جایزه‌ای برای میراثِ اقتدار

در نشست «خلیج فارس، قلب ایران»، با گرامیداشت یاد احمد اقتداری، از نخستین فراخوان جایزه احمد اقتداری رونمایی شد. اختصاص این جایزه به دانشجویان، محققین و نویسندگانی که رساله یا کتابی تحقیقی در رابطه با خلیج فارس و مناطق جنوبی ایران نوشته باشند، یکی از وصیت‌های دکتر اقتداری با هدف ادامه داشتن پژوهش‌های خلیج فارس است. پیکر او به خواست خودش در سال ۹۸ در آرامگاه آل‌ دهباشی در گراش به خاک سپرده شد.

به گزارش پندری به نقل از هفت‌برکه، جمعه، هشتم اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ در نشست «خلیج فارس، قلب ایران»، به مناسبت روز ملی خلیج فارس  یاد و خاطر دکتر احمد اقتداری، پژوهشگر خلیج فارس و جغرافیای تاریخی و فرهنگی مناطق جنوبی ایران، گرامی داشته شد. این برنامه در سالن دفاعیه‌ی دانشکده‌ی علوم پزشکی گراش با حضور چهره‌ها و گروه‌های مختلف اجتماعی و فرهنگی گراش و مناطق جنوب استان فارس و هرمزگان برگزار شد.

اقتداری، ایران‌پرست به معنی پرستار ایران بود

محمدصادق رحمانیان، وصی فرهنگی دکتر احمد اقتداری، نخستین سخنران این مراسم بود. او با بیان این موضوع که ما به خاطر امر کلان‌تری این جا در گراش گرد هم جمع آمده‌ایم گفت: «جایزه احمد اقتداری مناسبتی است که به امر مهم‌تر و بزرگتر بپردازیم و آن مفهوم ایران و فارس است. نگاه ما به خلیج فارس و جنوب ایران و جنوب فارس و هرمزگان نگاهی فرهنگی است. خلیج فارس کمتر از صد سال است که مفهوم سیاسی پیدا کرده است و این به دلیل هژمونی قدرت‌های غربی مانند انگلستان بوده است. مفهوم ایران‌شناسی ذیل عنوان شرق‌شناسی قرار می‌گیرد. ایران‌شناسی ضرورتی است که غربیان برای شناخت ایران ابداع کردند وگرنه یک ایرانی، ایران خود را باید بشناسد.»

او با تاکید بر این که اقتداری در تلاش بود که گراش را به مرکزی برای پژوهش‌های مرتبط با حوزه فرهنگ و تاریخ جنوب ایران و جنوب فارس تبدیل کند گفت: «ایده جایزه احمد اقتداری به سالی برمی‌گردد که ایشان مصمم شد کتابخانه خلیج فارس را به گراش اهدا کند. اما چون این کار پیش نرفت، من ایده جایزه فرهنگی را به هنگام حیات آقای اقتداری مطرح کردم و او پیشنهادم را پذیرفت. با این جایزه ما خواهیم توانست بخشی از ایده مرکزیت دادن به پژوهش‌های خلیج فارس در گراش را ادامه دهیم. به‌ویژه این که ایشان وصیت کرد که در مقبره خانوادگی دهباشی، روبه‌روی برکه کشکول و در سایه مسجد، در کنار قبرستان آل دهباشی دفن شود. حالا کتابخانه در تهران و مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی است و خودشان در گراش.»

رحمانیان، احمد اقتداری را به عنوان پرستار ایران معرفی کرد و گفت: «پرستاری از ایران مفهومی است که من برای احمد اقتداری به کار می‌برم. او ایرانشناس نبود، بلکه ایران‌پرست بود. یعنی پرستار ایران با تمام خصوصیتی که یک پرستار و مراقب از بیمار خود دارد. پرستار ایران، ناسیونالیست نیست، بلکه دوستدار ایران و فرهنگ و تاریخ ایران است. ناسیونالیست یعنی کسی که فقط و فقط همه چیز را در چارچوب یک موضوع خلاصه می‌کند.» او ادامه داد: «هرگاه یک انسان شهر خود را و منطقه خود را از همه شهرها و مناطق از هر جهت بهتر و بالاتر بداند، می‌شود ناسیونالیست. ناسیونالیسم یعنی گره خوردن احساسات شدید به عقیده. اقتداری اینگونه نبود. دوست داشتن ایران مثل دوست داشتن مادر است. آیا کسی که مادرش را دوست دارد باید او را تحسین کرد یا او را به خاطر دوست داشتن مادر باید تقبیح کرد؟ خیر. دوست داشتن مادر خیلی طبیعی است، دوست داشتن ایران نیز طبیعی است. نیازی به تحسین ندارد.»

