چرا مقتل‌خوانی در روضه‌ها کمرنگ شده است؟

ابراهیم جولافیان، شاعر آئینی و معلم گراشی در یادداشتی به موضوع سبک روضه‌خوانی خصوصا مقتل‌خوانی و واگویه‌خوانی پرداخته و ضمن پاسخ به چند سؤال «چرا امروزه واگویه‌ها مشتری بیشتری دارد؟» و «واگویه گریه برای خود است یا امام حسین(ع)؟»، نوشته: «وقتی سیر اشعار آئینی از قدیم به جدید را مرور می‌کنیم به وضوح می‌بینیم موضوع اشعار از مقتل به واگویه که در عاشقانه‌ها، خاطره‌گویی‌ها و حرم خلاصه می‌شود، کوچ ‌کرده‌اند.»

متن کامل یادداشت:


هر آئینی را در تاریخ بررسی کنیم می‌بینیم با تحولاتی همراه بوده است. عزاداری برای سیدالشهدا(ع) هم از این امر مستثنا نیست. از معنویت‌ عزاداری‌ها و میزان اثربخشی آن در قدیم که بگذریم، سبک روضه‌خوانی و موضوع روضه‌خوانی و دلیل گریه بر سیدالشهدا(ع) هم تا حدودی دستخوش تحول شده است. وقتی سیر اشعار آئینی از قدیم به جدید را مرور می‌کنیم به وضوح می‌بینیم موضوع اشعار از مقتل به واگویه که در عاشقانه‌ها، خاطره‌گویی‌ها و حرم و … خلاصه می‌شود کوچ ‌کرده‌اند. البته واگویه‌ها نوظهور نیستند اما امروزه به شدت پررنگ شده‌اند.
آن چیزی که جای نگرانی دارد دور شدن مردم از مقتل سیدالشهدا(ع) است. مقتل، هزینه‌ای است که مسلمانان در ازای کج‌فهمی پرداخته‌اند. مقتل، فلسفه‌ و چرایی روضه‌‌خوانی و اشک است. مقتل، پرچم ایستادگی پای وحی است. باید خون گریست سرمایه‌ای اینچنینی به دلایلی که خواهم گفت دارد جایگاهش را از دست می‌دهد.


اما واقعا چرا امروزه واگویه‌ها مشتری بیشتری دارد؟ شاید اولین دلیل به شاعر و مداح برگردد. شاعر به دلایل مختلف مانند نداشتن موضوع و مضمون برای ساخت و پرداخت، متفاوت بودن، گیرایی بین عامه و … دست به سرایش واگویه بزند که بیشتر از این جای بحث نیست. اما مداح هم سهم بزرگی در شعله‌ورتر کردن این بلای خانمان‌سوز که حقیقتا خان‌مانسوز است دارد. اصلی‌ترین دلیل استفاده‌ی ذاکران اهل بیت(ع) در خواندن واگویه‌ها گرفتن اشک است و دومین آن به قول خودشان ترکاندن مجلس و سوم قانون جذب به هر قیمتی. آری امروزه هدف وسیله را هم توجیه می‌کند. اگر مخاطب امروز ما با مقتل ارتباط نمی‌گیرد و فاصله گرفته دلیلش این است که ذاکران مخاطب را اینگونه بار آورده‌اند. تازه چه شود وقتی واگویه با یک آهنگ پس‌زمینه هم همراه باشد نور علی نور است. آن وقت است که ضجه‌ها و اشک‌های سراسر حجاب مخاطب سرازیر، و مداح هم به مقصود خود که ترکاندن مجلس بود رسیده است. ظاهرا همه به مقصود خود رسیده‌اند جز زینب کبری(س) که برای ثبت لحظه‌ لحظه‌ی کربلا در تاریخ خون دل خورد. جز خداوند که از عاشورا هدفی دیگر داشت.
واگویه‌ها فقط جای مقتل را نگرفته‌اند بلکه دست درازی به مناجات و دعا هم کرده‌اند. دعای کمیل با آن همه کرشمه و دلبری، برای مداح چیزی برای ارائه ندارد و متاسفانه گاها مقدمه‌ای است برای خواندن واگویه.
واگویه گریه برای خود است یا امام حسین(ع)؟ بیشترین ضمیری که در واگویه‌ها استفاده می‌شود ضمیرِ من است. همه‌ی بحث من است نه او. من از حرم دورم، من فراق کشیده‌ام، من من من. در صورتی که اول قدمِ عاشقی گذر کردن از من است.
با این روند، مجالس روضه‌ به خاکریز خاطرات حرم، اربعین و… تبدیل خواهد شد.
دلیل فضیلت اشک بر مصیبت از واگویه چیست؟ اولین دلیل این است که اشک بر مصیبت به انسان آموزش می‌دهد از درد دیگران باید درد کشید. دوم دلیل اینکه اشک بر مصیبت اباعبدالله ریشه در معرفت نسبت به جایگاه و مقام امامت دارد. سوم‌ اینکه اشک برای خود نیست برای اوست. محل سخن اوست، لیلی و مجنون گلگون شده اوست. آری او هم لیلی است هم مجنون.
شاید در اذهان بعضی بیاید اشک در مجلس امام حسین خوب و بد ندارد و او بزرگوارانه مجنون گدایان است و همه را درهم می‌خرد. بله در این امر شکی نیست اما نمی‌توان منکر خوب و خوب‌تر شد. بحث ما بین خوب و بد نیست، بین خوب و خوب‌تر است.

حرف آخر؛ واگویه‌سرایی و واگویه‌خوانی ذاتا بد نیست بلکه مستحب است، اما مقتل‌خوانی واجب است. واجب را پای مستحب نسوزانیم.

 

دیگر یادداشت‌های جولافیان در پندری:

تأملی بر یک جشن


یادداشتی تکمیلی بر یک جشن

Share on facebook
Share on twitter
Share on telegram
Share on whatsapp
Share on print

لینک کوتاه خبر:

https://pandari.ir/?p=4953

۱ نظر

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

  • پربازدیدترین ها
  • داغ ترین ها

پربحث ترین ها

تصویر روز:

پیشنهادی: