چهار ماه پیش لینک پرسشنامهای مبنی بر انجام پژوهشی روی یک موضوع اجتماعی در پندری منتشر شد. به دلیل حساسیت موضوع که بررسی «افکار خودکشی» بود، ترجیح داده شد عنوان پژوهش مطرح نشود و صرفا به درخواست همکاری و حمایت گراشیها بسنده شد.
امالبنین حامل، دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی و پژوهشگر گراشی، کسی است که پژوهش خود را در جامعهی آماری گراش بررسی کرده است. امالبنین حامل هنگام توزیع پرسشنامه به پندری گفته بود: «یکی از فواید آگاهی یافتن نسبت به میزان سلامت روان جامعه، انجام اقدامات پیشگیرانه و در صورت لزوم اقدامات درمانی مناسب و به موقع است که بدون تردید با همکاری یکایک افراد در جهت ساختن جامعهای سالمتر و توانمندتر محقق خواهد شد.»
او همچنین گفته بود: «به حمایت و همکاری همشهریان عزیز برای پر کردن صادقانهی این پرسشنامه نیاز دارم. در این طرح وارد کردن نام و نام خانوادگی الزامی نیست و مردم میتوانند از محفوظ ماندن دیگر اطلاعات نیز خاطرشان جمع باشد.»
او همچنین به پندری گفته پس از اتمام این طرح پژوهشی، میتواند گزیدهای از نتیجهی آن را در اختیار عموم قرار دهد. حالا با توجه به ۱۹ شهریورماه، روز جهانی پیشگیری از خودکشی است. خلاصهای از یافتههای علمی بدستآمده در جامعه آماری گراش بصورت گزارش ارائه میشود.
تحلیل امالبنین حامل از نتایج این پژوهش به زبان ساده:
طبق بررسیهای انجام شده، علامتهای مهم در شناخت زودهنگام افکار خودکشی قابل شناسایی هستند. و میزان بروز این علامتها در یک طیف یا پیوستار قرار دارد. همه ما در طول روز ممکن است با این علامتها روبهرو شویم. مثل مکالمات روزمرهای که رنگ ناامیدی دارد: «اینهمه کار و تلاش بیفایده است»، «مگر یک آدم چقدر تحمل سختی دارد؟» «صبر آدم که تمام شود، بالأخره کم میآورد» و از این قبیل حرفها.
در اینجا علامتی که به چشم میخورد، رنگ باختن امید است. امید که بزرگترین سرمایه روان شناختی همه ماست.
از دیگر علامتهایی که در این پژوهش منطقهای گراش بررسی شده و به مرحله اثبات فرضیه رسیده است و صرفا گمانهزنی ذهنی یک پژوهشگر نیست، بریدگی/طرد است. از آنجا که یکی از بارزترین نیازهای اساسی ما تأیید شدن و مورد توجه دیگران قرار گرفتن است، زمانی که این نیاز در معرض خطر باشد و به فرد حس بریدگی(رهایی از منبع دلبستگی که میتواند، پدر یا مادر، همسر، فرزند یا هر فرد نزدیک دیگر باشد) و حس طردشدن (کنار گذاشته شدن و دست رد به سینه خوردن) دست بدهد، احتمال رفتارهای پرخطر وجود دارد. و اینجاست که مراقبتهای پیشگیرانه به شدت اهمیت مییابد و با تشخیص زودهنگام امکان مداخلات فوریتی درمانی حاصل میشود و به راحتی میتوان بحران را مدیریت کرد.
اما علامتهایی هم بررسی شده است و هیچ رابطه روشن و معناداری با شکلگیری و بروز افکار خودکشی نداشته است. از جمله قرار داشتن در مقطع سنی خاص(مثل میانسالی) یا جنسیت(زن یا مرد بودن).
اینجا چند نکته قابل تأمل است:
اول اینکه رسیدن به اوج ناامیدی و پایینتر آمدن آستانه تحمل و تمام شدن صبر آدمی، بزرگ و کوچک یا زن و مرد، نمیشناسد.
دوم اینکه مراقبتها و سنجش و غربالگریها جهت تشخیص توسط متخصصین حوزه سلامت روان و خودمراقبتیهای فردی جهت بازگشت به زندگی و پررنگ شدن امید برای ادامه حیات و زنده ماندن و حمایتهای اجتماعی، بیش از پیش اهمیت مییابد.
و نکته دیگر این است که بروز رفتارهای پرخطر و آسیبرسان به خود، ناشی از دردی است که فرد مدتها آن را تحمل کرده است و یک شبه شکل نگرفته است. حتی احتمال دارد فرد در معرض خطر، با زبان بیزبانی اعلام دادخواهی و کمک کرده باشد و در نگاه دیگران متهم به جلبتوجه شده باشد. متاسفانه ذهنهای قضاوتگر بسیار بیشتر از ذهنهای یاریرسان فعال هستند. و چقدر دنیا مکان امنتری برای زندگی میشود وقتی که یاد بگیریم دست از قضاوت برداریم و در دنیای پرتنش امروزی هوای همدیگر را داشته باشیم.
گزارش علمی امالبنین حامل، پژوهشگر:
- ظرفیت لینک پرسشنامه ۵۰۰ نفر بود. حدود ۳۰۰ نفر همکاری داشتند ولی بدلیل پاسخگویی ناقص و حذف برخی از پرسشنامهها در نهایت تحلیل آماری روی ۲۱۸ نفر شکل گرفت. که ۱۷۵ نفر زن و ۴۳ نفر مرد، مشارکت فعال داشتند. طبق بررسیهای جمعیت شناختی حدود ۸۰ درصد متأهل و حدود ۲۰ درصد مجرد بودند.
- شاخصهای توصیفی مورد بررسی که از مولفههای «طرحوارههای ناسازگار اولیه» و «سرمایه روان شناختی» بودند عبارتند از: بریدگی/طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، دیگرجهتمندی، گوشبهزنگی و بازداری، محدودیت مختل، خودکارآمدی، امیدواری، تابآوری و جهتگیری به زندگی.
طرحواره چیست؟ عینکی که با آن دنیا را میبینیم- لنز نگاهمان به دنیا
* اینکه دو نفر از یک رویداد ثابت، برای مثال تورم و فشار اقتصادی، برداشتهای متفاوتی داشته باشند، و در ادامه واکنشهای متفاوتی بروز بدهند؛ در واقع بیانگر وجود طرحوارههای متفاوت و نوع نگاه متفاوت آنها به رویدادها و اتفاقات است.
* طرحوارهها باعث میشوند ما نتیجهگیریهای خاصی از اتفاقات اطراف خودمان و احساسات درون خودمان داشته باشیم. این نتیجهگیریها باعث میشود که ما احساسات مثبت و منفی زیادی را در خودمان احساس کنیم و سپس برای برطرف کردن این احساسات دست به رفتارهایی بزنیم که در نهایت برای ما مضر خواهند بود.
سرمایه روان شناختی چیست؟
* داشتن مجموعهای از ویژگیها مثل: امیدواری (اراده یا پویایی و راهکار یا راه چاره) کارآمدی (اعتماد به نفس و اعتقاد به تحقق اهداف یا وظایف) انعطافپذیری (احیاء و فرارفتن از مشکلات) و خوشبینی (نگاه مثبت دربارهی وقایع و انتظار آینده مثبت). تابآوری (آستانه تحمل فرد)
در این پژوهش فرضیههای که تایید شده عبارتاند از:
- ۱)مولفههای سرمایه روانشناختی، توانایی پیشبینی میزان تمایل به افکار خودکشی در جامعه شهری گراش دارد.
- ۲) مولفههای طرحوارههای ناسازگار اولیه، توانایی پیشبینی افکار خودکشی در جامعه شهری گراش دارد.
- ۳) عدم رضایت از درآمد مالی، یکی از عوامل پیش بینی کنندهی افکار خودکشی در جامعه شهری گراش است.
در این پژوهش فرضیههای که رد شدهاند عبارتاند از:
- قرار داشتن در دوره میانسالی و جنسیت مذکر، پیش بینی کنندههای افزایش میزان افکار خودکشی در جامعه شهری گراش هستند.
- قرار داشتن در دوره میانسالی(فارغ از جنسیت)، پیش بینی کننده افزایش میزان افکار خودکشی در جامعه شهری گراش است.
با توجه به این نتایج، به نظر میرسد «قرار داشتن در دورهی میانسالی در گراش» و «زن یا مرد بودن»از علل زیربنایی خودکشی در گراش نیست. همچنین یکی از علل زیربنایی خودکشی در گراش که مورد تایید این پژوهش نیز قرار گرفته است، و «ناامیدی»، «طرد شدن» و «عدم رضایت از درآمد مالی» میباشد.
حال باید دید مسئولین شهرستان که همیشه به دنبال ریشهیابی علل خودکشی هستند، از دادههای این پژوهش در برنامهریزی آیندهی گراش استفاده خواهند کرد یا نه.
۱ نظر
جای تشکر داره واقعا👍