او در صحبت‌هایش نمونه‎‌هایی از پرستاری احمدخان در دفاع از مفهوم ایران را نیز ذکر کرد: «احمد اقتداری سراسر ایران را به گشت و گذار پژوهشی پرداخت. برای همیشه از فرهنگ و زبان و آثار و بناهای ایرانی نوشت حتی وقتی که کتاب دو هزار صفحه‌ای «دیار شهریاران» را نوشت. نگاه او به مردم ایران بود نه شهریاران. همیشه از این که مورد عنایت حاکمان قرار بگیرد، پرهیز داشت. اقتداری کار پایه‌ی خود را بر اساس سفر و پژوهش قرار داد و در این مسیر پژوهش‌هایش را به فرهنگ، طبیعت، تاریخ و زبان‌پژوهی اختصاص داد.»

رحمانیان با اشاره به این که کاری که احمد اقتداری انجام داد یک حرکت ضد استعماری بود، گفت: «ایران یک میراث طبیعی، تاریخی و فرهنگی است. و جنوب به دلیل خلیج فارس و وجود آب و آبادی و کشتی و کشتیرانی در طول تاریخ میراثی است که برای ما به یادگار گذاشته است که اندک اندک این میراث دچار انقطاع شده است و مسئول مستقیم آن، نهادها و نظام‌های آموزشی ایران است. کاری که احمد اقتداری برای پژوهش در بناها و خرابه‎‌ها و قبرستان‌ها و روستاها و زبان فارسی در مناطق سواحل خلیج فارس کرد، یک حرکت ضد استعماری بود. ضد هژمونی استعمارگران.»

رحمانیان با اشاره به این که دلمان قرص است که این گنج زیر خاک گراش دفن است، صحبت‌هایش را این گونه به پایان رساند: «هر کسی سفر می‌کند، هر کسی مهاجرت می‌کند، معمولا ردی از خودش را به یادگار می‌گذارد. اقتداری با سفر در ایران، با مهاجرت در ایران از گناوه تا چابهار، ردی از خود گذاشته است. در کتابهایش، در عکس‌هایش، او هر بار و همیشه دست پر از سفرهایش و از مهاجرت‌هایش به تهران می‌آمد، وارد میدان تجریش می‌شد، از خیابان نخجوان می‌رفت سه  راه محمودی و از آنجا وارد آپارتمانش می‌شد؛ اما این بار همه جاها را گشت و گشت و خود را به گراش رساند و با رنج‌ها و گنج‌هایش در خاک مدفون شد. حداقل اگر سری بهش نمی‌زنیم، دلمان قرص است که این گنج زیر خاک گراش دفن است. احمد اقتداری وقت نداشت به چیز دیگری جز ایران و ایرانی بودن و انسان ایرانی فکر کند. زندگی، پژوهش‌ تمام وقتش را پر کرده بود.»

اقتداری به جنبه‌های مختلف فرهنگ توجه داشت

دکتر احمد جولایی بوشهری، عضو هیات علمی دانشگاه بوشهر و تهران و پژوهشگر تاتر، یکی از مهمانان ویژه این برنامه بود. او در بخشی از صحبت‌هایش در این مراسم گفت: «آقای اقتداری هر کاری نکرده باشد، در خاکریز فرهنگی وطن زحمت زیادی کشیده است من به همه مسئولیت‌هایش اشاره نمی‌کنم. او ۹۳ سال زندگی کرد و مسیری را رفت که پرفسور محمود حسابی رفت. سید محمود حسابی سال ۱۳۰۷ به عنوان کارمند استخدامی طرق و شوراع که اسم قدیمی راه و شهرسازی است، همین راه را برای ثبت جغرافیا و ثبت مسیر طی کرد.»

