مقدمه: ائمهی اطهار(عج) نسبت به هم فقط تقدم زمانی دارند. تقدم رتبی و غیره ندارند. تقدم زمانی مثلا سعدی شاعر قرن هفتم است و حافظ شاعر قرن هشتم. سعدی بر حافظ مقدم است اما این تقدم هیچ امتیازی به سعدی نمیدهد و تأخرِ حافظ، هیچ امتیازی از حافظ کم نمیکند. اینکه امیرالمؤمنین(ع) امام اول است و امام رضا(ع) امام هشتم، دلیلِ برتری هیچکدام بر دیگری نیست.
بنابراین شادی برای شروع امامت امام زمان(عج)، مانند این است که دو لیوان داشته باشیم که از همه لحاظ(جنس، حجم، قیمت و…) مشترکند و تفاوتی ندارند. آیا انتقال آب از یک لیوان به دیگری که همانند لیوان اول است جای خوشحالی دارد؟ شاید برای کودک شادیآور باشد، اما یک انسان عاقل و بالغ همچین کاری را بیهوده میداند و هرگز لب به خنده نمیگشاید.
اما ریشهی جشن آغاز امامت امام زمان(عج) در کجاست؟
▫️ریشهی آن عیدالزهراست که معلوم نیست چه کسی بنیانگذار این عید بیاصل و نسب است. بر هیچکس پوشیده نیست ائمه اطهار(ع) در زمان حیاتشان کوچکترین بیاحترامی به دوست و دشمن نداشتند. حال این عیدالزهرا، با آن اعمال شاقه، از کجای اسلام درآمد خدا میداند و بس. مروّجان فرهنگ اسلامی تا به امروز هر چه تلاش کردند برای از بین بردن این رسم غلط موفق نشدند. اما تقریبا در دههی اخیر با جایگزین کردن جشن آغاز امامت امام عصر(عج) توانستند کمی آن را کمرنگ کنند.
نگاهی به آغاز امامت امام زمان(عج) از چند زاویه
▫️از یک نگاه که این جشن شاید در طول زمان بتواند رسمی اشتباه را از جامعه ریشهکن کند بسیار خوب است و اینکه باعث میشود توسلی در قالب جشن به امام زمانمان(عج) داشته باشیم جای خرسندی است. اما این جشن شاید در آینده خالی از انحراف اعتقادی نباشد. این جشن اگرچه به نوعی دفع افسد میکند اما ممکن هم هست برای نسلهای بعد خود افسدزا باشد. شهید مطهری در کتاب علل گرایش به مادیگری(ماتریالیسم در ایران) یکی از دلایل دینگریزی و دینستیزی انسان امروز را باورهایی میداند که در کودکی آلوده به خرافه بوده یا خوب آبیاری نشده است. به گونهای که فرد در بزرگسالی به محض اینکه مدارج عالیهی علمی را میگذراند علم خود را در تضاد با باورهای دوران کودکی و نوجوانی میبیند. علمی که برایش اثبات شده، در مقابل باوری که اثبات نشده قرار میگیرد. در این زمان از دو حال خارج نیست یا دینگریز میشود که باز جای شکرش باقی است یا دینستیز؛ که همیشه نسبت به باورهای مذهبی حالت تهاجمی دارد. آیا برای این جشن شالودهی محکمی بنا کردهایم که در آینده با این مشکلات گلاویز نشویم؟ آیا “کلهم نور واحد” را خوب آبیاری کردهایم؟
نگاه دیگری که میتوان به این جشن داشت که جشن را حقیقتا تبدیل به عزا میکند شروع غیبت امامت است. تا دوران امام حسن عسکری(ع)، امامت در جامعه حضور فیزیکی داشته است. هرچند که از دوران موسیبنجعفر(ع) به گونهای برای غیبت آماده میشده اما مردم از طرق مختلف ارتباط داشتند. اما آغاز امامت امام زمان(عج) بوی غیبت میدهد. بوی نداشتن ظرفیت جامعه برای تحقق “لیقومالناس بالقسط” میدهد. بوی گناهی که دودش به چشم همهی انسانها، علیالخصوص امام معصوم رفته است، میدهد. آیا نباید خون گریست؟ از این نگاه باید به جای جشن، نه تنها شیعه بلکه همهی انسانها ناله سر دهند از جرمی که به خود و جامعهی خود کردند.
در پایان تلنگری به خود
از آنچه گفته شد معلوم است فاصلهی سبک زندگی ما تا الگوهای حقیقی، که در رأس آن خاتمالانبیاست زیاد است که مجبوریم برای اجرای سادهترین دستورات دینی، دست به تولید محتوای اینچنینی که ذاتا بد نیست اما کمی زمینهی انحراف دارد بزنیم.
۱ نظر