روز گذشته یادداشتی از دکتر امیرحمزه مهرابی با عنوان «گریزی بر مثلث زر، زور و تزویر در گراش» در پندری منتشر شد. بعد از ساعتی با نظر نویسنده بخشهایی از یادداشت اصلاح و عنوان آن به «سه گروهی که میتوانند فرصت باشند، اما…» تغییر یافت. (یادداشت در پندری)
او در بخشهایی از این یادداشت، همهی رسانههای فعال در گراش ـ از جمله پندری ـ را مورد نقد تند و تیز قرار داده و نواخته بود.
حالا محمد خواجهپور، مدیر رسانههای هفت برکه، یادداشتی در اختیار پندری قرار داده و در آن به نقدهای مهرابی واکنش نشان داده است. او نوشته «خوشبختانه نه گریشنا اصلاح طلب است، نه پندری اصولگرا، نه گراش انقلابی ارزشی و نه گراشنیوز اعتدالی، ما همه رسانه هستیم و صدای مردم و این خوشایند سیاستپیشگانی نیست که مردم و رسانهها را ابزار میبیند.»
متن کامل این یادداشت را بخوانید:
دکتر امیرحمزه مهرابی در یادداشتی همزمان با تعطیلی گریشنا تعریضی به گریشنا و رسانههای شهرستان داشته است و رسانه و تبلیغات را «نماد تزویر» گرفته است. از دکتر مهرابی در این برهه سخت تشکر میکنم که لطف کردند و رسانههای شهرستان را شایسته نقد دیدند!
خوشبختانه تقریبا همه رسانههای گراش، بر روی مسائل خود شهرستان تاکید دارند و کمتر وارد دعواهای جناحی مرسوم در رسانههای محلی میشوند. هر کدام از این رسانهها با دیدگاه خود وارد موضوعات شده و در حد توان نظرات بخشی از جامعه را بازتاب میدهند.
به نظر میرسد این رفتار حرفهای و متین رسانههای شهرستان خوشایند دکتر امیرحمزه نیست و او در هر بند یادداشت کوتاه خود یکی از این رسانهها را نواخته است. قطعا با این نقد تند و تیز این توقع در مخاطب به وجود میآورد که او خود دست به کار شود و رسانه مد نظر خود را بر پا کند. اما تجربه انتشار فقط یک شماره از نشریه «نخل» با مدیرمسئولی ایشان نشان داد که او مرد این میدان نیست. کار رسانهای چیزی جدا از بیانیهنویسی و نظریهپردازی است و نیازمند سختجانی، تحمل و مدارا بسیار است.
شاید سالها دور بودن از مسائل اجتماعی شهر گراش و زندگی نکردن در بطن مردم باعث شده است که ایشان نگاهی از دور یا از بالا به مسائل داشته باشند. همین دور بودن باعث شده است که نویسنده محترم تمام مسائل ریز و درشت را در قالب بسته سیاسی قرار دهد در حالی که مسائل سیاسی و جناحی نقش زیادی در بسیاری از کنشهای شهرستان ندارد و باید عوامل را دقیقتر دید. دور بودن از محیط اجتماعی و سیاستزدگی در نهایت باعث نوعی از کژتابی در تحلیل ارائه شده است.
البته تفاوت ما با دکتر امیرحمزه مهرابی که سعی دارد در جایگاه ایدئولوگ یک جناح در شهر گراش قرار گیرد در نگاه به ذات و کارکرد رسانه است. این که رسانههای شهرستان جناحی نیستند به هیچ وجه خوشایند کسی نیست که تمامی معادلات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی شهر ما را با عینک این جناح و آن جناح و خودی و غیرخودی میبیند.
نکته جالب در نوشته ایشان این است که افتخار نداده و حتی از رسانههای شهرستان که بارها یادداشتها و نوشتههای ایشان را فارغ از دیدگاه تند سیاسیشان منتشر کردهاند، نامی هم نبردهاند و به گوشه و کنایهای اکتفا کردهاند. ولی به عنوان کسی که روزانه رسانههای شهرستان، ملی و بینالمللی را رصد میکند باید بگویم خوشبختانه نه گریشنا اصلاح طلب است، نه پندری اصولگرا، نه گراش انقلابی ارزشی و نه گراشنیوز اعتدالی، ما همه رسانه هستیم و صدای مردم و این خوشایند سیاستپیشگانی نیست که مردم و رسانهها را ابزار میبیند.
