رد پای موسیقی‌های پوچ‌ در کاهش سن خودکشی در گراش

۲۰ شهریور روز جهانی پیشگیری از خودکشی است. به همین مناسبت با رضا اسماعیلی، کارشناس ارشد جامعه‌شناسی، معلم و استاد دانشگاه به گفت‌وگو نشسته‌ایم. سن «اقدام به خودکشی» در گراش کاهش یافته، اما «خودکشی‌های موفق» افزایش پیدا نکرده است.

پندری: «تجربیات من به صورتی بوده که افکار خودکشی و اقدام خودکشی در خانم‌ها بیشتر است.» با نشستن پای تجربیات یک مشاور، می‌توان به لایه‌هایِ زیرین یک جامعه پی برد. رضا اسماعیلی، دبیر باتجربه‌ی اهل جهرم، که حدود ۲۵ سال در گراش زندگی کرده است، با پندری به گفت‌وگو نشسته است. موضوع گفت‌وگو خودکشی‌ست. او کم شدن سنِ اقدام به خودکشی در گراش را تأیید می‌کند. اسماعیلی که چهره‌ی آشنایِ مشاوره در گراش است، افکار، اقدام و خودکشی در طیف زن و مرد را از هم تفکیک و علل آن برمی‌شمارد. از جمله: «در سنین بالا خیانت و عدم استقامت و حل مشکلات بین زوجین علت خودکشی است.»

اسماعیلی که فوق‌لیسانس جامعه‌شناسی دارد و استاد دانشگاه نیز است، علت خودکشی در گراش، در سنین پایین‌تر را نیز شکست عشقی در بُعد عاطفی و اجتماعی می‌داند. اسماعیلی مشاوری‌ست که با خیّرین نیز ارتباط دارد و بعضا مشکلات مراجعه‌کنندگان خود را نیز از این طریق حل کرده است.

۲۰شهریور (۱۰سپتامبر) روز جهانی پیشگیری از خودکشی است. به همین مناسبت، با رضا اسماعیلی به گفت‌وگو نشسته‌ایم.«مشاور در شهر خودش غریب است.» این جمله‌ای بود که اسماعیلی در پایان گفت‌وگو مطرح کرد. او می‌گوید: «شاید در جهرم من آنقدر مراجعه‌کننده برای مشاوره نداشته باشم. چون هم‌شهری‌شان هستم. اما در گراش چون غیربومی هستم، مردم لطف می‌کنند به من اعتماد دارند.»

آقای اسماعیلی با حوصله و صبر خاص، به سؤالات مطرح شده پاسخ می‌دهد. این صبر و حوصله برای کسانی که سر کلاسش نشسته‌اند، بسیار آشناست. گفت‌وگوی پندری با رضا اسماعیلی را در ادامه بخوانیم:

 

تفاوت روانشناس، روان‌کاو، مشاور و روانپزشک در چیست؟ شما در کدام حوزه فعالیت می‌کنید؟

روانشناس را می‌توان به عنوان متخصص تغییر رفتار نابهنجار تعریف کرد. مثلا ناخن جویدن را به روانشناس مراجعه می‌دهیم.

روان‌کاوی برای اولین بار در جهان توسط زیگوند فروید پایه‌گذاری شده و شاخه‌ای از علم روانشناسی است. در واقع روان‌کاو یک روانشناس است که علاوه بر داشتن مدرک روانشناسی، دوره‌های تخصصی (حدود ۴ سال) روانکاوی را زیر نظر آموزشگاه‌های معتبر روانکاوی گذرانده است. روان‌کاو سعی می‌کند با کاوش، بررسی افکار در ضمیر ناخودآگاه فرد، به درمان اختلالات روانی بپردازد. در حالیکه روانپزشک آسیب‌های روانی بیمار روانی و علل آن را عموما زیست‌شناسی می‌داند که بهترین راه درمان آن مصرف داروست. روانپزشکان ابتدا دوره‌ عمومی پزشکی را می‌گذرانند و دوره‌ی تخصص خود روانپزشک می‌شوند. اما فعالیت مشاوران با فعالیت‌های روانشناسی هم‌پوشانی دارد و روش مشاوران مصاحبه است. از لحاظ سلسله‌مراتب، پایین‌تر است ولی بیشترین وقت را برای مراجعه می‌گذارد. مثلا افسردگی خفیف مشاور می‌خواهد، اما اگر کمی بالاتر باشد، روانشناس.

