محمد شیروان: با فرارسیدن ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) و روز مادر، همصحبت شدیم با مادرانی که این روزها علاوه بر ایفای نقش مادری، معلمی را نیز تجربه میکنند.
در وصف و عظمت مقام مادر سخنان فراوانی را گفتهاند و شنیدهایم. سعی داشتیم انگشت بر روی موضوعی بگذاریم که در شرایط کنونی ملموستر و در عینحال قابل بررسی باشد. با گذشت زمان و تغییر شیوههای زندگی، شاهد این هستیم که مادران این نسل نسبت به مادران نسل گذشته وظایف متفاوتی را بر عهده گرفتهاند. مهمان ناخواندهای که برای اهل زمین آمده، قدمش خیر یا شر، هرآنچه که هست باعث شده بسیاری از مادران علاوه بر ایفای نقش مادری خود، نقش معلم فرزندشان را نیز بر عهده بگیرند. این شرایط باعث شد به سراغ تعدادی از مادران شهرمان برویم و از حال و هوای این روزها با هم صحبت کنیم.
کرونا خواب اعضا خانواده را تنظیم کرد
بعد از فراگیر شدن ویروس کرونا و در ادامه تعطیلی مدارس مادران مثل دانشآموزان ساعتشان را به وقت مدرسه تنظیم میکنند. فاطمه کلاس اول است. از مادرش میپرسم: «سختیهای آموزش مجازی چیست؟» با خنده و زبان گراشی میگوید: «مشکلی مو نیسِن، فقط ساعت خاومو شو یَک زَتِن». علیرضا هم کلاس اول درس میخواند. مادرش در پاسخ به این سوال کمی با تعلل جواب میهد: «مشکلات که زیاد هستند، یکی از آنها ساعت خوابمان است.» با اینکه جواب را تقریبا حدس میزدم، میپرسم: «مگر قبل از این ساعت چند از خواب بلند میشدید؟» مثل کسی که راضی به جواب دادن نیست، میگوید: «مثلا ساعت ۱۰.» آموزشهای مجازی هر بدی که داشته باشد، اینکه ساعت خواب و بیداری خانوادهها را تا حدودی تصحیح کرده خود جای خوشحالی داد.
اگر مادران جای معلمان و مسئولین آموزشی بودند…
معمولاٌ انتقادهای فراوانی را میشنویم. اما در مقابل پیشنهاد سازندهای دریافت نمیکنیم. در تکاپوی آموزشهای مجازی نیز گاهی سختیها آنچنان فشار وارد میکنند که زمین و زمان را به هم میدوزیم. جواب مادران به این سؤال که، اگر جای معلمان و مسئولین آموزشی بودید چه اقدامی انجام میدادید؟ را با هم مقایسه کنیم:
عرفان کلاس هفتم است، مادرش جواب میدهد: «خدا را شکر که جای آنها نیستم.»
بنیامین پیشدبستانی است، مادرش میگوید: «به فرعیات اهمیت نمیدادم، میشد با رعایت پرتکلهای بهداشتی حداقل یک روز در هفته بچهها به مدرسه بروند.»
محمدحسین کلاس سوم است، مادرش پاسخ میدهد: «نظارت بر خانوادهها و دانشآموزان، صحبت کردن و جویای حال دانشآموز شدن از طرف عوامل مدرسه، ارزیابی و پرسش مجازی درکنار تدریسهای مجازی و … .»
مادر فاطمه هم این چنین جواب میدهد: «نمیدانم، خودت به این سؤال پاسخ بده»!
تاثیر آموزشهای مجازی بر ناهار خانواده!
مادرانی که دانشآموز ابتدایی دارند به نظر میرسد زحمت بیشتری را در آموزشهای مجازی متحمل میشوند. صبح قبل از دانشآموز بیدار هستند و تا پایان کلاس نیز درگیر خواهند بود. مادر بنیامین میگوید قبل از شروع کلاس بیدار است و ناهار را آماده میکند. پدر بنیامین که از سرکار میآید با وجود خسته بودنش، شرایط مادر خانواده را درک کرده و صبر میکند که کلاس بنیامین تمام شود.
مادر علیرضا در این مورد خاطرهای شیرین را برایم تعریف میکند. ساعتهای آخر مادران به جای دانشآموزان از معلم اجازه ترک کردن کلاس را میگیرند. مثل اینکه معلم باید به غیر از آموزش حواسش به ناهار خانوادهها نیز باشد. پیامهایی که در گروه کلاسی دراین خصوص فرستاده میشوند برایم جالب بود:
ـ خانم معلم حواستون به آشپزخونهها هم باشه.
