پندری ـ محمد بنیاسدی: مصطفی کارگر را بیشتر به عنوان شاعر میشناسیم؛ شاعری که سابقهی حضور در محفل دیدار شاعران با مقام معظم رهبری را هم دارد. از او یک مجموعه شعر با موضوع شهدا، با عنوان «سلام گل سرخ» منتشر شده و کتاب جدیدی را هم زیر چاپ دارد که در هفتههای آینده منتشر میشود. کارگر حالا مسئول کانون مداحان گراش و مدیر انجمن شعر چشمه است.
او در روزهای پیش از محرم، سرش شلوغتر از همیشه است. سرودن نوحه برای مداحان و نوحهخوانان گراشی و غیرگراشی یکی از کارهایی است که کمتر به آن پرداخته شده است. در روزهای کرونایی با حفظ فاصلهگذاری اجتماعی گفتوگویی با او داشتیم درباره شعرهایی که برای نوحه سروده میشوند، وضعیت نوحههای بوشهری، دعوت از مداحان غیربومی، نرخ تعیین کردن برای مداحی و خیلی چیزهای دیگر. خواندن این گفتوگو را از دست ندهید.
چه موقع شعر گفتن برای امام حسین(ع) را شروع کردید؟
حدود سال ۷۲ یا ۷۳ بود که این کار شروع شد.
اولین شعری که برای دستهی عزاداری گفتید چه بود؟
شعری بود که روی سبک نوحهی «چه شب است یا رب امشب» گفتم و برای سینهزنی بوشهری بود.
شعر گفتن برای نوحه را با چه کسی شروع کردید؟
با آقایان تاجبخش و فیروزی. البته برای خواندن خودم هم مینوشتم.
مداحی به اندازه نوحهخوانی مورد توجه نیست
جمع زیادی از مداحان شهر، از بچههای مجمعالقرآن بودند که از دههی ۷۰ وارد حوزه مداحی شدند و الان تقریبا تمام مداحان شهر ـ و نه نوحهخوانها ـ همان جمع هستند. این اتفاق چطور شکل گرفت؟
وقتی هیات محبین اهل بیت(ع) وابسته به مجمع القرآن شکل گرفت، در مسجد امام حسن مجتبی(ع) در دهه اول محرم به اجرای برنامه میپرداخت که تنها شامل سینهزنی بوشهری بود که بعدها اسمش به گراشی تغییر پیدا کرد. سال ۷۴ یا ۷۵ من که هنوز دانشآموز بودم، اصرار کردم باید قبل از برنامه مداحی باشد. هر چند خیلی مخالفت شد، ولی در نهایت سال اول فقط در حد دو سه دقیقه به صورت دکلمه شعر میخواندم. سال بعد حدود پنج دقیقه فقط شعر میخواندم ولی با نغمه و نوا. برای سال بعد، با دو سه تا از دوستان هم صحبت کردم تا آنها هم بخوانند. مثلا آقایان عباسپور، حسینشیری، خورشیدی و غیاثی و سالهای بعد آقایان افشار و خوشبخت و مهیایی و باقرپور و قاسمی و حجتالاسلام فخاری هم اضافه شدند. امیدوارم اسمی را فراموش نکرده باشم. بعضی از این دوستان را برای اولینبار مجبور کردم به خواندن. اسامیشان بماند. هر چند الان دیگر الحمدلله در خدمت اهل بیت(ع) هستند و بهتر از من انجام وظیفه میکنند. برای این برنامه خیلی طعنه شنیدم. شاید الان یادشان هم نباشد و منکر شوند. چون اوایل، تقریبا تنها من بودم که تمام قد دفاع میکردم از این روند و حتی برای حضور سخنران (اوایل دهه ۸۰) هم اصرار داشتم. ولی به حمدالله اصرار بر حضور مداح و سخنران به ثمر نشست.
چرا بعد از این، به جز آقای ابوالفضل رزمان کسی وارد حوزهی مداحی و ذکر مصیبت اهل بیت(ع) نشده و همه به سمت نوحهخوانی میروند؟
داشتیم کسانی که وارد حیطه مداحی شدهاند. مثل آقایان حیدری و عبدالی و بخشی و غلامی و چند نوجوان که شنیدهام دو سه سال اخیر کار را شروع کردهاند. به نظر من دو علت اصلی دارد؛ اول اینکه مسئولین واحدهای مرتبط با این حوزه، فعالیت جدی نداشتهاند که نیرو پرورش دهند. دوم اینکه چون مداحی نسبت به نوحهخوانی سختتر است، و اگر دوستان ناراحت نشوند عرض کنم که مداحی به اندازه نوحهخوانی مورد توجه نیست؛ احساس میکنند با نوحه بیشتر به چشم میآیند.
