برگزیدگان بخش نویسندگی دریایی غدیر مشخص شد

به گزارش پندری، محمدحسن فتاحی، مهدی پورغفور و مرضیه ده‌بزرگی، نفرات اول تا سوم این مسابقه بودند.
در این مسابقه، شرکت‌کنندگان باید این جمله را ادامه می‌دادند: «اگر من سال دهم هجری، در غدیر خم حضور داشتم…»

نوشته‌های برگزیده را بخوانید:

محمدحسن فتاحی ـ نفر اول ـ ۱۷ ساله:

اگر من سال دهم هجری در غدیرخم حضور داشتم ، شاید برای بعضی ها عجیب باشد ، اما وارد دوربین گوشی موبایل خود می شدم و از لحظه‌ء غرورآفرین بالابردن دست مولا علی (ع ) ، توسط پیامبر خاتم (ص) ، فیلم برداری میکردم ، تا از دودستگی میان مسلمانان عزیز در جهان جلوگیری کنم.

البته یک ضبط صوت هم ، همراه خود بر می‌داشتم تا صوت زیبای جملهء《 { مَن کُنتُ مَولاهُ فهذا علی مَولاهُ}¹ 》را که خَیرُ البَشَر² فرمودند ، ضبط کنم.

اگر من سال دهم هجری در غدیرخم حضور داشتم ، با امیرالمؤمنین (ع) بیعت می‌کردم تا یکی از یاران با وفای ایشان باشم و از محمد مصطفی (ص) ، که سال‌های آخر عمر گرامی و با برکتشان بود ، طلبِ ، گفتنِ ، راه عاقبت به‌خیری و خشنودی ایشان در طول زندگی‌ بندهء حقیر، میکردم.

اگر من سال دهم هجری در غدیرخم حضور داشتم ، با همان گوشی موبایلی که با من بود از بیعت کنندگان عکس تهیه میکردم ، تا بعدا مدرکی باشد ، برعلیه آنهایی که به مولا علی (ع) خیانت کردند و در سقیفه بنی ساعده گرد هم آمدند تا جانشین بعد از پیامبر (ص) را انتخاب کنند.

اگر من سال دهم هجری در غدیرخم حضور داشتم ، با لباس های اضافی که همراه خود برده بودم ، سایبانی برای دو تن از جگر گوشه های عالم یعنی حضرت محمد (ص) و امام علی (ع) ، درست می‌کردم  ، تا آفتاب آنها را مورد اذیت قرار ندهد.

اگر من سال دهم هجری در غدیرخم حضور داشتم، قبل از حرکت و رفتن به سفر ، طرز تهیهء برنج و خورش گراشی را یاد می‌گرفتم ، تا آنجا برای تمام حضار ، من جمله دو لیلیِ خوشنامِ سرزمین وحی³ ، بپزم و از این غذای خوشمزه لذت ببرند.

پ.ن¹: هر که من مولا و فرمانروای اویم ، علی مولای او است.

پ.ن²: بهترین انسان ، مراد از حضرت محمد(ص)

پ.ن³: سرزمین وحی ، لقب کشور عربستان می‌باشد‌.

مهدی پورغفور ـ نفر دوم ـ ۳۲ ساله:

《اگر من سال دهم هجری در غدیر خم حضور داشتم، در نقطه غدیر توقف می کردم. در آن بیابان خشک باغ های پرثمر آیات و احادیث غدیر بر ملت عرب می شکافتم.

اولین بار بود که پیامبر (ص) به طور رسمی اعلان عمومی حج می دادند. شاید همسفر من در این حج می توانست سلمان فارسی باشد؛ یا اینکه من نیز قطره ای از دریای غدیر بین جمعیت غوطه ور بودم.

سلمان فارسی تعریف می کرد: (حضرت علی علیه السلام در همان ایام در یمن بود و بعد همراه با هزاران نفر از اهل یمن وارد مکه شد.
اعمال حج گام به گام با پیامبر به ترتیب به پایان رساندم. بعد از سه روز حج پایان یافت. دستور الهی بر پیامبر نازل شد. ای پیامبر، نبوت تو به پایان رسیده و روزگارت کامل شده است. میراث انبیا را به علی ابن ابیطالب بسپار. پیامبر مجلس خصوصی تشکیل داد و امیرالمومنین را فراخواند و ودایع الهی را به آن حضرت تحویل داد.