بنده مدرس روانشناسی هستم، ولی حوزه‌ی فعالیت من مشاوره است. صبح در هسته‌ی مشاوره هستیم، ولی عصر و شب در مرکز مشاوره در دبیرستان کوثر هستیم. یک مشکلی که الآن وجود دارد این است که، خیلی از افرادی که نیاز به مراجعه دارند، نمی‌توانند تفکیک کنند بین روانشناس، روان‌کاو، روانپزشک و مشاور، باید سراغ کدام بروند.

 

آگاهی از مشکلات و سختی‌هایی که دیگران متحمل می‌شوند برای هر کسی سخت است، حال شما به عنوان مشاور که خیلی زیاد با چنین افرادی سر و کار دارید، زندگی را برای خودتان سخت نمی‌کند؟

در بدو شروع به حوزه مشاوره و آگاهی از مشکلات و سختی‌ها تا اندازه‌ای سخت بود. ولی در حال حاضر با مسائل و مشکلات راحت‌تر می‌شود کنار آمد و بیشتر به چاره‌اندیشی و درمان فکر می‌کنم. آن‌چه تحمل را راحت‌تر می‌کند، داشتن روحیه خدمت و لذت خدمت به دیگران است. اگر بخواهم احساسات را درگیر کنم، ممکن است  در تصمیم‌گیری‌هایم به مشکل بخورم.

 

هر سال در تاریخ دهم سپتامبر(۲۰شهریور) به مناسبت «روز جهانی پیشگیری از خودکشی» و به منظور افزایش اطلاع‌‌رسانی در زمینه اقدامات پیشگیرانه ضروری با هدف کاهش نرخ قربانیان خودکشی در سراسر جهان، مراسم ویژه‌ای در کشورهای مختلف برگزار می‌شود. آیا در سطح کشور یا حتی گراش برنامه یا همایشی برگزار می‌شود؟ آیا شما در زمینه افزایش آگاهی و پیشگیری از خودکشی اقداماتی انجام می‌دهید؟

ابتدا لازم است تعریفی در مورد خودکشی داشته باشیم که طبق توافق جهانی، خودکشی: «به اقدامی که شخص با دانش کامل در مورد نتایج مرگبار آن به عمل می‌آورد و به زندگی خود خاتمه می‌دهد.»

به طور کلی، در خصوص آسیب‌های اجتماعی، به خودکشی هم به عنوان یک آسیب اجتماعی نگاه می‌شود. اما دو تا گزینه داریم که در کشور خودمان و جوامع اسلامی نمی‌خواهند باز شود. یکی مسائل تربیت جنسی و دیگری خودکشی. حتی در گراش هم در این مناسبت همایش تخصصی برگزار یا بنری نصب نمی‌شود. البته درست هم نیست. چون هنوز حاد و همه‌گیر نشده، ممکن است اذهان را به آن سمت ببرد و باعث شود یک نفر با دیدن بنر، به این افکار نزدیک شود. به همین خاطر سعی می‌شود در لایه‌های پنهان و به صورت فردی انجام شود. مثلا در حوزه‌ی اعتیاد و طلاق و افسردگی و اضطراب که تا اندازه‌ای همه‌گیر هست و با جان و آبروی مستقیم سر و کار ندارد، همایش گرفته می‌شود اما در این دو مسئله خیر. چون این چند مورد که در آخر اشاره شد، با آبرو و جان مستقیم ارتباط ندارد. در گراش هم کمیسیون آسیب‌های اجتماعی داریم که اعضای مختلفی مثل بنده، رئیس آموزش و پرورش، کارشناس تربیت‌بدنی و برخی معاونین و… حضور دارند.

 

آیا فقط دانش‌آموزان در حوزه اقدام و فکر به خودکشی به شما مراجعه می‌کنند؟ از طیف‌های دیگر نیز به شما مراجعه می‌شود؟

خیر. از هر طیف داریم. ما به طور کلی  در سه زمینه «افکار خودکشی»، که ممکن است به سراغ هر کسی بیاید، «اقدام به خودکشی»، که برای همه نیست، و «خودکشی» مراجعه‌کننده داریم. فقط دانش‌آموزان هم شامل نمی‌شود. ممکن است خانواده‌های آن‌ها هم رجوع کنند. دانش‌آموزان را به صورت خاص، ولی خانواده‌ها را به صورت عام داریم.

