پندری: دکتر امیرحمزه مهرابی، استادیار دانشگاه، با گرم شدن تنور بحثهای انتخابات ۱۴۰۰ در کشور، در یادداشتی به این موضوع پرداخته که آیا یک نظامی میتواند وارد عرصه انتخابات شود یا خیر؟
برخی از جریانات سیاسی ماها قبل از انتخابات، با بهرهگیری از رسانه و بهرهگیری از عملیات روانی، تبلیغات دامنهداری را آغاز کردهاند تا به جای پاسخگویی به مردم در مورد عملکرد افتضاح خود، بار دیگر با رقیب هراسی، افکار عمومی را چنان مشوش کنند که در یک فضای غبار آلود، مردم برای چندمین بار گول پروپاگاندای آنان را بخورند و برای خلاصی از یک ترس کاذب و ساختگی، به جماعت مدعی اصلاح طلبی و تدبیر رای دهند.
این گروه با نادیده گرفتن عملکرد افتخار آمیز نظامیان و مجاهدان در عرصه های مختلف (دفاعی، برقراری امنیت، دستگیری جاسوسان و اختلاسگران، مجرمینفراری، سازندگی، خودکفایی، کمکرسانی به مردم در حوادث گوناگون، سد سازی، آب رسانی، جهاد سلامت، صنایع ریلی و مترو، صنایع موشکی، هسته ای، ماهواره، سیاست منطقهای و دفاع از مظلومین و…) در هراس از اینکه شاید یکی از نظامیان، خود را در معرض آرء عمومی بگذارد و مردم نیز با شناخت ازفرزندان خدوم و مخلص خود به آنان رای دهند، شروع به سمپاشی علیه رقیب احتمالی کردهاند.
هر چند تا این زمان دقیقا مشخص نیست که آیا یک یا چند نظامی برای انتخابات ریاست جمهوری ثبتنام میکنند و اگر ثبتنام کنند، آیا تایید صلاحیت میشوند یا نه؟ ولی با توجه به حجم گسترده مصاحبهها و مقالات جناح غرب زده علیه کاندیدای احتمالی نظامی(بویژه سپاهی)، مناسب است نکاتی در این زمینه بیان شود:
حضور نظامیان در انتخابات از نظر قانون
در هیچ یک از کشورها از جمله در قوانین جمهوری اسلامی، هیچ منعی برای حضور افراد با سابقه نظامی یا امنیتی در انتخابات و تصدی مسئولیتهای اجرایی و تقنینی وجود ندارد. چنان که از اول انقلاب تاکنون نظامیان زیادی برای جایگاههای مختلف نامزد شدهاند و با رای مردم انتخاب شدهاند.
استناد به فرمایش امام خمینی و مقام معظم رهبری مبنی «بر عدم دخالت نظامیان در سیاست» در این زمینه، یک مغلطه است که ربطی به مسئولیت پذیری ندارد چنان که زمان خود امام هم نظامیان کاندیدای انتخابات میشدند. تصدی مسئولیت و خدمت به مردم، فرصتی است که هیچ صنف و گروهی به طور مطلق از آن محروم نشدهاند مگر اینکه شرایط مصرح در قانون را نداشته باشند که از این بابت هیچ فرقی بین نظامی و غیر نظامی نیست.
یا اصلاحطلبان قانون را نمیدانند و یا به روش روحانی (در تفسیر تاریخ) قانون و فرمایش امام خمینی(ره) را تفسیر به رای میکنند.
حضور نظامیان در انتخابات از نظر تاریخ
الف:در خارج کشور
طبق اسناد تاریخی، تحولات اساسی درتاریخ بشر ( نظریه های روانشناسی،جامعه شناسی ، واکسیناسیون، پیشرفت های پزشکی، اختراعات در صنایع حمل و نقل، پل سازی، ارتباطات، ماهواره و… )ریشه در سازمانها و فعالیتهای نظامی داشته است.
علاوه بر این، پیشرفتهای شگرف بسیاری از کشورها از جمله آمریکا و کره جنوبی، به دست نظامیان صورت گرفته است و اکثر روسای جمهور آمریکا نظامی بوده اند (از ۴۶ رئیس جمهور تاریخ آمریکا ۳۱ نفر دارای سوابق نظامی هستند و بیش از ۲۰ نفرشان در ارتش این کشور به شکل قرار دادی خدمت کردهاند)
که ۱۲ نفر ژنرال بوده اند و ۳ نفرشان بالاترین درجه نظامی کشورشان را در زمان خودشان داشتهاند. (جرج واشنگتن، آیزنهاور (ژنرال ۵ ستاره) و گرانت (ژنرال ۴ ستاره) )
اینکه چرا در نظر غرب پرستان، نظامیان در ایران «بد» ولی در آمریکا «خوب» هستند، تناقضی است که در اغلب رفتاراین جماعت مشاهده میشود.