ـ خانم معلم آشپزخونه منتظرمون هستش.
ـ خانم معلم آقامون اومده. اگه اجازه بدید بریم به ناهارمون برسیم.
وقتی تنبیه بر تشویق غالب میشود
در حین صحبت با مادران سعی میکنم نکات تربیتی و آموزشی جالب را برای خود بنویسم. مادر عرفان برخلاف پیشداوری من میگوید تاکنون در طی کلاسهای مجازی عصبانی نشده است. مادر محمدحسین اظهار دارد نقش پدران نیز در آموزش مجازی مهم است و پدر محمدحسین کمکحال او است. مادر فاطمه میگوید: «بعد از کرونا هم این روش را ادامه دهید، ما که راضی هستیم.» مادر علیرضا هم میگوید: «گاهی جنبه تنبیهی بر جنبه تشویقی غالب میشود.» موقع بلند شدن از خواب، انجام به موقع تکالیف، استفاده زیادی از گوشی و … نیز مواردی است که دیگر تشویق جوابگو نیست. با این حرف یاد جملهای میافتم، قسمتی را من مینویسم ادامهاش را خودتان کامل کنید: «جوب معلم (بخوانید مادر) گُله، هر کی نخوره … .»
آیا مادران، مراقبانِ خوبی برای امتحانات فرزندانشان هستند؟
امیرمحمد کلاس سوم است. مادرش میگوید: «برای امتحان تا جایی که بتوانم بهش جواب نمیرساند. اگر هم بگویم در حد راهنمایی.» البته با کمی مکث ادامه میدهد: «البته یک بار جوابِ ریاضی را بهش گفتم.» مادر محمدحسین هم میگوید: «تقلب که نکردیم، ولی آنقدر توضیح میدهیم برایش که به جواب برسند. ولی به معلم هم میگوییم اینکار را کردیم و نمره کم کن.» مادرِ یکی از دانشآموزان به توصیهی مادرش، غصهی پسرش را نمیخورد. امتحان که دارد، وقتی مادر از خواب بیدار میشود، امتحان تمام شده. جا تر است و بچه نیست! البته مادر میگوید: «خودش که میگوید تقلب نکرده است.»
یکی دیگر از مادران، کتاب را از دسترس فرزندش خارج میکند. میگوید: «کتاب او را برمیدارم و بهش میگویم اگر جایی مشکل داشتی از خودم بپرس. اگر دیدم جایی اشتباه نوشته، میگویم یک بار دیگر از روی کتاب بخواند.» مادر احمدرضا سعی میکند کنار احمدرضا ننشیند که توقع کمک هم نداشته باشد. البته مادر معتقد است احمدرضا به هیچوجه تقلب نمیکند. البته گَهگاهی هم کمکی کرده است. میگوید: «اگر توى درس زبان و عربى معنى کلمهاى را ازم بپرسد، بهش میگویم.»
مادر امید مادران را مراقبان خوبی میداند و خودش هم تا پایان امتحان کنارش مینشید. تقلب که اصلا نمیرساند ولی راهنمایی میکند. اما مادرِ متین نظر متفاوتی دارد و میگوید: «خیر، همهی مادران آگاهی کافی راجع به این مقوله ندارند و صرفا موفقیت در امتحانات به هر نحوی برایشان اهمیت دارد.» مادرِ متین سعی میکند با توجیه فرزندش که تقلب کمکی به او در یادگیری نمیکند، او را از تقلب دور کند. تا به حال هم به فرزندش تقلب نرسانده است.
مادری که سه تا فرزندش همزمان محصل هستند مثل یک معلمِ توی مدرسه بالایِ سر دانشآموزانش است. میگوید: «من مثل اینکه یه معلم ازشان امتحان بگیرد، اصلا به آنها تقلب نمیرسانم.» ادامه میدهد: «سؤالاتشان را مینویسم میدهم دستشان. هر جا سؤال برایشان پیش بیاد برایشان توضیح میدهم.» خودش را مامان سختگیری در درسها میداند و به نقل از مادران میگوید: «جواب را از روی کتاب به بچهها میگوییم.»
سخن پایانی
هر آنچه گفتیم و نگفتیم، جدی یا با درونمایهای طنز، همه و همه سعی در نشان دادن مقام والای مادر داشت. مهر و محبت مادری گوهری است که بهایش قابل اندازهگیری نبوده و نیست. ۱۵ بهمن نیز بهانهای است که بتوانیم این نقش کلیدی خانواده و جامعه را بهتر معرفی نماییم.