نوحههای سینهزنی بوشهری قبلا خلاقانهتر بود
از سینهزنی بوشهری گفتید. در این سالها علاقمندی به سینهزنی بوشهری یا همان گراشی خیلی بالا رفته است. به نظرم شما در جمعی که این سبک را در دههی هفتاد کلید زدند حضور داشتید. اول بگویید چطور شد که این سبک را شروع کردید؟ و بعد اینکه ما شاهدیم در این سالها، در ملودی نوحهها نوآوری وجود ندارد. آیا این حرف را تأیید میکنید؟ و این خوب است یا بد؟
بله. جزو حلقه نخستین این نوع سینهزنی بودم. به پیشنهاد مسوولین وقت مجمع بود. تا چند سال هم مسئول تأیید نوحهها و نوحهخوانها بودم. بعد که دیدم بیخبر از من کس دیگری شده مسئول و من راحت شدم. اوایل خلاقیت بیشتری بود. حالا هم که شاید بیش از ۱۵ سال است بیشتر در مجلس سخنرانی و مداحی حضور دارم و کمتر از اتفاقات هیاتهای سینهزنی گراشی باخبر میشوم، هرچند جدا هم نیستم؛ چون نوحه مینویسم و با دوستان همیشه گفتگو دارم. ولی میدانم که قبلا تعداد نوحهخوانان کمتر ولی خلاقانهتر بود.
در مراسمهای خاص، مثل دعای عرفه، این رسم شکل گرفته که مداحان غیرگراشی را دعوت میکنند. علتش چیست؟ آیا مداحان ما هنوز به این سطح نرسیدهاند یا مخاطب به دنبال تنوع است؟
مهمان همیشه خوب است. بالاخره باتجربهتر هستند و مفید خواهد بود. ولی اواخر دهه ۸۰ من مقالهای نوشتم و به این موضوع اشاره کردم که میشود میدانهای خاص و بزرگ مثل دعای عرفه را هم به نیروهای بومی سپرد. ولی برخی تاب نیاوردند و با نیش و کنایه پاسخ دادند. هر چند از طرف دوستان مداح هم حمایت نشدم که انتظار بود عمیقتر و آیندهنگری بهتری داشته باشند.
در سالهای اخیر با پدیدهای روبهرو هستیم که در مجالس خانگی، به جای سخنرانی و ذکر مصیبت توسط روحانیون، زیارت عاشورا توسط مداحان خوانده میشود. آیا با روضههای خانگی موافقید؟ و برای این موارد، استفاده از ظرفیت روحانیون بهتر است یا مداحان؟
با روضههای خانگی با شرایط خاص ۱۰۰ درصد موافقم. من در منزل شخصی خودم نیز سالی دو شب برنامه دارم. به نظر من شرط خواندن، باید صدا و توانایی مناسب باشد، نه مداح یا روحانی بودن. برخی از روحانیون، فوق العاده منبری خوبی هستند و در عین حال صدای خیلی خوبی هم دارند به لطف خدا. منبر و روضه هر کدام هنری جدا و تخصصی است. من معتقدم کار باید به بهترین شکل ممکن انجام شود. هر کس از عهدهاش میآید، اولویت دارد.
خدا نگذرد از کسانی که نرخ تعیین میکنند
در مجالس خانگی ما شاهدیم خود مداحان نرخ تعیین نمیکنند، ولی صاحبان عزا برخی نرخهایی را در نظر میگیرند که این به مرور تبدیل به مبنا میشود و شاهدیم بعضی صاحبخانه مجبور میشوند براساس همین مبنا پرداخت کنند. نظرتان در اینباره چیست؟
خدا نگذرد از کسانی که در عالم نوکری اهل بیت(ع) نرخ تعیین کنند؛ هر که میخواهد باشد. نرخ تعیینکردن کار کاسبان است نه عاشقان عرض ارادت به اهل بیت(ع). متاسفانه خودم با گوش خودم این اشتباه را شنیدهام.
دلیل اینکه ما شاهد حضور قشر جوان در سینهزنی و زنجیرزنی هستیم، اما شاید علاقهی کمتری برای نشستن پای منبر سخنرانها وجود دارد چیست؟ آیا سخنرانها قوی نیستند؟
دو دلیل دارد. یکی اینکه سینهزنی و زنجیرزنی تحرک و هیجان دارد و خود به خود بخش زیادی از مطالبه آنها را جواب میدهد. حتی بسیاری از کسانی که در طول سال، موسیقیهای مختلف گوش میدهند، در محرم موسیقیشان را از بین نوحهها انتخاب میکنند؛ یعنی حتما باید ریتم داشته باشد و کمتر سراغ مداحی و سخنرانی میروند. دوم اینکه منبر نیاز به تمرکز و تفکر بیشتری دارد، که همه میدانیم کاری سخت است. سخنرانها قوی هستند، گاهی مخاطب، کم حوصله و سطحگراست و زحمت عمیقشدن را نمیپذیرد.
برای نوحهها هر ملودی که از هر نوحهخوان به دستتان برسد، برای آن شعر میگویید؟ در واقع برای نوحه گفتن فیلتر دارید؟
قطعا نه. برای هر کسی نمینویسم. توانایی اجرای نوحهخوان برایم شرط است. روی تجربه به این نتیجه رسیدهام.
نوحهخوانی تا چه اندازه پیرو سلیقه است؟ در استفاده از ملودی و شعر، تا چه حد باید به اصول پایبند بود؟
نوحهخوانی هنری ارجمند است که سلیقههای موجود در آن بر اساس اصول و قاعده و قانون تعریف میشود و زیبایی کار هم به همین است. سلیقه و قانون دو نکته اصلی در نوحه است که هر کدام نباشد، از زیبایی آن کم میشود و گاهی خطرناک. پایبندی به اصول شعر، سطح فنی کار را بالا میبرد و باید هم بالا باشد.
ملودی و اشعار نوحهخوانان گراش تا چه حد پایبند اصول است؟
در زمینه ملودی نمیتوانم تخصصی حرف بزنم، ولی به نظرم هر کسی در حد و اندازه خودش تلاش میکند. در زمینه شعر نوحه، راستش بین انواع و اقسام نوحهها از نظر سینهزنی سنتی، زنجیرزنی، گراشی و مجلسی و… تعدادی نوحه هست که شعرهای بسیار ضعیفی دارند؛ یعنی نه به لحاظ مضمون و نه به لحاظ مسایل فنی، قابل اعتنا نیستند و متاسفانه ضربههای جبرانناپذیر میزنند. زیرا دانش شعری افراد اجراکننده خیلی کم است. من که بسیار رنج میبرم از این اتفاق.
نقتط ضعف و قوت گراش در حیطه ملودی و اشعار نوحهخوانان چیست؟
اصولا در هر هنری آموزش دیدن نقطه عطف کار است. در زمینه ملودی، فقط تعداد کمی از افراد آموزش دیدهاند و بقیه به صورت تجربی و کثرت شنیداری زمزمهها و ملودیهایی ارایه میکنند که بهتر است متخصصان در این زمینه نظر دهند. فقط میدانم که در یکی از زمینهها اکثرا از آثار قبلی گراش تقلید میکنند، که آن هم ۱۰۰ درصد اصولی نبود. دلی کارکردن، شاید نقطه قوت باشد و غیر اصولی بودن هم که قطعا ضعف است. اشعار ضعیف هم که داغ بزرگیست روی دل اهالی فن. اهل مشورت نیستند و قطعا به نفعشان نیست.
تا امروز برای نوحه پول نخواستهام
نوحه گفتن پول هم دارد؟ و آیا تا حالا برای نوحهها نرخ تعیین کردهاید؟
تا امروز برای نوحه هیاتی پول نخواستهام. نه، تعیین نرخ در این دستگاه، یعنی تعیین تکلیف برای آل الله. شاید اهل بیت(ع) بخواهند بهترش را به تو بدهند.
محرم که میشود کار شما هم شروع میشود؟
از دو ماه قبل محرم تا اواخر صفر به صورت فشرده مشغول شعر گفتن هستم.
نوحه گفتن برای کدام سبک عزاداری راحتتر است؟
سینهزنی بوشهری، سنتی، مجلسی (سینهزنی داخل حسینیه که به شور معروف است ولی فقط شور هم نیست) و زنجیرزنی. با همهاش راحتم.
خودتان هم میخوانید؟ در کدام سبک؟
بله. هم بوشهری خواندهام و هم مجلسی. شخصا مجلس رسمی را بهتر میپسندم.
الان برای چه نوحهخوانانی شعر میگوئید؟
در دو سه سال گذشته برای بیش از ۱۰ نفر شعر گفتم. گراشیها آقایان سعیدی، جولافیان (کمتر از ده سال است که خودش هم شروع کرده است به نوشتن و کمک کردم. رشد خیلی خوبی دارد و در هیأت محبان اهلبیت(ع) اجرا میکند)، محمدحسن عباسپور، محمد درستکار، محمد درستکار (فسا)، ابوالفضل دیباچی، علیاکبر امانی، علیاکبرغلامی، عباس قاسمی، حسینعلی غیاثی، حمید شکوهی. غیرگراشیها هم آقایان حاج صادق آهنگران، مجید کاشانی(تهران)، جواد برزگر(قم)، حسن اسداللهی(قم)، رضا نبوی(اهواز)، سیدعلی حسیننژاد(قم)، علیرضا کارگر(کاشمر)، کاظم محمدی(شیراز)، احمد احمدی(مشهد)، عمار فردیس (ایلام) و… . ممکن است افراد دیگری هم باشند که از آثارم را خوانده باشند که اطلاع ندارم.