دیگر اینکه چرا از یک رئیس جمهور نظامی در کشورمان تا این حد می ترسند؟ جواب می تواند کارآمدی و محبوبیت نظامیان نزد مردم باشد که ترس از شکست مفتضحانه در انتخابات آتی، آنان را به این تناقض گویی دچار کرده است.
ب: در ایران
بعد از انقلاب اسلامی که آراء مردم تعیین کننده شده است افراد زیادی از نظامیان در انتخابات نامزد شده و مسئولیتهای زیادی نیز پذیرفتهاند و منحصر به مقطع کنونی نیست. از جمله دریادار مدنی (کاندیدای اولین دوره ریاست جمهوی)، سردارمحسن رضایی (کاندیدای چند دوره) سرهنگ علی لاریجانی (رئیس سابق مجلس و کاندیدای چند دوره)، سردارقالیباف (رئیس کنونی مجلس و کاندیدای چند دوره) حسن روحانی (نیروی نظامی- امنیتی و رئیس جمهور فعلی)، دریابان شمخانی و تعداد زیادی از نمایندگان مجلس، سابقه نظامی یا امنیتی دارند. پس کسانی که مخالف حضور نظامیان در انتخابات این مرحله هستند نه از قانون اطلاعی دارند و نه از حافظه تاریخی مناسبی برخوردارند.
جایگاه نظامیان در فرهنگ اسلامی
نظامیان، جهادگران، مجاهدان و مرزداران در فرهنگ و آموزههای اسلامی از جایگاه رفیعی بر خوردارند. مدال افتخار خدای سبحان به مجاهدان با آیه «فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما» گویاترین معیار تعیین جایگاه این قشر از جامعه می باشد. خداوند ضمن اعلام برتری مقام مجاهدان، به رسولش دستور جهاد و مجاهدت می دهد (یا ایّها النّبى جاهد الکفّار و المنافقین واغلظ علیهم) و در جایی حتی به جرقه سم اسب مجاهدان راه خدا را قسم می خورد.
قدر و منزلت نظامیان و مجاهدان در سیره نظری و عملی پیامبر مکرم اسلام(ص) و سایر معصومین(ع) به حدی زیاد است که در این زمینه کتابها نوشته شده و جا دارد کتابهای فراوانتری نگاشته شود.
اینکه اصلاح طلبان و همپالگی های آنان، دو تابعیتی ها و کسانی که در دوران دفاع مقدس مشغول عیش و نوش و خوش گذرانی در غرب بودند را بر نظامیان ، مجاهدان و ایثار گرانی که از حیثیت و شرف این ملت دفاع می کردند، ترجیح می دهند و از هر فرصتی برای کوبیدن سپاهیان بهره برداری می کنند، نشان از بی اعتقادی آنان به آموزه های اسلام و قرآن و بیگانگی این جماعت نسبت به غیرت و شرف دارد.
تکرارگفتمان سقیفه
جرم انگاری جهاد در راه خدا و خفیف شمردن قدر و شان مجاهدان و رزمندگان ، گفتمانی است که در سقیفه برای کنار زدن ابرمرد تاریخِ جهاد و شهادت امام علی(ع) و محروم ساختن مردم از نعمت وجودی جانشین به حق پیامبر(ص)، از آن بهره بردند.
بهانه دنیاپرستان سقیفه این بود که چون علی سردمدار جنگهای بدر و احد و خندق و … بوده و سران بسیاری از قبایل به دست او کشته شده اند، شایستگی و مقبولیت خلافت و ریاست بر جامعه را ندارد و با این ترفند مردم را از حکومت علوی به هراس افکندند و شد آنجه نباید می شد.
در زمان فعلی نیز جماعت غرب گرا با همان «شگرد سقیفهای» چنان از نظامیان و نظامیگری یاد میکنند که گویا کسانی که در دوران دفاع مقدس و بعد از آن و در مرحله دفاع از حریم ولایت از جان عزیز خویش گذشتند و در همه صحنههای خدمترسانی جهاد کرده و میکنند، جرمی نابخشودنی مرتکب شدهاند که باید مهر خیانت بر پیشانی آنها زده و از صحنه روزگار محو شوند!
غافل از اینکه مردم به خوبی می دانند شخص رسول خدا(ص) فرماندهی اغلب جنگها را بر عهده داشته و نظامیترین فرد جهان اسلام محسوب میشود. اگر جهاد و نظامیگری جرم است، پس ازنظر این گروه، انبیاء و معصومین(ع) خصوصاً امام علی(ع) همگی مجرمترین هستند. (العیاذ بالله)
معلوم نیست این جماعت به کدام دین اعتقاد دارند و به کدام مرام و آیین پایبندند؟ حتی اگر اینان پیرو فرهنگ آمریکا باشند، در آنجا نظامیان و کهنه سربازان جنگ جهانی و سایر جنگهای تجاوز گرانه، از اعتبار و امتیازات ویژهای برخوردارند ولی در ایران قهرمانان و مدافعان دین و میهن فحش میخورند و شهدا و خانواده آنان تحقیر می شوند. (جای شهید و جلاد عوض می شود)!
آبکش (صافی) به کفگیر میگه سه سوراخی
ضربالمثل فوق و مشابه آن («بز به گوسفند گفت: دیدم دیدم»- «کاه چشم مردم را میبینه ولی کوه چشم خودش را نمیبینه و …) وقتی بکار می رود که افراد و جماعتی، عیوب و اشکالات فراوان، عمیق و گسترده ای دارند ولی دیگران را به خاطر یک یا دو عیب کوچک و سطحی و یا خود ساخته، سرزنش میکنند.
مصداق این ضرب المثل، جماعت لیبرال و غربزده ای هستند که از اول انقلاب تاکنون بیشتر زمانها، حاکمیت در سیطره آنها بوده است و به جای پاسخگویی به مردم بخاطر، تحمیل وضع اسفبار اقتصادی و معیشتی، به بیان استعارههایی ساختگی و تحریف واژه ها متوسل شدهاند و دقیقا شبیه دوره قبل (با شعار مسخره دیوار کشیدن در پیادهروها و حکومت سرهنگها و …،) در یک پروژه هماهنگ، با طرح استعارههای مسخره تری مثل: تبدیل کشور به پادگان نظامی، سیم خاردار کشیدن دور کشور و… به عوام فریبی دامن میزنند.
این جماعت هیچ نقصی به جز نظامی گری برای نیروهای انقلابی نتوانستند پیدا کنند در حالی که خودشان علاوه بر پیری و عدم کارآیی دارای نواقص و عیوب فراوانی هستند که مردم با گوشت و پوست خود آنها را لمس می کنند. برخی از آنها عبارتند از:
دوتابعیتی، اختلاس، نفوذی، اشرافیگری، همسر کشی،کشف حجاب، ازدواج سفید، انحراف عقیدتی، ولایت گریزی، واگذاریهای رانتی، ذلتپذیری، امضای قراردادهای ننگین (برجام، کرسنت، استات اویل و…) تحمیل تورم ۶۰۰ و ۸۰۰ درصدی به مردم، تعطیلی کارخانهها، به باد دادن سرمایههای مردم در بورس، کاهش وحشتناک ارزش پول ملی، تعطیلی ساخت و ساز مسکن، تاراج طلا و ارز، حیف و میل سرمایههای ملی، قانونگریزی و…
جماعتی معلومالحال باچنین ویژگیهای شرمآوری در جایگاهی نیستند که دیگران را ملامت کرده و برای آنان عیب تراشی کنند و جامعه را از خدمات آنان محروم سازند.
یک بام و دو هوا
وقتی دم خروسِ این جریان بیرون میزند که نه تنها با کاندیاتوری و تصدی مسئولیت از سوی نظامیان هم فکر خودشان مخالفت نمیکنند بلکه موضعی کاملا حمایتگرانه و جانبدارانه به خود میگیرند. بزرگترها یادشان است که هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی در گذشته بالاترین مناصب نظامی را داشتهاند، این افراد وقتی با اصلاحطلبان زوایه داشتند با بدترین تعابیر (علیجناب سرخ پوش و…) مورد شماتت واقع میشدند ولی از زمانی که از خط ولایت فاصله گرفتند و به جماعت غربگرا نزدیکتر شدند، مورد تمجید قرار گرفتند.
از نظر این گروه اگر نظامیانی مثل: شمخانی، دهقان و لاریجانی کاندیدا شوند، بسیار پسندیده است ولی اگر امثال قالیباف و سعید محمد بخواهند نامزد شوند، خلاف اصول دمکراسی و مردم سالاری است و به شدت سرزنش و تحقیر میشوند.