پیامبر اکرم حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم ،بلال دوستم را صدا زد و دستور دادند تا به مردم اعلان کند روز چهاردهم ذی الحجه همه باید حرکت کنند تا در وقت معین در غدیر خم حاضر باشند.
روز موعود فرا رسید. من و بلال و امیر المومنین و چندین نفر از خواص در بین جمعیت دور  پیامبر حلقه زده بودیم. پیامبر، ربیعه را که صدای بلندی داشت، فراخواند. در بین صفوف بلال سخنان پیامبر را با صدایی رسا تکرار می کرد. در صفوف بعدی ربیعه بود که مجدد سخنان بلال در انبوه جمعیت تکرار می کرد. هوا بس گرم بود. خودم دیدم که حضرت محمد صلی الله علیه و آله لباس خود را به سر انداخته بود. ناراحت شدم. سایبانی درست کردیم. به دستور پیامبر، منبری نیز درست کردیم.  غلعله ای در جمعیت افتاد. در این هوای گرم پیامبر چه مطلب مهمی دارد که حتما باید در این بیابان به اطلاع مردم برساند.
پیامبر اکرم از پله ها بالا رفتند. علی نیز یک پله پایین تر بود و با وی بر فراز پله ها بالا رفت. سکوت در دل جمعیت افتاد و صدای خطبه پیامبر دهان به دهان در بین جمعیت انعکاس می یافت. همه شنیدند. دستان علی را به عنوان جانشین بعد خود بالا برد. بعد از پایان خطبه من نیز در گروه خواص نزدیک شدیم و به امیر المومنین تبریک گفتیم.  سپس سه روز در آن بیابان همه مردان و زنان با امیر المومنین بیعت کردند. بعد از سه روز مسیر قافله ها از هم جدا شدند. عده ای سوی یمن، عده ای مدینه، عده ای طائف و عده ای سوی عراق)

بعد ها سلمان درد و دل می کرد و به من می گفت: کاش ایرانیان نیز سال دهم هجری خبر دار می شدند و ایرانیان نیز در غدیر بودند. ای کاش…》.

اما بعد غدیر دیگری در پیش است. به شدت به روز باشی صاحب غدیر امروز نیز دستانش بالاست. صاحب غدیر در عصر ما صاحب الزمان (عج) است. مواظب باشیم. هدف غدیر معرفی امامان تا روز قیامت بود. مبادا تاریخ تکرار شود. در غدیر چهارده قرن پیش ایرانیان نبودند اما امتحانی دیگری در پیش است. شما برای غدیر دوم آماده اید؟》

مرضیه ده‌بزرگی ـ نفر سوم ـ ۴۲ ساله:

اگر من سال دهم هجری در غدیرخم حضور داشتم آیا به آنچه در غدیر دیده بودم شهادت می‌دادم یا سکوت می کردم؟
از دیدن علی علیه السلام و پیامبر (ص)تا دیدن منافقان وصحنه های چیده شده پشت پرده از قرار گرفتن تحت انوار رسول خدا (ص)وخطبه غدیر تا نفوذ آن در عمق وجودم از معانی ولایت وآثارش تا رسیدن به همه ی آنچه که نیاز دارم ولی نمی دانم .
ولی ای کاش آنجا بودم وپیمان می بستم وبر سر پیمانم باقی می ماندم آرزو داشتم که آن شوره زار را در آن روز گرم توقف دیده بودم و دست بیعت به امام علی (ع)وامام زمانم می دادم می گویند تشت هایی قرار دادند پشت پرده تا زن ها به این ترتیب با مولای خود عهد ببندند اگر من آنجا بودم آن آب را سرمه ای بر چشمان خود و خانواده ام می کشاندم و به واسطه‌ی آن امام زندگی ام برکت پیدا می کرد ومثل جانم از آن دفاع می کردم .
اگر جای آن مردم در روز غدیر خم بودم تلاش خودم را می کردم تابعد از آن روز جریان سقیفه وشهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها وغم هایی که بر ائمه اطهار وارد شد را بوجود نمی آوردم. البته اگر حقیقتا بیعت راستین می بود این همه خون های ناحق از اهل بیت نمی ریخت و همین الان نیز دستهایم را به آسمان بلند می کنم وبا خدای خود پیمان می بندم که با امام علی (ع) وامام زمان خود بمانم ودر آن روز خدا را شکر می کنم که ولایت امیر المومنین علی علیه السلام را پذیرفته ام وبر سر پیمان با امام مهدی باقی خواهم ماند .