۱۸ نظر
چه جالب!
چطور همه باید نقد بشوند ولی اگر کسی انتقادی از خودشان بکند عصبانی می شوند
اینکه می گویید اصلاح طلب نیستیم احتمالا بخاطر اینه که دوره اصلاح طلبی گذشته .
چرا دوره تبلیغات انتخابات روحانی همچه حرفی نمی زدید ؟
فکر کنم آقای خواجه پور همه مقاله دکتر مهرابی را نخوانده اند که فقط خود را مدافع مردم معرفی می کند
ایشان نوشته :
یک مسئول باید در محدوه وظایفش برای «رشد» و «رفاه» مردم تلاش کند و در این حیطه پاسخگوی مقامات ما فوق و مردم و رسانههای مردمی باشد و اگر ابهامی در انجام وظایفش وجود دارد، بر طرف نماید و اگر قصور و تقصیری دارد ضمن عذرخواهی، آن را جبران کند….
مسئولین زحمتکش شهرم (البته برخی) نهتنها متعهد به پاسخگویی به مردم و رسانهها نیستند، بلکه سوال و حتی ارزشیابی عملکرد آنان جرم تلقی میشود. وقتی یکی از رسانههای محلی در مورد عملکرد یکی از مسئولین شهر، نظرسنجی کرد، چنان با تهدید داغ و درفش مواجه شد که هنوز هم از ترس عقوبت کمر راست نکرده و سکوت اختیاری! را پیشهی خود ساخته است. رفت و آمد سوال کنندگان از عملکرد شورای شهر منحله و بعضی از اعضای آن به مراجع ذیربط و تعطیلی گروه و سایت منتشرکنندگان آن و گوشمالی جوان معترض به کمکاری بعضیها در جریان مبارزه با کرونا (هر چند ادبیات بهکار گرفته شده نامناسب بودند) و … نمونههایی است از جرمانگاری سوال.
در حالی که مردم حقیقتاً با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکنند و نمیدانند مشکلاتشان را چگونه و از چه طریقی پیگیری کنند!
توضیحات بجا و کاملی است. رسالت رسانه در نامش پیداست! آنچه موجب کژ اندیشی شده است، همانا عینکی است که آقای محرابی بر چشم و فیلتری است که بر اندیشه و تحلیل خود نهاده اند که متأسفانه خاص تنها ایشان نیست.
البته در اینکه گریشنا یک خبرگزاری اصلاح طلب است هیچ شکی در ان نیست،
اعضای گریشنا در دوران انتخابات روحانی یقه چاک میکردند و خود را سردمدار اصلاح طلبان مینامیدند.
به نظر من که یک فرد سیاسی هم نیستم، اگر کسی تفاوت اصلاح طلبی و اعتدالگرایی را نداند، حتما در اظهار نظر، کم می آورد.
مطلب و سبک نوشتاری آقای خواجه پور، در حد واندازه یک ژورنالیست ملی و بین المللی است.
باید آفرینش گفت.
وقتی خواندم، اینجا دور از وطن، احساس خوبی بهم دست داد.
باهم مهربانتر باشیم همشهریان خوب من.
با این استدلال آقای خواجه پور،
اگر ایشان می خواهد مثلا اداره برق و شهرداری و فرمانداری و…را نقد کند اول باید خودش شهردار و فرماندار و مسئول اداره برق بشود تا اجازه داشته باشد آنها را نقد کند.
چه استدلال آبکی !
وقتی سردمداران گریشنا در انتخابات شورا از سوی مردم انتخاب نشدند،به بهانه ی نظر سنجی از عملکرد شورا قصد تخریب یکی از اعضای شورا را داشتند ک این به دور از انصاف نبود و حالا این بهانه را به تن پیراهن عثمان کردند و برای آن اشک تمساح میریزند و میخواهند خودرا در بین مردم مظلوم جلوه دهند و عده ای سهل انگار هم از این کار گریشنا حمایت کردن. تعطیلی ک ب خواست خود مسئولان گریشنا بوده است…!
و بعد هم اگر انتقادی صورت بگیرد سریع واکنش تندی از سوی اصحاب گریشنا صورت میگیرید.
مردم دیگر گول فریب های شمارا نمیخورند.!
در گراش یک ضرب المثل داریم که می گویند
«صافی شه اسمه گت شش کلکی»
حالا شده نقل اینها.
به حاج حمزه مهرابی می گید سیاست زده !
ما که هر چی یادمان هست بنیان جناح بازی و خط و خط بازی و بدعت اصلاح طلبی و حزب بازی را شماها در گراش گذاشتند و همه مردم این را می دانند
حاج حمزه که قبل از انقلاب تا حالا از اسلام و انقلاب و ولایت دفاع کرده
حالا از این ناراحتید، خوب به ما چه ؟
مثل ایشون و رسانه شون حداقل در این یادداشت هم شده مثل کارکتر دیبی در کلاه قرمزی!( گرفتید که…)
چند وقت قبل توسط خبرنگار گریشنا( نام گزارش ندیس پیش ما محفوظه) گزارشی رو از فعالیت داوطلبانه بچههای سطح شهر و پایگاه ما در رابطه با گندزدایی معابر تهیه کردن و چندین بخش داشت. قبل از دادن گزارش به دفتر برای نشر بنا به درخواست خود ما گزارش رو برای ما هم فرستادن تا بخونیم. وقتی که گزازش توسط سایت نشر دادن در کمال تعجب بخش هایی رو که ما در مصاحبه از حرف های سردارسلیمانی و حاج مهدی نیساری در رابطه با به میدون اومدن جوانان و الگوبرداری در فعالیت جهادی و خود جوش از این دو عزیز گفتیم رو بدون اطلاع گزارش نویس خودشون اون رو سانسور و از گزارش حذف کرده بودن. بعد از اعتراض ما به شخص گزارشگر، ایشون گفتن که آقای خواجه پور بنا بر صلاح دید خودش گزارش رو ویرایش کرده و اون قسمت ها رو حذف کردن و من کلاً بی خبرم!
بعد آقای خواجه پور میاد در این یادداشت دم از بی طرفی و مردمی بودن رسانه هفت برکه و گریشنا می زنه.
در رابطه با حاج آقا ابطحی هم همین طور. در طول این ده سالی که از گراش رفتن یک بار اسمی از ایشون در گریشنا و هفت برکه برده نشد ولی همین که حالا بنا به شرایط که در یه کار خیر ظرافت اخلاقی نداشت، از ایشون سر زد سریعاً واسش مطلب گذاشتن و ده ها مورد دیگه که همه ما مردم گراش می فهمیم که چه طور زیرکانه بر علیه کسایی که با خط فکری ایشون و همکاراشون مخالفن در مطالب متعدد کنایه میزنن حالا مستقیم و یا غیر مستقیم و گاهاً با ترفندهای رسانه ای تخریب هم کردن
جناب خواجه پور
مردم دیگه مثل قبل نیستن و می فهمن که در پشت پرده رسانه شما چه می گذره. لطفاً مردم رو بی شعور و نفهم فرض نکنین.