این استانداردهای دوگانه و تاکتیک نخنما شدهی «یک بام و دو هوا»، دقیقا کپی برداری از رفتار آمریکا و اروپاست که اغلبشان شاگرد آن فرهنگ هستند.
ولی این بار مردم با شناخت بیشتر از ماهیت منافقانه لیبرال مسلکان و عدم کارآیی این جماعت در اداره کشور، آنان را به سرازیری تاریخ روانه می کنند.
نسبت غربزدهها با اسلامیت و جمهوریت
بررسی ادبیات کتبی و شفاهی و رفتار جماعت اصلاح طلب و همفکرانشان آشکارا نشان میدهد که با آموزههای اسلام و فرهنگ شیعی بیگانه هستند و برداشتهای وارونه و تفاسیر انحرافی از اسلام دارند (کافی است مروری به سخنان سروش، کدیور، گنجی، خاتمی، حجاریان، تاجزاده ، روحانی و … داشته باشید) خودشان هم هیچ ادعایی در این زمینه ندارند و اصولا اسلام را برای اداره جامعه مناسب نمیدانند. ( اعتقاد به سکولاریزم و نفی اسلامیت نظام)
اما شعار «جمهوریت» و مردم سالاریِ اینها، گوش فلک را کر کرده است. جالب توجه است که علاوه بر شورش علیه رای مردم در مقاطع مختلف بویژه در فتنه ۸۸، در این خصوص این موضوع مورد بحث ما نیز عدم اعتقادشان به مردم سالاری به خوبی نمایان است. در جمهوری اسلامی تصدی پست ریاست جمهوری و بسیاری از مناصب با رای مردم صورت می گیرد، سوال این است که اگر مردم در انتخاباتی که خود شما مجری آن هستید به یک «نظامی» رای بدهند، شما چرا برآشفته می شوید و آن را غیر دمکراتیک تلقی کرده و از الان زمینههای شورش علیه این تصمیم مردم را تدارک میبینید. (جمله حجاریان در تحریک اقوام علیه انتخاب یک نظامی)
تجربه نشان داده است (انتخابات دوره نهم و دهم ریاست جمهوری) که از نظر این جماعت اگر مردم تنها و تنها به خودشان رای بدهند، فهیم و با شعورند و انتخابات آزاد و دمکراتیک است در غیر این صورت رای مردم (جمهوریت نظام) را قبول ندارند و نوچههای خود را به شورش و ریختن به خیابان دعوت میکنند و تا آستانه براندازی نظام پیش میروند، حتی با دعوت از کمک خارجی و دشمنان نظام!
۴ نظر
خیلی جالب، به موقع و عالمانه بود .
جانا سخن از زبان ما میگویی
سلام علیکم اقای مهرابی
نظامی هراسی مختص ایران نیست در بیشتر کشورهای دنیا هیچ نیروی نظامی حق سفر به دیگر کشورها منوط به مجوز از دیگر سران ان کشور است! و اینکه خدای نکرده یک نظامی فرضا که رئیس جمهور شود با اینکه از بیخ و بن تمام قدرت نظامی کشور خبر و اطلاعات کافی در تهیه و ساخت دارد احتمال اینکه مانند آیزنهاور و جورج واشنگتن مورد محبوبیت ملتش نباشد و یا اینکه این همه اسرار نظامی را به تلنگری به دشمنان بدهد است یا نیست ؟ولو یک درصد؟
گرچه به نظر شخصی امثال نظامیان عزیزی که در قرارگاه خاتم الانبیا هستند اگر در خود ایران مانند گذشته و حال به سازندگی و ساختار بپردازند خیالم تخت تر از آن است که کشور بی صاحب نیست ! و نظامی هراسی نه در ایران بلکه در دنیا گرایش دارد! چون طبق آن قوانین آن کشور باید از مجری قانون برای رعایت قانون حکم هراس باشد که اگر نباشد جامعه به هرج و مرج میرود! و با انتخاب روحانی صدهزار بار شکر میگویم که به غرب و غرب پرستان فهماندیم و سختیها کشیدیم که انتخابات ما آزاد آزاد است ! و ایکاش نظامیان از کاندیدایی ریاست جمهوری کناره میگرفتند که چه بسا برای یک دوره بعدی چهار ساله فرجام و یا نافرجام نظامی هراسی بیشتری گریبانگیر مردم شود!
خدا کنه اینبار مردم فریب عَمرُعاص صفتان نخورند😔