 

اقدام به خودکشی سیر صعودی دارد یا نزولی؟ چرا؟

ایران در نگاه کلی سومین کشور اسلامی در بحث خودکشی است. ولی در بحث جهانی صدچهل‌وسوم هستیم. ولی بهداشت جهانی هم سیر صعودی را در ایران تذکر داده است. جهت اطلاع عرض کنم، بیشتر خودکشی در میان افراد ۱۵ تا ۳۵ ساله است. اما آمار به طور دقیق در دسترس نیست و من هم اطلاع ندارم.

 

آیا میزان اقدام به خودکشی (طبق اطلاعی که شما دارید) به نسبت جمعیت شهرستان، کم است یا زیاد؟ دلیلش چیست؟

در مورد شهرستان گراش با توجه به اطلاعات من، که شاید اطلاعات ناقص باشد، نسبت به جمعیت افکار خودکشی زیاد شده، اما اقدام به خودکشی و خودکشی آنقدر رشد صعودی نداریم. دلیل زیاد شدن این افکار هم این است که در مقابل سختی‌ها و رنج‌ها، اولین چیزی که به ذهن می‌آید و یا به زبان می‌آوریم، این است که: «خودم را می‌کشم.» علاوه بر این به تأثیر فضای مجازی و به ساده بودن آن می‌توان اشاره کرد.

امیل دورکهیم، اولین کسی است که علم جامعه‌شناسی را مطرح کرد و روی خودکشی هم کار می‌کرد. نتایج تحقیقاتش هم‌چنان هم کاربرد دارد. مثلا هر جامعه دین‌دارتر باشند، امکان خودکشی کمتر است. افراد متأهل کمتر از مجردها دست به خودکشی می‌زنند. چرا؟ خودکشی با کاهش هم‌بستگی فرد با دیگران و رشد فردیت رابطه دارد. هر چه فرد احساس نیاز و ارتباط با دیگران داشته باشد و احساس نیاز نداشته باشد، احتمال خودکشی کمتر است. مثلا در مُحرم همبستگی‌های دینی افزایش پیدا می‌کند، خودکشی هم کمتر می‌شود. حالا در گراش، هنوز یک جامعه دینی است و شعائر و ظواهر حفظ شدند. و علت بعدی این است که هنوز خانواده‌ها تأثیر دارند و فرزندان رها نشده‌اند، به همین خاطر اقدام و خودکشی روند آنچنان صعودی ندارد.

 

آیا با روان‌شناس، روان‌کاو، روانپزشک مکاتبه یا گفت‌وگویی در رابطه با خودکشیِ گراشی‌ها داشتید؟ این ارتباط چرا و به چه شکل صورت می‌گیرد؟

هر کسی می‌خواهد مشاور موفقی باشد، با توجه به تجربه ۲۰ ساله‌ی خودم، این است که اول، از لحاظ ارتباط دینی باید در سطح خوبی باشد و دوم اینکه طیف‎های روانشناسی و روانپزشک را به خوبی بشناسد و با آنها تعامل نیز داشته باشد. مثلا فردی افسرده مراجعه کرده و دیده شده که وضعیتش حاد هست و باید دارو در کنار مشاوره نیز باشد. با روانپزشک تعامل انجام شده و نتیجه خوبی داشته. در همین گراش هم چند مورد این ارجاعات صورت گرفته که نتیجه مثبتی داشتیم. مورد دیگر داشتیم: خانواده با معلم درگیر شده که شما به بچه‌ی من توجه نداشتی. بعد من به عنوان مشاور ورود کردم. ارجاع دادیم به روانپزشک، بعد آزمایش مشخص شد که دانش‌آموز از مسیر سلامت جسمی و روانی خارج بوده است. متوجه شدیم اشکال از معلم و حتی خانواده نیست.

 

دلایل اصلی مراجعه‌کنندگان به شما، برای خودکشی چه بوده؟ آیا به نتیجه‌ای هم رسیده‌اید؟

ما در کشور و جهان اگر بخواهیم دلایل خودکشی را به صورت تیتر وار بیان کنیم، عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، عاطفی و جسمی مهمترین دلایل هستند. مثلاً در زمینه اجتماعی طلاق و خیانت و شکست در زندگی، فقر… می‌توان نام برد. ولی من درگراش علل عاطفی و اجتماعی نسبت به بقیه موارد را بیشتر می‌دانم. تجربیات من به صورتی بوده که افکار خودکشی و اقدام خودکشی در خانم‌ها بیشتر بوده، در حالی که خودکشی در آقایان بیشتر دیده شده. دلیل این آمار هم این است که خانم‌ها بیشتر قصد دیده شدن دارند در حالی که آقایان بیشتر قصد خودکشی. در سنین بالا خیانت و عدم استقامت و حل مشکلات بین زوجین علت خودکشی است. در حالی که در سنین پایین شکست‌های عشقی علت خودکشی‌ها در بُعد عاطفی و اجتماعی می‌باشد.

 

آیا این درست است که سن اقدام به خودکشی (مخصوصا در گراش) کم و کمتر شده است؟ چرا؟

در سلسله مراتب آمار جهانی نشان می‌دهد که سن اقدام به خودکشی پایین آمده است. در سطح کشور و شهرستان نیز به همین صورت. دلیل آن هم می‌توان بعد از علل عاطفی و اجتماعی، تاثیر بالای فضای مجازی و برخی بازی‌های رایانه‌ای و بعضی از موسیقی‌ها که محتوای پوچ‌گرایی و بیهوده بودن و ناامیدی دارند دانست.

 

به عنوان مشاور فردی که اقدام یا فکر به خودکشی دارد را به چه شکل کمک می‌کنید؟ آیا همه‌ی مشاوره‌هایی که در این زمینه انجام داده‌اید مؤثر واقع شده است؟

پاسخ این سؤال بسیار دشوار است، به این دلیل که هر مراجعه‌کننده ممکن است به علتی خاص به مشاور مراجعه کند. و باید توجه داشت که روش‌های برخورد و درمان هر کدام از مشکلات چه عاطفی، چه اجتماعی و … شیوه و تعداد جلسات متفاوتی می‌تواند داشته باشد. نکته کلیدی این است که یک مشاور بتواند یک مددکار خوب نیز باشد. مشاور تنها کارش در مرکز مشاوره تمام نمی‌شود بلکه باید مثل یک مددکار وضعیت مراجع خود را بیرون از مرکز مشاوره رصد و برسی نماید و کمک نماید. یک نکته بسیار مهم این است که خیرین گراشی نیز باید در این مورد ورود کنند، البته تا به حال نیز کمک‌های بسیار خوبی انجام گرفته است و به بنده اعتماد کرده‌اند که بنده از تمام این خیرین تشکر می‌کنم. مثلا مورد داشتیم که فردی افکار خودکشی داشت که با ورود خیرین و پیگیری حل می‌شد.

 

در شرایط کرونا مراجعین شما تفاوتی داشته است؟

در این ایام به علت محدودیت‌هایی که داشتیم مراجعه حضوری نداشتیم. ولی خود کرونا فشار روانی و افسردگی و استرس را بین افراد گسترش داده است. کرونا به خاطر سوق دادن افراد به سمت فضای مجازی، آن‌ها را بیشتر گوشه‌گیر نموده و فردگرا کرده است که در صورت حضوری بودن کلاس‌ها این وضعیت برای دانش آموزان بهتر خواهد شد.

 

آیا تا به حال مشاوره‌ای در این زمینه داده‌اید که بعد پشیمان بشوید و بگویید کاش نگفته بودم؟

در حوزه‌ی خودکشی خیر. ولی در زمینه‌های دیگر پیش آمده که قصد و هدف راهنمایی و مشاوره بود ولی برداشت طرف مقابل اشتباه بود. و تصورات منفی داشت که می‌گویم کاش به این موضوع رجوع نکرده بودم.

 

پیشنهاد شما برای کم کردن خودکشی در گراش، به خانواده‌ها چیست؟ اصلا خانواده‌ چقدر در این امر مؤثر است؟

البته در شرایط فعلی جامعه اگر چه خانواده نقش بسزایی در کنترل رفتارهای نابهنجار دارد ولی در این مورد فقط خانواده نیست که تأثیرگذار بوده. تأثیر فضای مجازی و بدآموزی‌های آن، باعث شده که تأثیر مثبت خانواده در تربیت فرزندان و استحکام خانواده را دچار مشکل کند و به حداقل برساند. لذا من چند توصیه دارم:

ـ خانواده‌ها در رأس آن والدین آگاهی خود در خصوص تربیت و نحوه‌ی برخورد با  فرزندان را افزایش دهند.

ـ همسران نسبت به یکدیگر وفادار و پایبند به اصول اخلاقی باشند. خیانت منفورترین نوعیسیت که استحکام خانواده را متزلزل می‌کند. و اگر اطلاع کلی داشته باشد از خیانت و به جزئیات اگاه نباشد مثلا زن از شوهرش بپرسد چطور خیانت کردی؟ چرا؟ کی؟ و…، احتمال طلاق و در نهایت خودکشی کمتر است. بحث خیانت خیلی گسترده است. در تاریخ بشریت خیانت در بیشتر مواقع، در آقایان بیشتر از خانم‌هاست. ولی امروزه‌ در خانم‌ها بیشتر شده که علت آن عدم محبت و توجه ناکافی مرد به همسر است، که برخی مطالب فضای مجازی، ماهواره و اینترنت نیز آن‌را تقویت می‌کند.

ـ والدین نسبت به نوجوانانی که مرتب افکار خودکشی را به زبان می‌آورند، بی‌تفاوت نباشند. مثلا فرزند بارها می‌گوید: «من خودم را می‌کشم.» نباید بی‌تفاوت بود. باید جدی گرفت. و هرگز از کلمات و جملات تحریک‌کننده که او را به خودکشی تحریک کند، به کار نبرد. مثلا نوجوان می‌گوید: «من خودم را می‌کشم.» پدر می‌آید می‌گوید: «همین کار هم از تو بر نمی‌آید.».

ـ فراموش نکنید که تقویت حس ناامیدی بی‌ارزش در فرزندان امکان گرایش به این آسیب اجتماعی(خودکشی) را در آن‌ها تقویت می‌کند.

 

آیا کسی که قصد خودکشی دارد، علائم هم دارد؟ اگر دارد آن نشانه‌ها و علائم چیست؟

بله. هر چه موارد هشدار دهنده که عرض خواهم کرد بیشتر باشد، خطر خودکشی نزدیک‌تر است:
– مرگ یکی از عزیزان و نزدیکان
– افزایش مصرف مواد مخدر و حتی بعضی داروها و مصرف مشروبات
– جستجو در مورد راه‌های خودکشی در اینترنت و سؤال و جواب و اظهار کردن آن
– بی‌احتیاطی های عجیب و غریب
– رفتارهای تهاجمی
– بی‌خوابی و پرخوابی
– خداحافظی های بی‌مورد با دوستان و آشنایان
– بخشیدن اموال باارزش به دیگران
– از دست دادن علاقه به چیزهایی که قبلا برایش جذاب بوده
– اضطراب و گریه‌های پی‌درپی

 

صحبت پایانی؟

باید این را بدانیم که مالک اصلی انسان خداوند متعال است. از این رو باید از این امانت خوب محافظت کرد و از بین بردن آن خیانت در امانت الهی است و گناهی بزرگ و عمل حرام و کبیره است. البته فقط در راه خدا می‌توان جان خویش را فدا نمود. چون حفظ دین الهی و ارزش والای دینی که همانا راه خداست، از جان انسان بالاتر است. و خداوند چه زیبا می‌فرمایند: «و خودکشی نکنید. خداوند با شما مهربان است. و هرکس این عمل را از روی تجاوز و ستم انجام دهد به زودی او را در آتشی وارد خواهیم کرد.» پس به هر دلیلی اگر فرد دچار مشکلات و سختی‌ها شود، اقدام به خودکشی راه حل پسندیده‌ای نیست.

Share on facebook
Share on twitter
Share on telegram
Share on whatsapp
Share on print

لینک کوتاه خبر:

https://pandari.ir/?p=1522

۱ نظر

  • گزارش خوبی بود. آقای اسماعیلی از نظر من بهترین مشاوری هستش که توی گراش و لاره. و من به شخصه بارها برای هر مشکلی بهش رجوع کردم. خدا توان بیشتری بهشون بده.

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

  • پربازدیدترین ها
  • داغ ترین ها

پربحث ترین ها

تصویر روز:

پیشنهادی: