مجید محبی، امسال مدیرآموزگار روستای کنار زیارت است. محبی پنج سال سابقه دارد که سه سال آن معاون آموزشی اداره آموزش و پرورش بوده است. مجید محبی که خودش در مدارس کامروا، سیدالشهدا(ع) و پیشدانشگاهی قاسم مهیایی تحصیل کرده است، گفتوگو را به تحصیل گراشیها در لار محدود نمیکند و دامنهی صحبتهایش را گستردهتر میکند. معاون سابق اداره، مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه شیراز در رشته علوم تربیتی و کارشناسیارشد را در رشتهی مدیریت آموزشی از دانشگاه خوارزمی تهران اخذ کرده است. مجید محبی به تازگی، به ریاستِ کارگروهِ مشاورهای آموزش و تحقیقات مهندس حسینزاده، نماینده شهرستانهای لارستان، خنج، اوز و گراش منصوب شده است.
چرا در گراش مدارس استعداد درخشان(تیزهوشان) و نمونه نداریم؟
در گراش، زمان آقای مهروری، مجوز دو مدرسه نمونه گرفته شد. ولی طبق چند مؤلفه باعث میشود این امتیاز باشد یا حذف شود. مهمترین آن جمعیت دانشآموزی است. مثلا مدرسه امام رضا(ع) ما متقاضی نداریم. اگر ۲۷ دانشآموز قرار است پذیرفته شوند، حداقل ۸۱ نفر ما باید متقاضی داشته باشیم که نداریم. چند سال میخواستند امتیاز را بگیرند که ما مقاومت میکردیم. اما دیگر فایده نداشت. پس عدم استقبال دانشآموزی از مدارس نمونه دلیل اول است. از آن طرف اگر تعداد دانشآموزان کم باشد، نیروهای اختصاص یافته به مدرسه هم کم میشود. در نتیجه کیفیت کار میآید پایین. مدرسه امالبنین سه معاون دارد، امام رضا(ع) یک معاون آن هم نه به این سادگیها. همین امسال که نمونه برداشته شد، با سیلی از دانشآموزان در مدرسه امام رضا(ع) مواجه هستیم.
نتایج مدرسه نمونه در گراش به چه شکل بود؟ چرا تعطیل شد؟
تعطیل شدن مدرسه امام رضا(ع) در امتحان نهایی و کنکور (که آن هم چشمگیر نبود)، به نسبت مدارس دیگر گراش خوب بود. اما به نسبت نمونههای استان پایین بود. در استان رتبه ۴۰ به بعد بود بین ۴۵ مدرسه. البته مدرسه محبی هم چند سالی میشود که دیگر از نمونه خارج شده. البته دلیل اصلی خارج شدن از نمونه، نبود متقاضی بود.
سطح آزمونهای نهایی در گراش و لار چه تفاوتی با هم دارد؟ نتایج کنکور چطور؟
به نظر من، یک بار برای همیشه مقایسه دو شهر برود کنار. چون ما مدارس عادی گراش را با مدارس عادی لار مقایسه نمیکنیم. گراشیهایی که میروند لار هم بالای ۹۵ درصد مدارس خاص لار میروند. پس مقایسه، مقایسهی اشتباهیست. چرا میگویم نباید مقایسه کنیم؟ جمعیتمان با جمعیت لار برابر است؟ شهرستان لارستان ۵ برابر شهرستان گراش جمعیت دارد. جو درسی لار با جو درسی گراش متفاوت است. خانوادهی لاریها تا پایان سال دوازدهم پیگیر درس دانشآموزانشان هستند. عکس گراش که قیف وارونه است. خانوادههای گراشی در سطح استان، جهت پیگیری دانشآموزان ابتدایی نمونه هستند! ولی وقتی به سالهای پایانی میرسند، دانشآموز را رها میکنند و بعضا مشوق ترک تحصیل هستند. و یکی دیگر از دلایل این است که مدارس خاص منطقه در لار جمع شده است. دانشآموزان لار، گراش، اوز، جویم، بیرم، خنج که جمعا خودش اندازه یک استان است، عصارهی دانشآموزان در این مدرسه هستند. توقعی هم غیر از این نباید از این مدارس داشت. اگر نتایج خوب نباشد باید تعجب کرد. کی میتوان گفت ما با لار مساوی هستیم، زمانی که لار ۲۵ رتبه زیر هزار داشته باشد، گراش ۵ تا، آن وقت در عملکرد ما برابر هستیم. اگر لار ۲۵ به بالا بود، باید موشکافی کرد. حال از این فرضِ ۲۵تا خیلیها اصلا لاری نیستند. و اینکه گراش باید با شهرهای همتراز خودش مقایسه شود. مثل خنچ، لامرد(جمعیت بالاتر دارند) یا مهر. با لار و جهرم و دارب و فسا اصلا مقایسهی صحیحی نیست.
بعضی خانوادهها شنیدهاند که لار بهتر است. توجه نمیکنند که کدام مدارس لار بهتر است. شما اسم دبیرستان شهید غریبی لار شنیدهاید؟ اسم مدرسه فاطمه زهرا(س) لار شنیدهاید به غیر از فرزانگان و نرجسخاتون، شهید بهشتی و شهید نصیری چه شنیدهایم؟ حداقل ۸ دبیرستان متوسطه نظری دارد. من توی این چند سال یکبار هم نشنیدهام یک دانشآموز برتر از این مدارس عادی باشد. به جرأت میتوان گفت که تمام خروجیهایشان از مدارس خاص است. که در گراش رتبه ۵۰ داشتهایم از سیدالهشدا(ع). رتبه ۷۴ داشتیم از دبیرستان کوثر. و چند مورد دیگر در این چند سال که از مدارس عادی گراش بودند.
نکته بعد آمار کنکور، تعداد داوطلبان کنکور گراش با بیرم برابر است. خنج دو برابر گراش داوطلب کنکور دارد. لار نزدیک به دو هزار داوطلب کنکور دارد. قاعدتاٌ وقتی آمار شرکت کنندگاه پایین باشد متناسب با آن خروجی نیز پایین میآید. در حالیکه در منطقه ما از نظر جمعیت و تعداد دانشآموز در رتبه دوم قرار داریم، بعد از لار.
آیا نتایج کنکور مدارس تیزهوشان و نمونه لار، باید به حساب سطح مدارس لار گذاشت؟ چرا؟
نمیتوان گفت خوب کار نمیکنند. خیلی خوب هستند. چون روش تیزهوشان همین است. خواسته دانشآموزان و خانوادهها هم همین است. توقع روش کنکوری و تدریس کنکوری دارند. از ۳۰ تا دانشآموز ۲۸ تا خواهان دارد، پس دبیر کار میکند. اما گراش خواهان ندارد. ۳۰ تا دانشآموز، میبینید تک و توک خواهان هستند. اینجاست که تعارض به وجود میآید که حالا کنکور کار کنم یا نه؟ کدام دبیر و مدیر است که نخواهد خروجی کنکوری خوبی داشته باشد؟ موفقیت دانشآموزان باعث افتخار آنها است. پس در گراش خواهانِ روش کنکوری و جوِ مدارس خاص لار وجود ندارد. همین نمونهی شهر خودمان، دانشآموز با مادرش میآمد میگفت خیلی تمرکز میکنند روی درس. خوب آمدید برای درس. مگر غیر از این است. یا میگفت رفیقم مدرسه نمونه نیست من میخواهم بروم امالبنین(س). کسانی که میروند مدارس خاص لار مستلزم ، سختکوشی، نظم، سرمایهگذاری، هزینه است.
به عنوان فردی که سه سال معاون آموزشی گراش بودید، سطح معلمان در گراش، به نسبت لار را چگونه ارزیابی میکنید؟
اول اینکه اکثر دبیران بین مدارس مشترک هستند. یک مدرسه خاص است، از دبیر میخواهند تست کار کند، وقت هم در اختیارش میگذارند. یک مدرسه عادی نمیتواند این روند را اجرا کند. ولی با آمار، شواهد، سند و مدرک، میتوان گفت گراش از دبیران توانمند و سختکوش برخوردار است. ضمن اینکه قبول داریم دانشآموزان از بعضی دبیران رضایت مدنظر را ندارند. دبیر پرتلاش است و وسواس به خرج میدهد، ولی دانشآموز راضی نیست. که تعدادشان اندک است. نکته بعد اینکه عملکرد بعضی از دبیران گراش، بالاتر از میانگین استان است. سند هم امتحان نهایی است که آزمون به صورت هماهنگ کشوری است. و سؤال هم دبیر طرح نمیکند. ما دبیر داریم که عملکردش تا چهار نمره بالاتر از میانگین استان است. چهار نمره خیلی است. یک صدمش هم خیلی است. دو نمره و یک نمره بالاتر از میانگین استان هم داریم. مابقی گروههای درسی یا همتراز یا اندکی پایینتر از میانگین استان هستند.
رشته ریاضی ما که در دبیرستان محبی مستقر است، چند سال، رتبه دو و سه استان بود. الآن دو سال پیاپی است که اول استان است و این یک افتخار است. در رشته انسانی ما دچار افت شدیم که در سال قبل، هشت و نه رتبه تنزل داشتیم که آمدیم رتبه ۱۸ استان. در زمینه تجربی هم ۳۷ بودیم، امسال ۳۲ بودهایم. که تجربی انسانی و تجربی پیشرفت داشتهایم اما با نقطه مطلوب هم فاصله داریم.
چرا نتایج کنکور در گراش به درخشانی مدارس لار نیست؟ دلایل این امر چیست؟
گراش در ۲۰ سال اخیر نتوانسته یک مدل ثابت از نتایج کنکور را نشان دهد. همیشه به صورت سینوسی و پر افت و خیز بوده است. منتهی در لار، نتایج هر ساله قابل پیشبینی است. حالا یک سال استثنائا یک سال رتبه یک و پنج دارند. اما هر سال نتایج خوب دارد. سطح خنج(ثبات دارد و در حال پیشرفت است)، بیرم، اوز(از ما پایینتر است) مشخص است.
دلایلی دارد که در گراش این همه افت و خیز در نتایج کنکور دیده میشود. اول خانوادهها. در این موضوع، ازدواج زودرس و بسیار زیاد دانشآموزان دختر در گراش است. الآن در بحث ازدواج بهتر که نمیشود هیچ، بدتر هم میشود. با اینکه همه هم میدانند ولی باز هم تن میدهند. حتی معلمها هم میبینی دخترش زود عقد میکند. این یک فرهنگ است. نمیتوان جلویش ایستاد. من شماتت نمیکنم. ازدواج هم امر مقدسی است و هر چه هم جوانان زودتر ازدواج کنند هم خوب است، عیب این است که همراه کنکور است. دیگر شهرها هم ازدواج برقرار است و ازدواج تعطیل نیست ولی زمان خود هدف تحصیل را پیگیری میکنند، سر موقع هم ازدواج. الآن آماری در گراش وجود دارد، آماری که خودم گرفتم و به مسئولین هم نگفتهام. به عنوان مثال مدرسهای داریم در سطح شهرستان که حدود ۷۰ درصد از دانشآموزانش در مراحل مختلف ازدواج هستند(از مراحل خواستگاری، حلقه، عقد و ازدواج). وقتی دانشآموزی که درگیر این قضایا باشد، تحصیل هدف اولش نیست.
مورد دوم این است که اهمیت خانوادهها به تحصیل دانشآموزانشان است که در سؤالات قبل هم اشاره شد. علت بعدی انگیزه و عدم پشتکار دانشآموزان ماست که استعداد دارند. ادله هم دارم. دلیل دیگر دیرخوابی دانشآموزان و خانوادهها. به نظر شما وضعیت اقتصادی لار بهتر است یا گراش؟ خوب گراش. آمار کسانی که آزمون شرکت میکنند در گراش بیشتر است یا لار؟ لار. چرا؟ برایشان از نان شب واجبتر است. در گراش آمار آزمون خیلی افت کرده. حالا بین همین تعداد اندک هم هزینه کردهاند ولی در آزمون شرکت نمیکنند و صندلیشان خالیست. دانشآموز ما حاضر نیست صبح جمعه از خوابش بزند.
مسئلهی دیگر که باز مرتبط با خانوادههاست این است که هنوز بعضی خانوادهها به فرزندان دخترشان، اجازه تحصیل خارج از گراش (نهایتا شیراز) را نمیدهند. دانشآموز خوب دیگر انگیزه ندارند. به طور مثال دانشآموز داریم که میگوید خانواده گفتهاند فقط شیراز. حالا رتبهاش به شیراز نمیخورد، ولی بندر، یاسوج یا بوشهر قبول میشود. قبول نمیکنند و در آخر به پیام نور اوز تن میدهند. مردم تصور نکنند که این مسائل دیگر وجود ندارد. نه، هنوز هستند. در حالیکه این مسائل در دیگر شهرها حل شده است. نیروهایی که الآن هستند توی شهر، بیست سال پیش، شهرهای دور درس میخواندهاند. همینها باعث میشود که برخی کلاسهای ما لشکر دانشآموزهای بیانگیزه است. دبیر زحمت میکشد اما تک و توک به فکر هستند. بیانگیزه و بیهدف هستند. دبیر چه کند؟
از بین گزینههای دانشآموز، اولیاء، معلمان، مدارس و شهر، نقش کدام را در موفقیت آموزشی شهر بیشتر میدانید؟ چرا؟
قبولی دانشآموزان گراش در کنکور، یک مسئلهی چندوجهی است. و سادهاندیشی است که انگشت اتهام را فقط به سمت اداره، یا فقط به سمت مدارس، یا فقط فرهنگ گراش دراز کنیم. در گراش، درس و دانشگاه هنوز جایگاه واقعی خودش را نیافته است. اما به نسبت ۱۱ سال پیش پیشرفت قابل توجهی داشتهایم. ما سال ۸۷ کنکور دادهایم. زمان ما کل قبولیها ده یازده نفر بود. پیشدانشگاهی قاسم مهیایی بودیم. هیچکدام هم زیر هزار نبودیم. شاید رتبههای زیر هزار الآن کم داریم، اما در قبولی دانشگاههای روزانه خیلی پیشرفت داشتهایم، ولی با نقطه مطلوب فاصله داریم.
در گراش چه مشکلات اساسی وجود دارد که مانع از موفقیت عالی در حوزه کنکور و تحصیلی میشود؟
رفاه زیاد یکی از معضلات بزرگ گراش است. یک نفر از اقوام دور من را بعد از مدتها دیده است. گفت چه کار میکنی؟ گفتم معاون اداره و معلم هستم. گفت: «نمیشود بروی کار دیگر؟» برای من که سالها برای رسیدن به معلم زحمت کشیدهام، خون دل خوردهام کجا بروم؟ بله، برای او که خارج از کشور کار میکند معلمی جیزی نیست. جه شغلی بروم که از معلمی بیشتر حقوق و احترام داشته باشم؟ حالا همین طرز فکر منتقل میشود به فرزندانشان. یک نکتهای که وجود دارد این است که گراشیها احساس نیاز نمیکنند. آدمی، دنبال سه مزیت اجتماعی، قدرت، ثروت و احترام است. وقتی توی گراش ثروت و قدرت و احترام، با پول هست، احساس نیاز نمیکنند که با معلم و دکتر و کارمند شدن این سه تا را به دست بیاورند. در صورتی که یک نفر از شهر دیگر، برای رسیدن به این سه مورد، چارهای جز رفتن به رشته و دانشگاه تاپ ندارد. جامعه گراش، احساس نیاز نمیکند. حالا هر کس که میرود معلم و مهندس میشود هم میزنند توی ذوقشان. پس میگویند چرا برویم معلم یا کارمند بشویم با ماهی چهار میلیون تومان؟ طرف سودِ حساب پدرش ۵ میلیون تومان است.
ضعف دیگر گراش، کمبود همایشها و مشاورهی کنکور است. در گراش چرا کم است؟ چون در گراش که نیروی مشاوره قوی به این شکل کم است. از شیراز هم متداول نیست کسی بیاید این طرف. ما خیلی از شیراز دوریم. مشاور دو روز وقتش گرفته میشود بیاید گراش. در ضمن ما مشکل هزینهای نداریم. بودجه داریم.
ضعف کتابهای کمکآموزشی و تست در مدارس است. یا باید خانواده تهیه کند که یا بنیه ندارند یا خرج نمیکنند. یک مهمانی ساده خانوادگی یک میلیون تومان خرج میکنند. اما برای هزینه تحصیل کنکور دانشآموز هزینه نمیکند. یا هم اینکه مدیر از محل مشارکتها تهیه کنند که تلاشهایی هر چند کم صورت گرفته است. در حالیکه در لار این کتب وجود دارد.
نبود پانسیون مطالعاتی؛ از زمان ما این مشکل بود. میرفتیم حسینیه ولیعصر(عج) و مسجد الزهرا(س). مدیر هم در مدرسه کلاس دارد ولی از لحاظ دانشآموز مسئولیت دارد و نیاز به سرپرستی است. یا خیّر بسازد یا یکی از فضای موجود تغییرکاربری داشته باشد به فضای مطالعاتی. یکی از تجربههای خوب، کانون طه بود که یکی از سالنهای حسینیه حاجیهشاهجان را به فضای مطالعاتی اختصاص داده بود. با اینکه آن زمان نتیجه خوبی داشت ولی پایدار نبود.
ترک تحصیل پسران در متوسطه اول و دختران در متوسطه دوم در گراش، نسبت به دیگر شهرها کمی بیشتر به نظر میرسد، که شاید این موضوع برای بسیاری از افراد ملموس نباشد. دلیل اساسی ترک تحصیل دختران در گراش موضوع ازدواج است. دلایل ترک تحصیل ۱۶ عامل دارد که یکی از آنها فقر است، که ما تنها در این مورد میتوانیم کمک کنیم، در ۱۵ دلیل دیگر ما توان تغییر و برطرف نمودن آن را نداریم. زمانی که در اداره بودم به مدیران مدارس تأکید داشتم افرادی که قصد ترک تحصیل دارند را به بنده معرفی کنند تا با آنها تماس بگیرم و اگر دلیل آن فقر بود به نحوی آن را برطرف کنیم.
نکته بعد، بسیاری از خانواده ها عافیت طلب هستند. کنکور به مثابه یک ماراتن علمی است. خیلی از خانوادهها موفقیت در آن را دستنیافتی میدانند و بسیاری نیز آن را ساده میپندارند.
خانوادههای گراشی در مورد کنکور سنتی فکر میکنند، در حالی که دیگر شرایط تغییر کرده است. مدارس خاص مستلزم زحمت و سختکوشی زیاد است، در حالی که این ویژگی ها در گراش طرفداران زیادی ندارد و این جو را در گراش، ما مشاهده نمیکنیم.
مشکلات آموزشی و کنکوری گراش، چقدر به اداره آموزش و پرورش مرتبط است؟ این مشکلات ناشی از چیست؟
بعضی مشکلات ادارهی آموزش و پرورش ما دارد که تقصیر این رئیس و آن رئیس نیست. یکی از آنها کمبود نیروی مشاوره توانمند درسی و کنکورمحور است. برخی مدارس عادی سطح کشور، مشاور دارند، اما توی گراش، مدارس نمونهی ما هم مشاور نداشتند. نیروی انسانی است دیگر. از غیب که نمیآید. ولی امسال نیروی مشاوره دو نفر اضافه شدهاند. این یک مشکل کشوری است.
مشکل دیگر، دستورالعملها و مقررات وزارتی دارد. مثلا ما نمیتوانیم از دبیر آقا استفاده کنیم. تا زمانی که نیروی خانم نداشتیم، خوب از نیروی آقا استفاده میکردیم. آن هم نه به این سادگیها. خونِ جگرها میخوردیم. آن وقت دانشآموز دختر میآید کامنت میگذارد که دبیر ما را برداشتهاند. به هر مشقتی بود نیروی آقا میفرستادیم. با چه دلیلی، اینکه ما نیروی خانم نداریم. درخواست نیروی خانم کردیم. نیرو ارسال شد، آن وقت دست ما برای استفاده از نیروی آقا بسته است.
کمبود ریشهای نیرو داریم. نیرو از آسمان نمیآید. به راحتی میگویند چرا دبیر باکیفیت در فلان رشته نداریم؟ خوب رئیس اداره نمیتواند نیروی با کیفیت بسازد که. اگر نیروی غیربومی بیاید، با اینکه پرتلاش هم هستند، ولی مشکلات زیاد است(خانه نیست در گراش، اجاره ماهی ۶۰۰ – ۷۰۰ هزار تومان است)، میروند، که رفتنشان هم خود خسارت آموزشی است. پس چه کسی باید این کمبود را جبران کند؟ خود دانشآموزان بومی و دلسوز گراش باید این نقص را رفع کنند. البته استقبال گراشیها از دانشگاه فرهنگیان در حال افزایش است. سال ۹۱ که سال اول دانشگاه فرهنگیان بود، ۲۵ سهمیه داشتیم، ۴ نفر از ظرفیت استفاده کردند. بقیه سهمیهها چون بومی بود، سوخت شد. الآن سهمیه نمیسوزد. اگر گراشی از سهمیه استفاده نکرد، از مهر و لامرد استفاده میکردند و جایگزین میشوند. از همان سال اول هم درخواست انتقالی میدهند. امسال هم ۱۵ نفر رفتند برای مصاحبه دانشگاه فرهنگیان. امیدوارم قبول شوند. حالا شما فکر کنید اگر سال ۹۱، به جای ۴ نفر معلم بومی که قبول شدند، ۲۵ نفر قبول میشدند، ما الآن ۲۵ نفر سهمیه بومی داشتیم.
ضعف دیگر گراش، ماندگاری پایین نیروی انسانی است. غیربومیها میروند. دلسوز و پرتلاش هستند اما رفتنشان به خسارت آموزشی منجر شود. شما فرض کنید که آقای رضا اسماعیلی از گراش برود؟ چه میشود. ما مجبوریم سرباز معلم را توی مدارس شهر به کار بگیریم. بومیها هم به دلایل مختلف ماندگاری ندارند. دیگر از کارایی اصلی خود دور میشود. و شتاب گرفتن نیروهای بازنشسته بومی در گراش. هنوز جای خالیشان احساس میشود. مثل آقایان جواد اکبری، محمد نامآور، خسرو حسنزاده، عبدالمحسن محسنزاده و دیگران که اینجا شاید من فراموش کنم. یک نسل هم تا دو سه سال دیگر بازنشسته میشود که باید این نیروهایِ بومی بازتولید شود. تا معلمِ باکیفیت بازتولید نشود، مثل آقایان شمسی، عالیزاده، ما نمیتوانیم نتایج خوبی داشته باشیم. ما صد سال هم بنشینیم، بگوییم لار فلان است جهرم فلان است هیچ فایده ندارد. باید نیرویِ باکیفیت بومی بازتولید شود. که از جای خاصی نمیآید. دو راه دارد، آزمون استخدامی و دانشگاه فرهنگیان. بچههای گراشی نزنند، نیروهای غیر بومی جایشان را پر میکنند. نیاز اساسی به دبیر بومی داریم. یک دبیر بومی توان تربیت یک دکتر، یک مهندس و یا یک معلم را دارد. مثل معلمان جوان شهر ازجمله آقایان درستکار، عالیزاده، حاجیپور، شمسی، نوروزی، بنی اسدی، جولافیان و… که در آینده آموزشی شهرستان تأثیرگذار خواهند بود.
البته یکی از نقاط قوت در گراش بحث تقدیر هر ساله از دانش آموزان برتر کنکور است. در استان چنین نیست. بقیه شهرها هم تقدیر میکنند اما دیرتر و باکیفیت کمتر یا هم اصلا تقدیر نمیکنند. عصر نتیجه کنکور اعلام میشد، ما شب مراسم تقدیر را برگزار میکردیم. این کار هر سال هزینههایی برایش صرف میشود. ۱۰ میلیون ۱۵ میلیون یا ۲۰ میلیون. یک سالی ما به بچهها سکه هدیه دادیم. یک سالی هم که لب تاپ بود. خوب این مراسم را اداره انجام میدهد. این برگزاریها را حالا هر بار به شخصی محول میشود یک سال به بنده یک سال به محمد درستکار، یا به جعفر یوسفی، یا به بچههای نردبان. ولی در کل کار اداره است. ولی هر بار یک نفر رئیس است. یک سال آقای درویشی یا آقای مهروری یا آقای رضایی. طبیعی است ولی کار کار اداره است. بوجه اداره است مکان اداره است.
گراش از نظر تامین نیروی انسانی در رتبه عالی قرار دارد، ما جزء محدود شهرستانهایی هستیم که در اول مهر کمبود نیروی انسانی نداریم. و از نظر عدالت آموزشی در جایگاه خوبی قرار داریم.
چه تعداد از کسانی که لار درس میخوانند، نتیجه قابل قبولی در کنکور کسب میکنند؟
آمار دقیق ندارم. ولی لار رفتن به معنای موفقیت در کنکور نیست به طور مثال دانشآموزانی در مدرسهی نمونه لار بودند ولی کنکور قبول نشده و به هدف و نتیجه دلخواه هم نرسیدهاند. رفتن به لار لزوما به معنای موفقیت نیست چرا که به تلاش و انگیزه خود دانشآموز و خانواده بستگی دارد. حالا هر کجا که درس بخواند. انگیزه و پشتکار در موفقیت دانشآموز خیلی مهمتر است. زمانی که بنده خودم دانشگاه شیراز قبول شدم نه مشاوره داشتیم نه کلاس کنکور نه تست. از همین شهر و مدرسه رفتیم به دانشگاه. آقای حسینی با رتبه ۵۰ از کجا آمده؟ همین شهر. گراش به دنبال یکی هستند که بیاید برایشان معجزه کند. کسی نیست. خودت باید تلاش کنی. دانشگاه شیراز بودم بیشتر هم خوابگاهیهایمان از روستا بودند. نه مدرسه درست و درمان، نه سرویس بهداشتی نه تلویزیونی. طرف میآمد سر تا پا خاکی. ولی علاقه و استعداد و هوش است که این خیلی مهم است. خود فرد باید بخواهد. بله مشاوره باشد خوب است همایش کنکور باشد خوب است، تقدیر شود خوب است، ولی تلاش خود فرد نباشد مثل چرخ ماشین است. تا ماشین چرخ نداشته باشد بهترین تزئینات هم داشته باشد ولی چرخ نداشته باشد ماشین حرکت نمیکند.
یکی از عواملی که خانوادهها برای فرستادن فرزندانشان به لار مطرح میکنند، بها دادن بیشتر به خانوادهها و دانشآموزان در لار است. این صحبت را قبول دارید؟ یعنی در گراش به دانشآموز و خانواده بها داده نمیشود؟ خیلیها احترام را عنوان میکنند.
در گراش هم بهای زیادی به دانش آموزان میدهند ولی خود دانشآموز تمایلی ندارد. خانواده باید برایش مهم باشد و با مدرسه همگرایی داشته باشد. ولی خانوادههای ما از مدرسه گریزاناند. در متوسطه هم درگیر سربازی بچهها، رفتن به سرکار، یا جزیره، دبی، مغازه عمو و غیره هستند. بعضی خانوادهها اصلا پا نمیگذارند در مدرسه و در جلسات شرکت نمیکنند. اگر کسی بچهاش را فرستاد تیزهوشان یا نمونه، باید احساس مسئولیت کند و به مدرسه هم بیاید. خواه ناخواه این اتفاق میافتد. یعنی خود سسیتم مدرسه این طور میطلبد. خانواده هم مجبور است.
مجید محبی، فرزندش را برای تحصیل به لار(تیزهوشان، نمونه، عادی یا غیرانتفایی) میفرستد؟ چرا؟
اگر فرزندم مدرسه خاص(تیزهوشان و نمونه) خودش بخواهد برود، مشکلی نیست. البته بدون توجه به لار و گراش. بنده لار و گراش را اول و آخر یک بلوار میبینم. اگر استعداد و توانش را دارد، برود. چون فشار درسی دارند. اگر دیدم فرزندم توانایی تحمل این جو سنگین تحصیلی در مدارس خاص را دارد، بله او را میفرستم لار. و گرنه که بنده به مدرسه عادی ایمان دارم خودم هم گراش و در مدارس عادی درس خواندهام. اگر خود فرد استعداد داشته باشد حالا هر مدرسه ای که باشد. اگر لار بروند نباید روی بحث لار حساسیت داشته باشیم. باید بحث اصلیمان روی مدارس خاص یا عادی باشد. هر کسی توی جنوب، توانایی و تحمل مدارس خاص را دارد، برود خاص. گیر میدهند که چرا رئیسِ وقت آموزش و پرورش گراش، فرزندش را فرستاده مدارس لار. خوب مدارس خاص بوده. اگر گراش مدارس خاص داشت، میفرستاد مدارس خاص گراش. اگر همین تیزهوشانِ لار را ببرید اوز، همهی لاریها با مدرسه میروند اوز. چرا خود دبیران و مسئولین آموزشی گراش فرزندان خود را به مدارس لار میفرستند؟ این مسئله باید روشن شود، اولاٌ دبیران و مسئولین آموزشی مثل همه مردم اختیار دارند فرزند خود را در هر مدرسهای که بخواهند ثبت نام کنند و از این نظر نباید تفاوتی قائل شد. دوماٌ کسی را نمیشناسم که فرزندش را به مدارس عادی لار بفرستد، پس باید به جای استفاده از مدارس لار، مدارس خاص را عنوان کرد.
چه پیشنهادهایی برای رسیدن به کسب رتبههای برتر در کنکور دارید؟ آیا صرف داشتن رتبههای برتر، نشان موفقیت برای فرد یا شهرستان هست؟
خیرین گراشی باید دید خود را تغییر دهند، گراش دیگر نیازی به ساخت و ساز ندارد. خیرین گراشی باید به سمتی حرکت کنند که برای مثال چند سری کتب کمک درسی به مدارس اهدا کنند، یا یک صندوق قرضالحسنه فقط در زمینه آموزشی برپا کنند.
موضوع بعد برگزاری کلاس های جمعبندی کنکور، برای این کار اگر در توان دبیران شهرستان هست که باید استفاده نمود، ولی در غیر این صورت باید از دبیران خارج از شهر استفاده کنیم. اگر بتوانیم دبیران درجه دو شیراز را هم به گراش بیاوریم عالی است. ولی مشکل این جاست که به دلیل بعد مسافت خیلی از دبیران نمیآیند.
بعد از رتبه خوب انتخاب رشته مناسب عامل موفقیت میتواند میباشد. رتبه خوب، کافی نیست، باید انتخاب رشته خوب هم داشته باشد. میبینید رتبهاش خوب است. ولی چنان انتخاب رشته بدی انجام میدهد که به درد شهر که نمیخورد به در خانوادهاش هم نمیخورد. کم نبودند کسانی که رتبه خوب داشتند و امسال اثری از آنها توی جامعه نیست. اما رتبههای متوسط، پرستار و معلم هستند توی جامعه. اثرگذاری داشتهاند. چه بسا بهترین دانشگاه قبول شده و درس خوانده ولی الآن حوزه خلیج فارس کار میکند.
خیلی از دانشآموزان ما از گوشی موبایل استفاده صحیح ندارند، برای روش صحیح مطالعه حتماٌ باید فلان مشاور با هزینه بالا برایشان صحبت کند، در حالی که بسیاری از نکات و مباحث کنکوری خود دانشآموزان میتوانند پیگیری کنند و رایگان یاد بگیرند.
اگر همین الآن خانواده یا دانشآموز، بیایند پیش شما و برای رفتن به مدارس خاص یا عادی لار، با شما مشورت کند. چطور راهنمایی میکنید؟
اول اینکه باید استعداد فرزند خودشان را به عنوان یک آگاهی دهنده بشناسند. آیا فرزندش متناسب با این مدرسه هست یا نه. بعضیها رفتند و پشیمان شدهاند. چون باید کل زندگیات را بگذاری. از دانشآموز کار میخواهند. صبح باید زودتر بیدار شوی، ظهر دیرتر برمیگردی. اگر کسی شرایطش را دارد برود، با خیال راحت هم برود. به طور کلی در کشور، عمدههای رتبههای خوب از مدارس خاص است که برمیگردد به عدالت آموزشی. یعنی کنکور را به سمتی بردهاند که بیشتر دانشآموزان مدارس خاص از عهده آن برمیآیند. بیشتر دانشآموزان شهرهای بزرگ. به دانشاموزان دور از مرکز ظلم میشود.
و تکرار کنم که نباید روی لار حساس باشیم. شاید لار نبود، تیزهوشان جهرم برود. مثل زمانی که دبیرستان نداشتیم و میرفتند شیراز. البته سیاست به سمت میرود که مدارس خاص تعطیل شود. حالا چون لار دور از مرکز است که بخواهند توجهی به منطقه جنوب داشته باشند، این امتیاز را حفظ کردهاند.
آیندهی آموزشی گراش را چگونه پیشبینی میکنید؟
از نظر خانوادهها همچنان نگرانم و نگرانکننده است و تغییر محسوسی ایجاد نشده است. ولی از لحاظ کیفیت آموزشی امیدوارم. پارسال ۱۰ نفر دانشگاه فرهنگیان جذب شدند. امسال انشالله ۱۵ نفر جذب میشوند. همینها باتجربه و باکیفیت میشوند. و من در این بخش امیدوارم.
آیا کیفیت مدارس گراش پایین است؟
به طور کلی استان فارس در کنکور جایگاه خوبی ندارد. معمولا در بین ۳۱ استان در رشته تجربی بین ۱۷ تا ۲۱ میباشد. قاعدتاٌ شهرستان های این استان نیز متأثر خواهند بود. ارزیابی آموزش گراش زوایایی دارد، که باید این موضوع را به طور دقیق برسی نمود و نمیتوان به راحتی حکم داد که آموزش لار از گراش بالاتر است. موفقیت در آموزش مولفه هایی دارد: ۱ـ نیروی انسانی توانمند و مجرب و با انگیزه ۲ـ فضای فیزیکی مطلوب ۳ـ تجهیزات خوب آموزشی ۴ـ تدریس باکیفیت دبیران ۵ـ هزینه و سرمایهگذاری توسط خانوادهها و نگرش خانوادهها و مکمل همه این موارد تلاش، سختکوشی و تلاش دانش آموز است. حالا با توجه به این مولفه ها میتوان قضاوت کرد. در گراش دبیران توانمد زیادی داریم که خود دانشآموزان نیز آنها را تأیید میکنند. اما بیشترین انتقاد نیز به آنها وارد میشود باید تمام مؤلفه ها را مورد برسی قرار داد. ۶۵ درصد از نیروی آموزش و پرورش گراش غیر بومی هستند، برای افزایش کیفیت آموزش نیز باید افراد با استعداد و علاقهمند بومی به سمت دانشگاه فرهنگیان و استخدام در آموزش و پرورش هدایت شوند.
جایگاه آموزش متوسطه شهرستان گراش ،بین مناطق ۵۹گانه، در استان فارس ۱۲ میباشد و در ابتدایی رتبه ۸. شاید این نتیجه برای خیلی از افراد قابل باور نباشد، این ارزیابی ۱۰۰ نمره دارد و شاید شهرستان اول فقط ۸۰ نمره را کسب کرده باشد و رتبه اول به این معنی نیست که نمره کامل را گرفته است. در ارزیابی این مؤلفهها مورد توجه قراردارند:۱ـ ۲۵درصد نمره ارزیابی نتیجه امتحانات نهایی مشخص میکنند ۲ـ چند درصد متعلق به نتایج کنکور میباشد ۳ـ چند درصد متعلق به جشنواره خوارزمی است ۴ـ چند درصد متعلق به طرح و برنامههای متوسط دوم است ۵ـ توضیح متوازن رشتهها و در مجموع این عوامل دست به دست هم داده و رتبه ۱۲ استان را تا به حال توانستیم کسب کنیم.
در لار همه مدارس عالی نیستند فقط مدارس خاص از سطح علمی بالایی برخوردارند. سال قبل که جلسهای آقای جعفرپور نماینده وقت تدارک دیده بودند با حضور رتبه برتر های کنکور لار{۱و ۵} هیچکدام دبیران را صرفا دلیل موفقیت نمیدانستند، البته اسم بعضی از معلمها را بیان مینمودند، اما دلیل اصلی موفقیتهای خود را تلاشهای شخصی میدانستند.
۳ نظر
سلام بر گراشیان عزیز. بعنوان یک دانش آموخته دبیرستان شهید نصیری لاری از شهرستان اوز با مطالب جناب محبی موافقم .
اضافه کنم که درصد بسیار بالاتر کارمندان و دبیران بومی آموزش و پرورش نسبت به گراش و اوز در شهر لار نیز میتواند دلیل دیگر موفقیت باشد .
متاسفانه شهرستانهای گراش و اوز به دبیران غیر بومی دچارند که بعضا از همان روز اول ورود دغدغه انتقال به شهر خود دارند لذا طبیعی است که در پی گذراندن صبح به شب و رفتن هرچه زودتر به شهر خود هستند . درصد بالای متقاضی نقل و انتقالات سالانه موید این مطلب است . قطعا دبیران و مسئولان بومی اموزش و پرورش میتوانند باعث افزایش موفقیت فرزندان ما شوند. بنگرید لار در دو دهه اخیر چند رییس آموزش و پرورش غیر بومی داشته است ؟؟ اوز و گراش چطور ؟؟؟
همچنین در دو دهه اخیر چند درصد معلمان جذب شده در لار بومی بوده اند ؟؟ در گراش و اوز چطور ؟؟؟
دلایل متعددی در عدم موفقیت جوانان ما در جذب به آموزش و پرورش وجود دارد که بی علاقگی یکی از انهاست و سطح علمی پایین تر به دلیل عدم وجود مدارس خاص نیز علت دیکری می تواند باشد.
متاسفانه سیاست تمامت خواه مسئولان شهرستان لار در ادوار گذشته باعث تمرکز تمامی مدارس خاص در شهر لار شده است وگرنه چه ایرادی داشت که مثلا تیزهوشان پسرانه در لار باشد دخترانه در گراش یا نمونه دولتی دخترانه در لار باشد پسرانه در اوز؟؟ همین رویه در مابقی ارگانها نیز دیده میشود مثلا لار دو مرکز پلیس باضافه ده دارد اماشهرستان اوز هنوز از خدمات این ارگان محروم است.
خیلی توضیحات کامل و دقیق بود. خدا قوت
بازم در تایید مطالب جناب محبی
اسامی پدیرفته شدگان شهید نصیری را میفرستم
..حالا قبولیای دوتا دبیرستان تیزهوشان و یه دبیرستان نمونه دخترانه هم به این امار اضافه کنین و از امار کل قبولی لار کم کنین تا بدونین مدارس عادی لار چقدر قبولی دادن ……..
🔰🔰اسامی پذیرفته شدگان دبیرستان نمونه دولتی شهید نصیری 🔰🔰
*رشته ریاضی و فیزیک*
۱.راشد عالیان مهندسی شیمی بابل
۲.حمید بصیری عمران بوشهر
۳.محمد اقلیما کامپیوتر باهنر کرمان
۴.سید مهدی حسینی مهندسی برق بندرعباس
۵.امیر سعید آموزش ریاضی فرهنگیان
۶.امیر حسین عبادی مکانیک شیراز
۷.محمد اشجعی مهندسی مواد یزد
۸.محمدرضاحیدری فرد مهندسی مکانیک زاهدان
۹.حسین رخساری حسابداری شیراز
۱۰.ابوالفضل پورمهدوی اموزش ابتدایی شیراز
۱۱.امیر حسین مروجی عمران تربیت دبیر رجایی
۱۲.محمد فضلی مکانیک یزد
۱۳.علی اصغر اجرایی کامپیوتر هرمزگان
۱۴.عماد پورعلی مهندسی ماشین الات دریایی خرمشهر
۱۵.حسین صائم صنایع لار
۱۶.علی اکبر اکبری اموزش ابتدایی فرهنگیان شیراز
۱۷.محمد محمودی شیمی اهواز
۱۸.علی توحیدی کامپیوتر هرمزگان
۱۹. امیر حسین میرهاشمی مکانیک یزد
۲۰.محمد علی فروزش مکانیک صنعتی اصفهان
۲۱.هادی صبوری مکانیک شیراز
۲۲.مهدی سپندآسا صنایع لار
۲۳.سعید لطفی مکانیک شیراز
۲۴.حامد رحیمی کامپیوتر کردستان
۲۵ . علی بردبار کامپیوتر یزد
*رشته تجربی*
۱.رضا محمدی پزشکی یزد
۲.علی رجاییان پزشکی جیرفت
۳.امیرحمزه توانگر پزشکی زابل
۴.محمد خیلی ازاد بهداشت حرفه ای بهشتی تهران
۵.علی سرافراز علوم ازمایشگاهی گراش
*رشته انسانی*
۱.حسن احتشامی روانشناسی اهواز
۲.علی رحیمی نژادان مشاوره فرهنگیان شیراز
۳.محمد مهدی رحیمی آموزش ابتدایی فرهنگیان شیراز
۴.علی رضا مروجی الهیات فرهنگیان شیراز
۵.علیرضا محبوبی نژاد مشاوره فرهنگیان شیراز
۶.سید محمود رفعت حقیقی اموزش ابتدایی فرهنگیان شیراز
۷.محمد فرودی مشاوره فرهنگیان شیراز
۸.محمد غریب دوست اموزش ابتدایی فرهنگیان شیراز
۹.سجاد حمیدی علوم ورزشی تهران
۱۰. احمد قهرمانی اقتصاد شیراز
۱۱.قاسم فیروزی اموزش ابتدایی فرهنگیان شیراز
۱۲.محمد امین طاهری فقه و مبانی حقوق یاسوج
۱۳.محمد عمران شهر اشوب اموزش ابتدایی فرهنگیان شیراز
*رشته هنر*
۱.محمد صادق نژاد طراحی صنعتی اصفهان