در روزهای اخیر زمزمههایی از ادامه حضور ذبیحاله رضایی، رئیس اداره آموزش و پرورش شهرستان گراش بر این مسند به گوش میرسد. این موضوع با واکنشهای متفاوتی به خصوص در محافل خصوصی همراه بوده است. محسن مهرابی، فعال اجتماعی گراش، در نامهای خطاب به حسین حسینزاده، نماینده مردم لارستان، خنج، گراش و اوز از او خواسته به این موضوع ورود کرده و «با مشورت با دلسوزان واقعی شهر و نه افرادی که در تعارض منافع گیر کردهاند، تصمیمی درست بگیرد.»
او میگوید «ادامه روند فعلی و حفظ وضع موجود به مسیری منتهی میشود که در ۱۰ سال آینده گراش ما از تامین سادهترین نیروی انسانی خود نیز عاجز خواهد بود و در راس این ناکامی نهاد نیروسازی به اسم آموزش و پرورش قرار دارد.»
متن کامل نامهی محسن مهرابی:
جناب آقای مهندس حسین زاده
نماینده محترم مردم شریف لار، خنج، گراش و اوز
با سلام
این روزها که مجلس محترم درگیر تعیین تکلیف کابینه دولت سیزدهم است، تلاش شما در جلب نظر نخبگان و صاحبنظران حوزه انتخابیه خود در راستای رای اعتماد به وزرای پیشنهادی و همچنین تلاش برای استفاده از ظرفیت نیروهای بومی این منطقه در سطوح مختلف مدیریتی کشور قابل تقدیر و ستایش است. هر چند تیغ بیانصافی برخی دوستان در ماههای اخیر حسابی تیز شده و همچون سیاق گذشته به هر چه و هر کس غیر خودشان باشد تاختهاند. اما ما به عنوان همشهری شما آرزوی پایمردی در این مسیر را داریم.
برادر ارجمند! سبب عرض گلایه از یک فاجعه مدیریتی در سطح شهرستان گراش به شما مرقومهای نوشتهام، چون میدانم خود اطلاع دارید آن را رسانهای کردم تا دیگران نیز ببینند و آگاه گردند!
در خبرها دیدم که نتایج کنکور امسال دانش آموزان گراشی(کل شهرستان گراش) بسی ناامیدکننده بوده و دیدیم که نظرات مختلفی هم در این خصوص منعکس شده است، اما بنده قصد دارم نکتهای را صریح و بیپرده بیان نمایم؛ فاجعه مدیریت.
مهرماه سال ۹۵ رییس جدید اداره آموزش و پرورش گراش معارفه شد تا پس از سالها یک مدیر غیربومی در این جایگاه قرار گیرد. جایگاهی که همواره به فرهنگیان گراشی تعلق داشت. هر چند قصد دفاع از عملکرد پر فراز و نشیب پیشینیان را ندارم اما همان زمان هم این تذکر بیان شد که مدیری با خاستگاه فرهنگی متفاوت نمیتواند گزینه مناسبی برای مهمترین نهاد تربیتی شهرستان باشد. اما ملاحظات سیاسی و حزبی ظاهرا مهم تر از ملاحظات فرهنگی، تربیتی و آموزشی بود.
آقای نماینده!
دانشآموزان کنکوری امسال که عمده آنان نتیجه قابل قبولی کسب ننمودهاند پنج مقطع آخر خود در دوران تحصیلشان را در دوره مدیریت ذبیحاله رضایی در آ.پ گراش گذرانده اند! گزارهای که نمیتوان به سادگی از کنار آن گذشت و با بیان بهانههای دیگری مثل نبود جو درس خواندن و سال کرونایی و غیره این شکست را به گردن دیگری انداخت!
دیگر از مسائلی همچون اجاره دادن مدارس، شیوع قارچگونه مدارس غیرانتفاعی، انتقالیهای پرحاشیه فرهنگیان و… نیز سخن نگوییم که خود در جریان هستید!
آقای حسین زاده!
از شما چه پنهان ما از اینکه فرمانداران، امام جمعه و یا معتمدین شهر به حرف جوانان دلسوز شهر گوش دهند ناامید شدهایم، شورای شهر جدید را وسط معرکههای خود میبینیم و اگر بشنوند هم بعید میدانم بتوانند کاری بکنند، دیگر امید نداریم که مثلا بزرگان و عقلای شهر فکری به حال این تهی شدن گراش از نیروی انسانی کارآمد بکنند. باالجبار در وسط این معرکهی انتخاب وزیران خطاب به شما نوشتهام و باید این هشدار را بدهم که ادامه روند فعلی و حفظ وضع موجود به مسیری منتهی میشود که در ده سال آینده گراش ما از تامین سادهترین نیروی انسانی خود نیز عاجز خواهد بود و در راس این ناکامی نهاد نیرو سازی به اسم آموزش و پرورش قرار دارد.
خبرهای از اطراف به گوش میرسد که صد بار آرزو کردهام دروغ باشد! شنیده میشود باز هم به حکم مصلحتی که مشخص نیست چه کسی تعیین میکند رضایی که دارای سابقه مشخص اصلاحطلبی است در سمت فعلی خود و آن هم در دولت جدید که ادعای انقلابیگری دارد ابقا شده! موقت یا دائمش را نمیدانم اما چیزی که اظهر من الشمس است این است که هر لحظه ادامه این وضعیت به ضرر مردم، دانشآموزان و آینده گراش است، کسی که از کیلومترها دورتر آمده درک نمیکند که بحران ده سال، بیست سال و پنجاه سال آینده این دیار یعنی چه!
حداقل امید این است که نماینده جوان حرف ما را بشنود و با مشورت با دلسوزان واقعی شهر و نه افرادی که در تعارض منافع گیر کردهاند تصمیمی درست بگیرد. مطالبهگری ما خاموش نمیشود، لحن ما البته تغییر میکند و پژواک صدایم هم بلندتر میشود، علاج واقعه را حال کنید که از ساعتی بعد بهتر است!
۷ نظر
«لاری ها» و «اصلاح طلبان» همچون دو تیغه قیچی هستند که سالهاست رگ حیات گراش را دارند می برند و نماینده نیز خودش را به بیخیالی زده .شاید هم به تقویت آنها بی میل نیست
خاب کاسم !
تا اونجایی که متن آقای مهرابی رو خوندم به شدت موافق بودم.
کاش آقای حسین زاده گوش کنند و در این راستا عملی انجام بدن…
سلام
بیشتر فرهنگیان دل خوشی ندارند ولی متاسفانه دچار مصلحت اندیشی و سکوت شده اند.
مثل کارمندهای ادارات دیگه زمانی که از رئیسشون راضی نیستند
احسنت ،خواست همه فرهنگیان می باشد البته بزرگان شهر هم با ایشون همکاری و همراهی میکنند بی تاثیر نیست ،انشالله که موثر واقع بشه
آفرین