بهترین نوحهخوانی که برایش شعر گفتید؟
تقریبا هر کسی ویژگیهایی دارد. ولی از مشهورترها، حاجصادق آهنگران، حاجرضا نبوی (صحن جامع رضوی اجرا شد و شبکه سه پخش شد)، حاججواد برزگر.
بهترین نوحهای که گفتید برای چه کسی بود؟
خود نوحه بهترین باشد فرق میکند تا اینکه نوحه معروف شود. نوحههایی که برای آقای تاجبخش گفتم در زمان خودش بهترین بود چون همه با این سبک آشنا بودند، ولی نوحههای مجلسی حرفهایتر بوده است.
از نوحههایی که میگویید کدام اثربخشتر و موثرتر است؟ (سنتی، بوشهری، مجلسی یا زنجیرزنی) بازخورد مردم چیست؟
هر کدام جایگاه و تاثیر خودش را دارد. مردم خیلی کم عکسالعمل نشان میدهند. چون در اکثر موارد خبر ندارند چه کسی نوحه را نوشته است. عکسالعمل بیشتر متوجه نوحهخوان است تا سازنده سبک و یا شاعر. اگر هم عوامل یک نوحه را بشناسند، روی حجبی که دارند معمولا با سکوت از کنار قضیه رد میشوند. در عین حال، یک عده معدود هم البته هستند که تشکر میکنند.
بعد از نوحه گفتن سردرد میگیرم
شعر گفتن در این حیطه کار سختیست؟
این کار خیلی وسواس و احتیاط لازم دارد. برای این کار مطالعهی زیاد نیاز است و تسلط به تکنیکهای شعر. ضمن اینکه ساختن سبک راحتتر است، چون با ملودی سر و کار است. حالا وقتی ملودی آمد باید کلام را داخل این ملودی گنجاند، که این کار را سخت میکند. مثلا اگر یک نوحه سه بند دارد، هر بند سهچهار ملودی دارد، باید برای یک بند از سه بند نوحه، سه بار در ملودیهای مختلف شعر گفت. یک مهندسی محتوا و مهندسی کلام میخواهد. باید از کلمههایی استفاده کنید که مداح توانایی اجرا داشته باشد؛ مثلا خواندن گام بالا باید کلمات نوحه حروف «ی» و «ا» داشته باشد که مداح راحت کلمه را ادا کند. آنوقت باید دنبال کلمهی مناسب هم باشیم. معمولا بعد از نوشتن هر نوحه سردرد میگیرم. از شدت فشار. چون دو بند یک نوحه ساعتها طول میکشد. مثلا پارسال چهل تا نوحه گفتم. حالا خودتان سختی کار را حساب کنید. شعر یک غزل که ۷-۸ بیت دارد، تا یک ساعتونیم زمان میبرد.
نظر خودتان در مورد شعر و نوحه گفتن برای اهلبیت(ع) چیست؟
برای اهلبیت(ع) کارکردن ارزش خاصی دارد که باید کلی منت کشید تا توفیق شعر گفتن یا قلم زدن قسمت آدم بشود.
برای امسال در شرایط کرونا نیز شعر گفتهاید؟
بله. انشاالله دوستان در دهه اول از زبان نوحهخوانان خواهند شنید.
و در آخر، نظر شاعر و مداح اهلبیت(ع) که مسئولیت کانون مداحان را برعهده دارد، در مورد برگزاری عزاداری در وضعیت کرونا چیست؟
قطعا با رعایت شرایط بهداشتی برگزار میشود. اما تازه قدر سالهای قبل را بهتر میدانیم. دلمان برای عرض ادبهای عاشقانه و راحت به ساحت اهلبیت(ع) تنگ شده است. بادا که این محرم آبی باشد بر آتش دل.
۱ نظر
بسیار لذت بردم از این گزارش. کار خیلی سختیه اما قطعا شما سعادت نوشتن نوحه رو پیدا کردید. وگرنه هنرش رو شاید چند نفر دیگه هم داشته باشن. امیدوارم خدا و اهل بیت کمک کنند و تو این راه توفیقی بیشتر نصیبتون شه تا صدای نوحه های سروده شده شما رو عاشقای بیشتری در سرتاسر دنیا بشنون. هر جا که لبی تشنه است به عشق حسین حسین گفتن.