او با تاکید بر مردم‌نگاری دکتر اقتداری گفت: «آقای اقتداری یک آنتروپولوژیست و مردم‌نگار بود. وقتی می‌گوییم آنتروپولوژیست یعنی کسی که در حیطه فرهنگ کار می‌کند. فرهنگ قاعدتا سه معنا را می‌تواند متبادر کند. بنا بر نوشته مرحوم سید جلال الدین ستاری، فرهنگ سه معنا دارد. هر اداره‌ای بروید معاون فرهنگی دارد ولی وقتی می‌پرسی فرهنگ یعنی چه؟ می‌مانند. آقای اقتداری فرهنگ را دانست. اول پدیده‌ای که در فرهنگ مستتر است، میراث است؛ آن چه که به ارث می‌رسد، فرهنگ است، خواه منقول خواه غیر منقول. پدیده دوم، کل شبکه ارتباطی را معنا می‌دهد. به زبان ساده‌تر آن چه که باید بشود و آنچه نباید بشود. امر به معروف و نهی از منکر.»

او در ادامه‌ی صحبت‌هایش گفت: «فرهنگ اگر بر پایه ارث بیاستد و محدود به شبکه ارتباطی بماند، می‌میرد. فرهنگ یک بعد دیگر لازم دارد و آن افاده ذات است. اگر فرهنگ و جامعه‌ای افاده ذات نداشته باشد، می‌میرد. افاده به معنای نو‌آوری و بروز دادن درونیات است. آقای اقتداری این گنجینه‌ را فراهم کرده است. اما داشتن این گنجینه اول کار است. دسته بندی، طبقه‌بندی و به کارگیری آن هنوز مانده است. همان نیتی که خودش داشت. گفت اگر کتابخانه را بیاورم اینجا و کتاب و افکارم اینجا بماند، شاید از  آن استفاده‌ای شود. آقای اقتداری چند شمع روشن کرده که مردم پایشان به سنگ نخورد. من به جغرافیای سیاسی که آقای اقتداری را محدود به گراش و لار می‌کند اعتقاد ندارم. او جزو همه ما است، از اینجا تا دم در خانه خدا.»

پژوهش‌های احمد اقتداری حتی در کشورهای عربی هم محل ارجاع است

دکتر ابراهیم عباسی، سخنران علمی نشست و عضو هیات علمی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه شیراز، پژوهشگر و نویسنده در حوزه مسائل ایران معاصر و مطالعات خلیج فارس و توسعه و هویت ایرانی است. او رییس سابق دانشگاه علوم سیاسی شیراز، و رییس سابق مرکز مطالعات راهبردی خلیج فارس نیز بوده است. او در فرصتی که داشت، از رویکردهای مطالعات خلیج فارس و جایگاه استاد اقتداری صحبت کرد.

دکتر عباسی با اشاره به این که استمرار اقتدار نظامی با اقتدار فرهنگی ممکن است، گفت: «دنبال اسمی برای انتشار ویژه‌نامه‌ای که مربوط به استاد اقتداری است بودیم و نامش را گذاشتیم «میراث اقتدار» که برازنده نام ایشان بود. اقتدار علمی و فرهنگی که این استاد بزرگوار ایجاد کرد، باعث اقتدار ما در خلیج فارس شد. اقتدار نظامی در خلیج فارس همراه با اقتدار فرهنگی امتداد پیدا می‌کند، کاری که دکتر اقتداری آن را انجام داد.»

او با اشاره به مقاله‌اش با عنوان «گونه‌شناسی رویکردهای مطالعات خلیج فارس» که در فصلنامه تخصصی مطالعات خلیج فارس در زمستان ۹۵ منتشر شده است، گفت: «در نوشتن این مقاله این سوال برای من پیش آمد که دکتر اقتداری را می‌توانیم در کدام یک از حوزه‌های مطالعاتی خلیج فارس قرار دهیم؟ وقتی داشتم بررسی می‌کردم، دیدم مطالعات موضوعی زیادی در رابطه با خلیج فارس انجام شده است. مرحوم صداقت‌پیشه،  مرحوم اسماعیل راهی، مرحوم ایرج افشار در این حوزه کارهای انجام دادند و کتاب‌هایی نوشتند. من در این مقاله دنبال این موضوع بودم که این نویسندگان از چه منظری خلیج فارس را مطالعه کردند؟ با چه رویکرد پژوهشی و رهیافتی خلیج فارس را مورد مطالعه قرار دادند و جایگاه استاد اقتداری در این مطالعات کجاست؟ دنبال این بودم که چرا این رویکردها ایجاد شد و این رویکردها چه متونی را تولید کرد و چه پیامدی برای شناخت مطالعات خلیج فارس داشت؟»

دکتر عباسی با ارائه خلاصه‌ای از مقاله‌ش گفت: «اولین رویکردی که در حوزه مطالعات خلیج فارس بررسی شده رویکرد تاریخی و جغرافیایی است. در رویکرد تاریخی-جغرافیایی که داشتم مطالعه می‌کردم، بیشتر کارهای اسماعیل راهی که اهل منطقه بوشهر و استاد اقتداری را مطالعه کردم و به نوشته‌هایی که نویسندگان خارج از کشور انگلیسی انجام دادند رجوع کردم و به یک کتابی برخوردم.  این کتاب فقط در دانشگاه شیراز موجود است و ظاهرا پروفسور پوپ به دانشگاه شیراز اهدا کرده و در جایی این کتاب را ندیده بودم. عنوان کتاب «فرهنگ جغرافیایی و فرهنگ تاریخی خلیج فارس» است. از این کتاب چند نسخه در جهان موجود است ولی نسخه کامل آن در دانشگاه شیراز است و ۱۱ جلد دارد، چهار جلد تاریخی و چهار یا پنج جلد جغرافیایی و دو جلد نمایه است. این کتاب که در سال ۱۹۱۵ نوشته شده، نه تنها یکی از اسناد خلیج فارس است، بلکه معرفی کاملی از شمال و جنوب خلیج فارس، شرق و غرب خلیج فارس دارد. یعنی شما از کویت و عربستان، قطر، عمان، بحرین، یمن تا سیستان بلوچستان و بندرعباس و پارسیان دشتی و بوشهر تا خوزستان و مناطق ساحلی می‌توانید از این کتاب اطلاعاتی بگیرید. نام نویسنده آن لوریمن است که کارگزار انگلیسی‌ها در بوشهر بود. او به همراه اکیپی با حضور در این مناطق، به طور میدانی کاوش جغرافیایی و تاریخی انجام داد. این کتاب خیلی کتاب جالبی بود. این کتاب در ۱۹۶۹ در قطر تحت عنوان «دلیل و الخلیج» ترجمه شده است و بعد مرحوم نبوی که رییس بوشهرشناسی بود، بخش عربی مربوط به بوشهر را ترجمه کرد که ناقص است؛ و بعد مرحوم آیتی در شیراز بخش‌هایی را ترجمه کرده که باز هم به صورت ناقص است؛ آقای دکتر خیر‌اندیش بخش دشتستان و دشتی و منطقه عسلویه را به صورت موردی ترجمه کرده است. این کتاب هنوز ترجمه نشده و امیدوارم بنیاد آقای اقتداری یا استاد صلاحی یا افراد دیگری که کارهای برجسته‌ای در حوزه منطقه انجام می‌دهند به این کتاب رجوع کنند.»

عباسی با بیان این که رویکرد تاریخی و جغرافیایی را غربی‌ها شروع کردند، گفت: «غربی‌ها نیاز داشتند شناخت جغرافیایی و تاریخی برای استثمار منطقه پیدا کنند. این رویکرد تا سالها بعد، حاکم بر مطالعات خلیج فارس بود به این شکل که این رویکرد داده‌های تاریخی زیادی به ما می‌دهد اما تحلیلی به ما نمی‌دهد. اما کسانی مثل استاد راهی و استاد اقتداری و ایرج افشار بخش ایرانی این مطالعات را توانستند تحلیل کنند.»

رویکرد دوم مطالعاتی که عباسی از آن حرف زد، رویکرد فرهنگی-سیاسی بود. او گفت: «در مطالعات بعدی وقتی آثار خلیج فارس را می‌خواندم به یک رویکرد دوم در مطالعات خلیج فارس رسیدم. آن رویکرد فرهنگی سیاسی بود. دیدم دیپلمات‌های غربی از این رویکرد استفاده کردند. این رویکرد یک نگاه عاقل اندر سفیه به منطقه دارد. و آن را منطقه‌ای عقب‌مانده‌ی سنتی و ضد توسعه معرفی می‌کند و این نگاه غربگرایانه در این رویکرد وجود دارد. در این زمینه کتاب «حاجی بابا اصفهانی» را می‌توانم نام ببرم که در این کتاب هر فحشی به ایران و ایرانی داده است. کتاب‌هایی که ضد ایرانی باشد، بلافاصله در قطر و آذربایجان ترجمه می‌شود. این کتاب را در دهه ۴۰ می‌خواستند تبدیل به فیلم کنند و فیلمنامه آن را هم نوشتند. اما محمدرضا پهلوی متوجه شد و اجازه نداد این کتاب منتشر شود. این رویکرد توصیه می‌کند برای توسعه منطقه حتما باید غربی شوید. و کتاب‌های دیگری در حوزه سیاست خارجه نوشته شده مثلا کتاب «قبله عالم» نوشته گراهام فورل که در فصل اول این کتاب این مضمون است که ایرانی‌ها همیشه به دنبال استیلاجویی در خاورمیانه و خلیج فارس هستند و سابقه دریانوردی در خلیج فارس را زیر سوال می‌برند. پیامد این رویکرد این بود که به جای توجه به فرهنگ منطقه، به فرهنگ غرب توجه می‌شد و این رویکرد شدیدا مورد نقد استاد اقتداری قرار می‌گیرد.»

عباسی می‌گوید رویکرد امنیتی، رویکرد سومی است که در زمینه مطالعات خلیج فارس وجود دارد: «خلیج فارس سال‌ها در حوزه مطالعاتی به سوی رویکرد امنیتی رفت. چرا رویکرد امنیتی؟ چون انرژی و انتقال آن برای غرب بسیار مهم شد. و این انتقال انرژی به نوعی باعث شد که نگاهی امنیتی به منطقه داشته باشند. در این رویکرد تخاصم‌های فرقه‌ای برجسته‌سازی می‌شد و طوری وانمود می‌شد که انگار در خاورمیانه همیشه جنگ و درگیری است. سال‌ها مطالعات خاورمیانه را با این نگاه امنیتی انجام می‌دادند و اجازه نمی‌دادند خاورمیانه به سمت مطالعات دیگر برود که به دردش بخورد. امروز هم نگاه کنید، غربی‌ها تصور می‌کنند خاورمیانه هیج چیز نداشته جز جنگ‌های بی‌پایان، جنگ‌هایی که مسبب اکثر آن‌ها خودشان بودند.»

آخرین رویکرد در حوزه مطالعات خلیج فارس‌پژوهی، مطالعات اقتصاد سیاسی است. عباسی می‌گوید: «این رویکرد که از سال ۲۰۰۰ به این طرف ایجاد شده است و به دنبال توسعه در خاورمیانه است؛ به دنبال ارتباطات اقتصادی است؛ به دنبال ارتباطات تجاری است. در خاورمیانه اکنون این متون تولید می‌شود. غرب بعد از این که قراردادش را با عرب‌ها و اسراییل بست نتیجه گرفت که این کار انجام شود و اجازه بدهند فعالیت‌های مطالعاتی به سمت اقتصاد سیاسی برود و کتاب‌هایی در خود غرب و در ایران و در حوزه کشورهای خلیج فارس ترجمه شد و کم کم سعی کردند از منظر اقتصاد سیاسی مطالعات را انجام دهند که بتوانند به توسعه همدیگر کمک کنند و روابط تجاری همدیگر را گسترش و تخاصم‌ها را کاهش دهند. بنابراین ما از سال ۲۰۰۰ به این طرف، یک رویکرد مطالعاتی را داریم و امیدواریم این رویکرد مطالعاتی گسترش پیدا کند. مثلا خلیج فارس مهم‌ترین منطقه از نظر گردش مالی در جهان است، اما عقب‌مانده‌ترین منطقه از لحاظ توسعه اقتصادی است؛ یعنی امریکای لاتین و بالکان و شعبه جنوب شرق آسیا از خاورمیانه جلو می‌زند، چون دچار این رویکردها نبودند. پارادایم‌های مطالعاتی استبدادی عمل می‌کنند و وقتی حاکم شدند، اجازه نمی‌دهند شما بروید به سمت فاز مطالعاتی دیگر. مطالعات حوزه خلیج فارس را در فقر و درگیرهای خودش نگه داشتند تا سرآخر به رویکرد اقتصاد سیاسی رسید و امیدواریم ادامه داشته باشد.»

اما سهم استاد اقتداری در این رویکردها کجاست؟ این موضوع دیگری بود که عباسی در صحبت‌هایش از آن گفت: «وقتی کتب تاریخی را مطالعه می‌کردم، قلم او را بسیار عمیق می‌یافتم و جالب اینجاست با نگاه تاریخی که فیلسوم و آنتونی کرزمن و خارجی‌ها داشتند، خیلی تفاوت دارد. وقتی در حوزه فرهنگی می‌آمدم، او تاریخ‌نگار فرهنگی چیره‌دستی بود، حتی در حوزه‌های امنیتی مسائل را با جزییات بیان کرده است. حتی در آن دوره استاد اقتداری به روابط تجاری و اقتصادی این مناطق هم توجه کرده است.»

عباسی با طرح ویژگی‌های نوشته‌های استاد اقتداری می‌گوید: «اگر نگاه کنیم، چند ویژگی خاص در نوشتار استاد اقتداری می‌بینیم. یکی این که استاد اقتداری دنبال تمرکززدایی از مطالعات تاریخی و جغرافیایی بود. یعنی وقتی ما مطالعات تاریخی و جغرافیایی را مطالعه می‌کنیم، همه منتظر تهران یا تبریز یا اصفهان هستیم. ولی او تاریخ محلی را گسترش داد. تاریخ محلی به عنوان یک قطعه مهم از پازل ایران. شما وقتی مشروطیت را نام می‌بری، فکر می‌کنی در تبریز بود یا تهران؛ وقتی مشروطیت را در حوزه مطالعات استاد اقتداری بررسی می‌کنی، این تمرکز زدایی را می‌بنید.

«ویژگی دوم او این است که استاد اقتداری تاریخ‌پژوه مردمی بود. وقتی اطلاعات مختلف تاریخی و جغرافیایی را مطالعه کنید شما تاریخ سیاسی را می‌بینید. تاریخ آمدن و رفتن حاکمان. تاریخ فرادستان. ولی در کارهای استاد اقتداری او تاریخ پژوه مردمی بود یعنی در کارهای او فرودستان را می‌بینید. نگاه او به تاریخ، از منظر جامعه‌شناسی است. از منظر جامعه‌شناسی تاریخی، استاد اقتداری خیلی برجسته و مردمی است.

«ویژگی سومی که در نوشتار استاد اقتداری است این است که کتاب‌هایش تخاصم‌آمیز نیست و حتی شیخ شارجه هم به آثار ایشان ارجاع می‌دهد. می‌خواهم بگویم علی‌رغم وطن‌دوستی او، کتاب‌هایش را به نوعی نوشته است که در دل مردم مناطقی که با هم پیوند تجاری، اقتصادی و فرهنگی دارند و با هم رفت‌وآمد می‌کنند، هیچ دشمنی و تخاصمی ایجاد نکند. کتاب‌های او در دبی، قطر و کویت خواننده دارد و مورد استناد قرار می‌گیرد.

«آخرین مورد ویژگی‌های نوشتار استاد اقتداری این است که با گذشت زمان ارزش مطالعاتی آن کم نمی‌شود. دانشجویی که الان ۲۰ ساله است و هشتاد سال با دکتر اقتداری فاصله دارد دنبال مطالعه کتاب‌های استاد اقتداری است. دنبال نوشتن یادداشت برای او است. زینت‌بخش پایان‌نامه‌ها در حوزه خلیج فارس‌پژوهی، همه منابع استاد اقتداری است. او فراموش نمی‌شود. چون میراثی از خودش به یادگار گذاشته که نسل‌ها از آن استفاده می‌کنند.»

عباسی با این تقاضا که بزرگداشت‌های این چنینی برای سایر بزرگان و علمای منطقه نیز برگزار شود گفت: «این نوع بزرگداشت‌های انسان‌های بزرگ این اشتیاق را به جوانان نیز منتقل می‌کند. امیدوارم همین کار در مورد مرحوم لشکری خنجی انجام دهیم که دخترشان در جمع ما حضور دارد و یکی از بهترین پایان‌نامه‌ها را در حوزه خلیج فارس نوشته است. امیدوارم همین کار را در مورد مرحوم آیت اللهی انجام دهیم. علما، تجار و نویسندگان برجسته منطقه که حوزه نفوذ و کارشان در جنوب و سواحل خلیج فارس فرا رفته است و این قطعه بزرگ پازل ایران را در گرامیداشت آنها تکمیل کنیم. این شدنی است.»

عباسی با گفتن این حرف به سخنش پایان داد: «امیدوارم اگر جایزه‌ای از استاد اقتداری وجود دارد در همین منطقه برگزار شود. این منطقه استاد اقتداری را می‌شناسد و در بزرگداشت آن کوشا است. همین منطقه می‌تواند یاد و خاطره استاد اقتداری را برای همیشه نگه دارد. آقای رحمانیان تلاش کند که جایزه استاد اقتداری در همین منطقه و در همین جغرافیا در دانشگاه شیراز در دانشگاه خلیج فارس، دانشگاه بندرعباس و دانشگاه لار دانشگاه گراش گرامی داشته شود. استاد اقتداری قلبش اینجا می‌تپید و باید از اینجا هم نگاهش به سراسر ایران ساطح شود.»

معرفی سایت جایزه دکتر اقتداری

امیر حسین نوبهار سخنران دیگری بود که در این همایش، سایت جایزه‌ی دکتر اقتداری را معرفی کرد. او گفت: «ما از سال‌هایی که دکتر اقتداری در قید حیات بودند، با جمعی از دوستان در گراش مشتاق بودیم سایتی برای معرفی آثار و شخصیت ایشان داشته باشیم که به هر حال علاقه‌مندان به ایشان و پژوهشگران و کسانی که دوست دارند روی شخصیت و آثار ایشان کار کنند بتوانند از یک پایگاه آنلاین استفاده کنند. منتهی وقتی ایده جایزه دکتر اقتداری مطرح شد و تصمیم گرفته شد جایزه دوسالانه‌ی مطالعات خلیج فارس و جنوب ایران معرفی شود، ما تصمیم گرفتیم این دو ایده را ادغام کنیم و الان با  سایت WWW.Eghtedariprize.ir   در خدمت شما هستیم. مهم‌ترین بخش سایت بخش فراخوان جایزه است که مرجع اصلی ما برای اعلام تغییراتی که در جایزه ممکن است اعلام شود و اعلام ملاک‌های داوری جایزه و سایر موضوعات مرتبط است.»

این جایزه عمل به وصیت احمدخان است

در پایان، محمد خواجه‌پور برای معرفی جایزه‌ی دوسالانه‌ی احمد اقتداری بالای سن آمد. او با ابراز خرسندی از جمعی که به یاد استاد اقتداری گرد هم آمده بودند گفت: «امیدوارم این اتفاق سال آینده که ما قرار است جایزه را اهدا کنیم بیفتد و با ارسال آثار گوناگون، ما گنجینه‌ای از مطالعات خلیج فارس داشته باشیم.»

او با بیان این که این جایزه تلاش ما برای عمل به وصیت دکتر اقتداری برای امتداد یافتن پژوهش‌های خلیج فارس است، از دلیل اجرایی کردن این ایده سخن گفت: «این وصیت‌نامه سال ۸۷ دکتر اقتداری است که ایشان در بخشی از آن اشاره کردند: «حق‌التالیف حاصل به یک دانشجو، محقق یا نویسنده که رساله یا کتابی تحقیقی و دلایل مستند و مورد قبول جامع علمی دانشگاهی درباره خلیج فارس و مناطق جنوبی ایران (فارس، ممسنی، کهکیلویه و بویراحمد، خوزستان، بوشهر و هرمزگان، سواحل پاکستان) نوشته باشد تعلق گیرد و جایزه نقدی به نام جایزه فرهنگی احمد اقتداری پرداخت کنند و در صورت امکان به چاپ و انتشار آن رساله یا کتاب، کمک مادی، علمی و فنی و مادی نمایند.» در واقع این جایزه تلاش ما برای عمل به وصیت دکتر اقتداری برای امتداد پژوهش‌های خلیج فارس است. امیدواریم در اجرای این کار بتوانیم گامی برداریم.»

او با اشاره به این که وظیفه ما در پاسداشت افرادی است که خدمتی برای شهرمان، کشورمان و انسانیت کردند، ادامه داد: «رویکرد ما این است که پژوهش‌هایی که به شکل محلی‌تر انجام می‌شود را در این بخش اولویت دهیم. بین موضوعات مختلفی که استاد اقتداری کار کردند، ما این جایزه را در سه حوزه‌ی تاریخ، زبانشناسی و مطالعات فرهنگی برگزار می‌کنیم. تاکید ما در حال حاضر در سال اول روی موضوعات پژوهشی کتاب، پایان‌نامه تحصیلات تکمیلی و مقالات علمی است. در ذهن ما است که بتوانیم در سالهای آینده در صورت امکان وارد فضاهای دیگر مثل فضای هنری و کارهای ژورنالیستی که انجام شده یا کارهای هنری مثل فیلم هم بشویم ولی سعی کردیم که در گام اول قدمی برنداریم که از توان ما خارج باشد.»

