پندری: پس از انتشار اولین یادداشت ابراهیم جولافیان در پندری با عنوان «تاملی بر یک جشن» درباره جشن نهم ربیع، حجتالاسلام مصطفی سازنده در یادداشتی تحت عنوان «نهم ربیع، غدیر ثانی است» به نقد یادداشت جولافیان پرداخت. حال ابراهیم جولافیان در واکنش به یادداشت سازنده، یادداشت دیگری را در اختیار پندری قرار داده است. با هم بخوانیم:
مبحثی مطرح شد در باب اینکه جشن و شادی روز نهم ربیع ریشهی دینی دارد که در کتب روایی به آن اشاره شده و از این روز تحت عناوینی مثل غدیر ثانی، عید بزرگ و… توسط اهل بیت(ع) یاد شده است و در مفاتیحالجنان هم اعمال این روز آورده شده است که در یادداشت برادر عزیزمان حجتالاسلام سازنده بحث آن گذشت.
قبل از وارد شدن به بحث اصلی، ابتدا دو نگاهی که در دو یادداشت، ناخواسته به هم آمیخته شده را تفکیک میکنیم تا این خلط مبحث به اصل هر دو نگاه خدشه وارد نکند.
در یادداشتی که نوشتهی بنده بود صحبت از فلسفهی جشن آغاز امامت امام زمان(عج) مطرح است که ریشهی این جشن چیست؟ و همانگونه که بررسی شد ریشهی آن را هتک حرمت صحابهی پیغمبر اسلام دانستیم. اما در یادداشتی که توسط برادرم سازنده مطرح شد به وجود جشن در روز نهم ربیعالاول و از اصالت این روز بحث شده بود نه جشن و سرور به مناسبت امامت امام زمان(عج).
حال باید دو مساله مورد بررسی قرار گیرد. مساله اول اینکه آیا حقیقتا روز نهم ربیعالاول روز جشن و شادی است؟ اگر هست با کدام فلسفه و بینش؟
اشکال و انحراف باشد یا خیر؟
مساله اول:
با عنایت به روایات معصومین واضح است روز نهم ربیعالاول روز مبارکی است که حتی از آن تعبیر به غدیر ثانی کردهاند. و اعمالی هم برای آن در مفاتیح حاج شیخ عباس قمی(ره) آورده شده و در پایان اشارهای کرده به امامت امام عصر(عج) با این تعبیر که این روز، روز اول امامت حضرت صاحبالزمان(عج) سبب مزید شرافتش خواهد بود. حاج شیخ فرموده سبب مزید شرافت این روز آغاز امامت حجتبنالحسن(ع) است. مزید وقتی معنا پیدا میکند که علتی از قبل وجود داشته باشد. پس اگر این روز بخاطر فلسفهی دیگری مبارک نبود (در ادامه خواهیم پرداخت) استفاده از واژهی مزید هم قابل دفاع نبود. پوشیده نیست که اصل شادی و سرور این روز، امامت امام زمان(عج) نبوده و از نظر عقلی هم پشتوانهی محکمی ندارد و امر دیگری دخیل است. اما چه مسالهای باعث اصالت و سرور این روز است؟ وقتی به کتاب المراقبات میرزاجوادآقا ملکی تبریزی که علامه طباطبایی رضوانالله علیه هم به شدت صحه گذاشتند بر کتاب و این شخصیت برجسته نگاه میکنیم، به راحتی درمییابیم که فلسفهی شادی در این روز به هلاکت رسیدن دشمن اهل بیت(ع) است. ایشان حتی احتمال اینکه دشمن اهل بیت(ع) در این روز هلاک شده باشد را بر ابراز شادی و جشن، اما در قالب دستورات دینی کافی میداند. در روایات هم، روی همین موضوع یعنی بیزاری از دشمن اهلبیت(ع) در مورد نهم ربیعالاول تکیه شده است که چندان عجیب هم نیست زیرا از فروع دین اسلام است. پس بحث تبری مطرح است نه امر دیگر. حال چرا این روز را عید بزرگ و غدیر ثانی نامیدند؟ یکی از دلایلش میتواند این باشد که عید غدیر خم، مظهر تولی و دوستی با اهلبیت(ع) است و غدیر ثانی، مظهر دشمنی با دشمنان اهلبیت(ع) که مکمل عیداللهالاکبر است که کاملا معقول است. دلایل دیگری نیز میتواند داشته باشد.
مساله دوم:
جشن و شادی این روز اثبات شد و ریشهی آن را هم بررسی کردیم.
حال برپایی جشن و شادی به مناسبت آغاز امامت امام زمان(عج) با بحث تبری سازگاری دارد؟ آیا اشکالی دارد به هر دو مناسبت به سرور بپردازیم؟ در ابتدای متن و همچنین یادداشت قبلی، گفتیم جشن آغاز امامت، ریشهاش کمرنگ کردن رسم غلط بود و اگر واقعا مفاتیح و روایات، معیار جشن این روز باشد فلسفهاش چیزی دیگری است که بیان شد و این است آن انحرافی که از آن سخن به میان آوردیم. قصد اسلام از این روز یکی از فروعات دین بود اما ما بخاطر یک اصلاح فرهنگی آن را به سمت و سوی دیگری تحت عنوان آغاز امامت امام زمان(عج) کشاندیم.
حال چه مشکلی دارد برای هر دو مناسبت به شادی بپردازیم؟ همانطور که در یادداشت قبلی هم ذکر شد این مراسم ذاتا بد نیست اما زمینهی انحراف دارد که در بند قبلی اشاره شد. فلسفهی اصلی این روز باید محفوظ بماند