خدابه مردمگراش رحم کرده که قدرت دست شما ها نیست وگرنه همه ی مردم و نخبگان شهربه جرم اینکه درجاهای دیگر زندگی ویا خدمت میکنندرا خلع تابعیت میکردید.واقعا ادم شاخ درمیاره از بهانه گیری های بنی اسراییلی وار؛
یعنی مدیران گریشناوقتی بیرون ازگراش درس میخواندنددرمورد شهرشان حق اظهار نظر نداشتندکه حالا به دکترمهرابی میگویند ساکت باش؟
همه بدبختی های مردم ما ناشی از این تفکرامثال آقای خواجه پور است
لامرد اگر اینقدر پیشرفت کرده بخاطر داشتن افرادی در تهران و شیراز و شهرهای دیگه است
ولی این آقا به جای افتخار به گراشی های نخبه ای مثل دکتر مهرابی
میگه چون توی گراش نیست پس حق اظهار نظر ندارد( واقعا جای تاسف دارد )
وجود ایشون برای گراش و منطقه مایه افتخار است من اطلاع دارم که بیشتر ادارات گراش با پیگری و ارتباطات ایشان در گراش راه اندازی شده
شما که در گراش هستی غیر از اختلاف افکنی و سیاسی بازی بگو ببینم برای مردم چکار کرده ای ؟
آقای خواجه پور:مردم دیگه شما رو شناختند. رویه و مسلک جانبدارانه و تک بعدی شما بر همه روشن شده.
دیدگاهتون، خط دهنده هاتون و سردمدارانتون هستند که این بلا رو سر مردم و کشور اورده. از شما و تفکر غرب زده و پوسیدتون خسته ایم. خسته.
با این مقاله تند آقای خواجه تشویق شدم برم نوشته دکتر محرابی را بخونم
ایشون به ۳ مساله اشاره کرده:
۱- پولداران به جای خرید و فروش زمین و دلال بازی بهتر است به رونق شهر و اشتغال جوانان کمک کنند.
۲- مسئولین به جای شکایت از این و آن و بستن رسانه ها بهتر است پاسخگوی عملکرد خود باشند و برای رشد و رفاه مردم کار کنند.
۳- رسانه ها به جای سیاست بازی و مشغول شدن به امور جزیی بهتر است صدای مردم باشند و به فکر رشد فرهنگی و تقویت باورهای مردم باشند.
آیا برای اینکه یک استاد و نویسنده که سن و تجربه اش چندین برابر تو است و بخواهد این حرفها را بزند حتما بایستی بیاد گراش و توی دفتر گریشنا بنشیند
واگر در یک شهر بزرگ باشد نمی تواند و شایسته این حرفها نیست چون اژ گراش دور است ؟
دیگر اینکه واقعا این سه خواسته اینقدر شیون و غوغا نیاز داشت ؟
اینها اگر درد مردم نیست پس چیست ؟
با این صحبت های خواجه پور
هر کسی در گراش حضور نداره نباید دست به قلم بشه، البته شامل صادق رحمانی هم احتمالا بشه
دکتر مهرابی خود دارای رسانه در قم است و استاد دانشگاه مدیریت که باید از دکتر در تصمیم سازی های گراش استفاده بشه و همانند تهران و قم بشه از ایشون استفاده کرد.
در مورد رسانه هم موسسه فرهنگی نخلستان و کانال گرا رو داره که تمام یادداشت های دکتر تحلیلیه.
پس خواهشا جناب خواجه پور دست از این دوگانگی بردارین و مصلحت شهر را دریابید.
رسالت سایتهای خبری در گراش شده تبلیغ، انتشار عکس از مناظر طبیعی، آگهی ترحیم،جشن تولد، مقاله های که خود نویسندگان آن هم عاجز از درک آن بوده و یا برای آینده شهر مفید بوده، عده ای که با سلایق خود همسان است به عرش اعلا رسانده و عده ای که مخالف تفکر و اندیشه خود بوده آن را تخریب کرده. به جای پرداختن به مطالبات مردمی و ارزیابی کارایی مسولین غیر بومی که دردی از مشکلات شهر دوا نکرده که هیچ بلکه پلی ساختن برای خود و هفت نسل بعد از خود ، تسویه حسابهای شخصی با استفاده از ابزار قدرتمند رسانه ای که در اختیار دارن، به موضوعات متفرقه پرداخته . با یه بررسی جزئ از محتوا سایتهای شهر های هجوار پی به این واقعیت خواهید برد.
از نظر من
کافی است متن وزین، مودبانه. دلسوزانه و عالمانه دکتر مهرابی را با متن پر از توهین و سیاست زده آقای خواجه پور با هم مقایسه کنید.
خودش گویای همه چیز است
… برای آینده شهر مفید نبوده…