او در رابطه با محدوده‌ی جغرافیایی که پژوهشگران می‌توانند در این جایزه شرکت کنند، گفت: «همین طور که در وصیت‌نامه است ما استان‌های جنوبی، خلیج فارس،خوزستان، کهکیلویه و بویراحمد، بوشهر،فارس و هرمزگان و کرانه‌های جنوبی استان سیستان بلوجستان را پوشش خواهیم داد.»

خواجه‌پور با تاکید روی این موضوع که صرفا آثاری که ارسال شده بررسی می‌شود، گفت: «زمانی که برای دریافت آثار در نظر گرفتیم از بازه زمانی ۱۴۰۰ تا پایان سال ۱۴۰۲ است و شرطی که گذاشتیم این است که آثار حتما ارسال شود. آثار دریافت شده در اختیار داوران قرار می‌گیرد. در مرحله نهایی داوران حداقل ۵ نامزد را معرفی می‌کنند که نامزدها در سالروز درگذشت دکتر اقتداری معرفی می‌شوند و ما برندگان جایزه دکتر اقتداری را در این روز معرفی خواهیم کرد.»

او در مورد شرایط و معیارهای آثاری که مجوز حضور در این مسابقه را خواهند داشت، گفت: «زمان انتشار از یکم فروردین ۱۴۰۰ تا ۲۹ فروردین اسفند ۱۴۰۲ باشد، داشتن نگاه علمی و نوآوری پژوهشی در انجام تحقیق، دارا بودن ارزش‌های هم‌خوان با اهداف یاد شده در اساس‌نامه جایزه و برخورداری از ساختار و زبان علمی، متناسب و منسجم.»

خواجه‌پور توضیحی در رابطه با شیوه داوری این آثار داد و ادامه داد: «یک هیات علمی متشکل از ۵ تا حداکثر ۹ نفر هیات علمی یا پژوهشگر برجسته با نظر هیات امنا برای داوری یک دوره دوساله انتخاب می‌شوند. هر کدام از داوران سه اثر در هر بخش را به عنوان نامزد معرفی می‌کند. هر اثر در صورت نامزد شدن از طرف حداقل دو داور در فهرست نهایی نامزدها قرار می‌گیرد. برگزیده نهایی جایزه احمد اقتداری از میان نامزدهای اولیه با رای اکثریت مطلق هیات علمی انتخاب و معرفی می‌شود. با توجه به میزان مشارکت نهاد همکار، یک مبلغ جایزه مشخص می‌شود که نصف این هزینه برای جایزه تعیین می‌شود و مابقی برای خرید کتاب و مقاله.»

نحوه‌ی ارسال آثار دیگر موضوعی بود که خواجه‌پور از آن حرف زد: «پژوهشگران می‌بایست پنج نسخه چاپی و یا متن کامل به صورت نسخه الکترونیکی را به دبیرخانه ارسال کنند. شیوه ارسال نیز یا به طریق رایانامه به آدرس Eghtedariprize@gmail.com و یا به نشانی پستی موسسه هفت‌برکه با کد پستی ۷۴۴۱۶۵۶۹۶۱ و یا با هماهنگی با شماره تماس ۰۹۳۰۴۲۳۶۰۶۱ خواهد بود.»

او ارکان برگزاری مسابقه را نیز معرفی کرد و گفت: «نماینده خانواده، وصی فرهنگی،  نماینده دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، نماینده شورای اسلامی شهر گراش، و نماینده موسسه هفت برکه هیات امنای جایزه دکتر اقتداری را تشکیل خواهند داد.»

خواجه‌پور گفت افراد به دو صورت می‌توانند با هیات امنای جایزه دکتر اقتداری همکاری کنند: «مشارکت و حمایت از این برنامه به دو صورت خواهد بود: مشارکت مالی از طریق پرداخت یکی از جوایز و یا به صورت اعلام جایزه بخش جنبی؛ و مشارکت اجرایی از طریق همکاری سمن‌ها، انجمن‌ها و نهادها در تولید محتوا و فرایند برگزاری جایزه.»

در برگزاری این نشست، شورای اسلامی شهر گراش، دانشکده علوم پزشکی، بنیاد فرهنگی نوبهار، و گروه نردبان با موسسه هفت‌برکه همکاری داشتند.

Share on facebook
Share on twitter
Share on telegram
Share on whatsapp
Share on print

لینک کوتاه خبر:

https://pandari.ir/?p=11657

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

  • پربازدیدترین ها
  • داغ ترین ها

پربحث ترین ها

تصویر روز:

پیشنهادی: