پندری: سال ۱۴۰۰ سال برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و شورای اسلامی شهر است. دکتر امیرحمزه مهرابی، استاد دانشگاه، تا روز برگزاری انتخابات در سلسله یادداشتهایی به صورت هفتگی و با زبان ساده به این موضوع میپردازد. او میگوید «مباحث از ابعاد نظری و کلی و پاسخ به برخی شبهات رایج، آغاز و به بیان شاخصها و ملاکهایی عینی و جزئی ختم میشود.»
این مجموعه یادداشت با نام «بهار سرنوشت» هر هفته در پندری منتشر خواهد شد.
افرادی که به شورای نگهبان ایراد میگیرند را میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
- عدهای بر این باورند که شورای نگهبان بهخاطر سخت گیری و رد صلاحیتهای گسترده و جناحی، موجب کاهش مشارکت میشود.
۲. گروهی نیز معتقدند شورای نگهبان با آسانگیری و تایید افراد بیصلاحیت و ضعیفی مثل روحانی که منجر به ایجاد بحران اقتصادی و معیشتی شده، مردم را نسبت به شرکت در انتخابات دلسرد و بیتفاوت کرده است.
در پاسخ به گروه اول باید گفت: این ادعا به هیچ وجه صحیح نیست. چرا که اگر شورای نگهبان جناحی عمل میکرد، بیش از ۸۰ درصد از کرسیهای ریاست جمهوری (و نخست وزیر) در اختیار جناح غیر همسو با شورای نگهبان قرار نمیگرفت و اگر در دورهای از دست آنها خارج شده (زمان احمدی نژاد) کاندیدای پرقدرت آنها (میرحسین) حضور داشته و این مردم بودهاند که به آنها رای ندادهاند.
اما برای پاسخ به گروه دوم، نیاز به توضیح و تفصیل بیشتر دارد. برای سادهسازی بحثمان را با طرح یک شبهه آغاز میکنیم. شبهه و سوالی که به شکلها و تعابیر مختلف در اذهان عمومی، فضای مجازی و رسانهها مطرح است و بارها در کوچه و بازار شنیدهایم ولی کمتر کسی به آن پاسخ داده است.
شبهه:
همه روسای جمهوری که مردم به آنها رای دادهاند به تایید شورای نگهبان رسیدهاند. پس مردم در انتخاب افرادی مثل روحانی و بهوجود آمدن این شرایط بد اقتصادی، مقصر نیستند و اگر کسی باید ملامت شود، این شورای نگهبان است که باید شماتت شود نه مردم. پس یأس و ناامیدی مردم از حضور در انتخابات ــ پس از دولت روحانی ـ به گردن شورای نگهبان است.
پاسخ:
در این زمینه دو مقدمه و چند نکته بیان می شود:
- مقدمه اول: مختار بودن انسان
خداوند انسان را مختار آفریده است و این ویژگی در بطن خلقت انسان قرار داده شده است. انسان مثل فرشته یا حیوان نیست، بلکه دائما در دو راهی انتخاب «خوب» و«بد» قرار دارد. خداوند شیطان را در سازوکار خلقت قرار داده تا انسان با انتخاب عاقلانه اش به رشد و تکامل برسد. لازمهی ثواب و عقاب، داشتن اختیار است واختیار وقتی معنی پیدا میکند که حق انتخاب داشته باشد.
شورای نگهبان نیز بر اساس آموزههای اسلام، نمیتواند و حق ندارد امکان انتخاب را از مردم بگیرد. وجود کاندیداها با سلایق و افکار و تواناییهای مختلف نه تنها عیب نیست بلکه چون دامنه اختیار مردم را بیشتر میکند، کار پسندیدهای است؛ لذا نمیتوان از این بابت به شورای نگهبان ایراد گرفت که چرا امثالِ روحانی را تایید میکند.
اگر این ایراد وارد باشد پس میتوان به خدا هم ایراد گرفت (نعوذ بالله) که چرا خداوند شیطان را آفرید تا ما در معرض اشتباه و خطا قرار بگیریم. اگر شیطان نبود ما این همه گناه نمیکردیم. در حالی که وجود شیطان باعث میشود ما با انتخاب صحیح، به رشد و تکامل برسیم.
- ما چون اختیارِ انتخاب را داریم، باید مسئولیت انتخاب خود و عواقب خوب و بد آن را بپذیریم و با فرافکنی به گردن دیگران نیندازیم و برای آینده از این رفتار خود درس گرفته و تصمیم اشتباه را تکرار نکنیم.
یک مثال عینی :
روزی در مغازه تزییناتی ماشین داشتم روکش فرمان ماشینم را عوض میکردم. صاحب مغازه از وضعیت اقتصادی مملکت مینالید و میگفت مقصر اصلی شورای نگهبان است که روحانی را تایید کرده است.
به ایشان گفتم: شما چند نوع روکش را به من عرضه کردید و من یکی را انتخاب کردم. آیا شما از این که چند نوع روکش با کیفیتها و قیمتهای مختلف به مشتری عرضه میکنید، باید شما را شماتت کنیم یا از شما تشکر کنیم؟
گفت: من به احترام مشتری جنسهای مختلف را میآورم تا مشتری امکان انتخاب داشته باشد. پس من کار درستی انجام میدهم.
گفتم: کار شورای نگهبان نیز دقیقا مثل شماست. چند کاندیدا را با گرایشات سیاسی و توان مدیریتی مختلف احراز صلاحیت میکند و این مردم هستند که با اختیار خودشان یکی را انتخاب میکنند و اگر چنین نکند متهم به مهندسی انتخابات و مجبور کردن مردم به انتخاب کاندیدای مورد نظر خودشان خواهند شد.
گفت : تا اینجا قبول دارم و حرف شما درست، ولی من معایب و مزایای هر کالا را برای مشتری توضیح میدهم و او با شناخت انتخاب میکند، ولی شورای نگهبان چنین کاری را نمیکند.
پاسخ دادم: شورای نگهبان قانوناً حق چنین کاری را ندارد که محاسن و معایب هر فرد را علنی اعلام کند. ولی از راههای زیادی میتوان افراد را شناخت. مثل توجه به سخنان مستمر مقام معظم رهبری در مورد ملاکهای انتخاب و خصوصیات یک رئیس جمهور، مشورت با افراد مطلع و بصیر، دقت در مناظرههای تلویزیونی و برنامهی کاندیداها، بررسی عملکرد آنها در دوران تصدی مسئولیت و …
بر این اساس رای مردم به آقای روحانی در دوره اول شاید قابل توجیه باشد (که نیست) ولی افزایش رای مردم به روحانی در دوره دوم با آن عملکرد افتضاح، دیگر جای هیچ گلهای را از شورای نگهبان باقی نمیگذارد.
یادداشتهای قبلی:
#بهارسرنوشت؛ چرا باید در انتخابات شرکت کنیم؟ /۳