شورای همگرایی منطقه، ایده‌ای برای گفت‌وگو بر سر اختلاف‌ها

دیدار، رسانه‌ای است که به دنبال بازاندیشی فرهنگ منطقه جنوب است. رزاقیان، مسئول رسانه‌ی دیدار که اهل لار است، دغدغه‌ای به لار ختم نمی‌شود. او صحبت‌هایش را از فرهنگ و سنت منطقه شروع کرد ولی ناگزیر به اختلاف‌های بین شهری در منطقه رسید.

پندری: دیدار، رسانه‌ای است که دغدغه‌ی فرهنگ منطقه را دارد. رزاقیان، مسئول رسانه‌ی دیدار که اهل لار است، یک پسین تابستان مهمان گراش و پندری بود. او از فرهنگ و سنت منطقه شروع کرد و به اختلاف‌های شهرهای این منطقه رسید. مسئول رسانه‌‌ی دیدار معتقد است با حضور حسین‌زاده، می‌شود سر اختلاف‌ها گفت‌وگو کرد نه اینکه در رسانه‌ها توپخانه درست کنیم. او ایده‌ی تشکیل «شورای همگرایی منطقه» را در سر می‌پروراند.

محمدجعفر رزاقیان یکی از علاقمندان به فرهنگ جنوب است. او شیفته گفت‌وگو پیرامون فرهنگ است. می‌گوید: «من هر جا که می‌روم دوست دارم موضوع فرهنگ مطرح شود تا بتوانم از نقطه نظرات دوستان استفاده کنم.» او خودش را سنت‌گرا می‌داند و می‌گوید: «رویکرد من این است که می‌توانم خودم را سنت‌گرا معرفی کنم. به نظرم عمده مشکلات در جامعه امروز ما این است که دچار توسعه‌ی بد، نامتوازن و کاریکاتوری شده‌ایم. اصلا تجربه درستی از توسعه نداریم و دلیلش این است که به شناخت درستی از سنت نرسیده‌ایم و نه شناخت درستی از مدرنیته پیدا کرده‌ایم. سهم ما از مدرنیته تفاله‌های آن بود. گرایش من به سنت، یک گرایش جدی است؛ برای مقداری احساسات نوستالژیک، تفنن و اندوه یک گذشته‌ی باشکوه نیست.»

رزاقیان می‌گوید: «ما گذشته‌ی باشکوه خود را نابود کرده‌ایم. این کاری که ما می‌کنیم، هیچ سرزمینی با خودش نکرده است. ما رسما کرکره را پایین کشیده‌ایم و به همه داشته‌های فرهنگی و تاریخی خود پشت کرده‌ایم. و این این وضعیت اسفناک را برای خود ایجاد کرده‌ایم.»

او معتقد است که باید این سنت را بازاندیشی کرد. می‌گوید: «بازاندیشی سنت و مفاهیم سنت و از سوی دیگر شناخت درست مدرنیته اساسی‌ترین کاری است که باید به آن بپردازیم. من خودم را سنت‌گرا معرفی می کنم اما این مسأله را در نظر دارم که مدرنیته هم یک تجربه‌ی مهم بشری است. ما در تقابل با مدرنیته نیستیم. ما منتقد ذوب در مدرنیته هستیم. همینطور که با اسارت در سنت موافق نیستیم و باید منابع آن را پالایش و تصفیه کنیم. به تعبیر پرفسور نصر جوامعی چون ایران بدترین راه را برای رفتن به سمت مدرنیته انتخاب کرده‌اند. ما برای زندگی امروز به رویکرد جدیدی نیاز داریم.»

مسئول رسانه‌ی دیدار، از موسیقی محلی اروپا مثال می‌آورد و می‌گوید: «اگر امروز غرب می‌تواند موسیقی دنیا را فتح کند برای این است که بر شانه‌های موسیقی فولکوریک خود ایستاده و از دل آن موسیقی به تحولات جدید رسیده است. در بحث موسیقی، اروپا تا قبل از جنگ جهانی اول، همه‌ی موسیقی‌ محلی و فولکور خودش را کوچه به کوچه جمع‌آوری کرده است. اما ما چه کرده ایم؟ ما در حال تبدیل کردن موسیقی اصیل چند هزارساله خود به کاریکاتوری از موسیقی غرب هستیم. در همه زمینه‌ها چنین هستیم.»

او رویکرد اصلی را فرهنگ می‌داند و می‌‌گوید: « بخش مهمی از مشکلات ما این است که در سنت بازاندیشی نکرده‌ایم. فقط می‌خواهیم بتازیم به سمت مدرنیته. حتی طیف مذهبی ما هم این حرکت را  به نوع دیگری ادامه می‌دهند و عناصر زندگی خود را از سنت خالی کرده‌اند یا حداقل نسبت به این عناصر فرهنگی/ هویتی بی‌تفاوت هستند. مثلا چند درصد آن‌ها برایشان زبان فارسی دغدغه است؟ در حالیکه مقام معظم رهبری بارها موضوع فرسایش زبان فارسی را مطرح کرده‌اند و می‌گویند از مهمترین نگرانی‌های من این مسأله است. یا به آموزش زبان انگلیسی در سنین کودکی نقد وارد می‌کنند. چند درصد از جامعه مذهبی ما این مسأله برایش دغدغه شده است؟ ما حتی برخی مناسک آیینی خود را هم به کپی دست چندم از کارناوال‌های غرب تبدیل کرده‌ایم.

ریشه‌ی سنت‌گرایی در یک تجربه‌ی شخصی

محمدجعفر رزاقیان عوامل مختلفی را در این نگاه سنت‌گرای خود مؤثر می‌داند. او می‌گوید: «این نگاه حاصل عوامل مختلفی در من است. مهترین آن‌ها تجربیات شخصی من از سنت و مدرنیته بوده است. زندگی در محلات شهر قدیم لار و در کنار خانواده‌ای مقید به ارزش‌ها، جلوه‌های زیبایی از سنت را برای من آشکار کرده و همچنان این تجربه‌ها ادامه دارد.»

او می‌گوید: «علاوه بر آن تغییرات و چرخش‌هایی که در فرهنگ و اخلاق و ارزش‌های جامعه ایجاد شده است، تکانه‌های جدی به من وارد کرد که به دنبال دلایل آن باشم. این عوامل در کنار مطالعات، حضور در دانشگاه و شاگردی در محضر استاد سیدمحمدکمال سروریان، که یکی از سرمایه‌های علوم انسانی و اسلامی ما در ایران هستند، به این گرایش و علاقه من افزوده است.»

جامعه عطش پیشرفت دارد

او در جواب این سؤال که بازاندیشی در سنت چطور می‌تواند به پیشرفت کمک کند می‌گوید: «امروز جامعه عطش پیشرفت دارد. اما کدام پیشرفت و به چه قیمتی؟ ما باید اول پیشرفت را تعریف کنیم. توسعه را تعریف کنیم. ما سی سال پیش در بخش کشاورزی به دنبال پیشرفت بودیم. اما با مجوز حفر چاه‌ها و ایجاد سدهای مختلف، سرزمین خود را در آستانه بزرگترین بحران‌های محیط زیستی قرار داده‌ایم. بحران‌هایی که در عمر چندین هزار ساله این سرزمین برای اولین بار است که اتفاق می‌افتد. توسعه نیافتن و پیشرفت نکردن قطعا بهتر از پیشرفتی است که یک جامعه را به بحران‌های مختلف دچار کند.»
رزاقیان دید بلندتری دارد و می‌گوید: «جامعه ما هنوز در حسرت  صنایع غیرمرتبط با محیط زیست ما قرار دارد و تمام راه‌های پیشرفت و نجات را در صنعت و انرژی تعریف می‌کند. اما واقعیت این است که جهان امروز به افق‌های جدیدی از توسعه رسیده است. جهان امروز به صورت علمی دارد به سمت برندسازی از داشته‌های فرهنگی و جغرافیایی خود مثل طبیعت، پوشش، معماری،  هنرها،  اغذیه، صنایع دستی و… می‌رود. در بحث گردشگری هر روز به تحولات جدیدتری می‌رسد و همه‌ی این‌ها از مسیر شناخت تاریخ و سنت خود و از سوی دیگر شناخت و استفاده درست از ابزارهای مدرنیته  به دست می‌آید. وقتی می‌گوییم سنت، منظورمان صرفاً مطالبی نیست که در کتاب‌های رنه‌گنون، نصر، و اعوانی آمده است. این بخش فلسفی سنت است. بخش مهمی از سنت در عناصر فرهنگی یک جامعه موجود است اما همین‌طور که عرض کردم  در سرزمین ما در حال فراموشی و نابود شدن است.»

رزاقیان ادامه می‌دهد: «مسیر توسعه ما از داشته‌های تاریخی، جغرافیایی، هنری و  فرهنگی میسر می‌شود که در آرشیوهای بزرگی چون بنیاد کهن پارسیان جنوب با زحمت عاشقانه کسانی مثل عبدالعلی صلاحی جمع‌آوری شده است. به جای کارخانه فولاد و کاشی و صنایع سنگینی که هیچ نسبتی با سرزمین ما ندارد، ما این داشته‌ها را باید به تکنیک و صنعت تبدیل کنیم.»

مسئول رسانه دیدار که فعالیتش را در راستای فرهنگ قرار داده است، علاوه بر کارکردهای اقتصادی، از کارکردهای دیگر فرهنگ هم نام می‌برد و می‌گوید:« فرهنگ و اشتراکات فرهنگی و پرداختن به فعالیت‌های فرهنگی کارکردهای هویتی مهمی دارد و همگرایی اجتماعی و حتی سیاسی را برای ما به دنبال خواهد داشت. شما در اوج اختلافات سیاسی، یک موضوع فرهنگی مشترک را مطرح کنید یا یک برنامه فرهنگی قوی را تهیه کنید. همین مردم را با همه اختلافات در کنار هم خواهید دید؛ اما ما در این سال‌ها در منطقه چه کردیم؟ حتی در اشتراکات فرهنگی که داریم، اختلاف و دشمنی ایجاد کرده‌ایم. این کار یا جنایت است یا جهالت… .

محمدجعفر رزاقیان از یک «ما» اسم می‌برد و می‌گوید: «از طرفی دیگر اشتراکات فرهنگی برای مردم یک سرزمین یک «ما»ی قدرتمند خلق می کند. احساس تعلق و تعهد ایجاد می‌کند. من وقتی خودم را جزء یک جامعه بزرگ لاری زبان یا اچم زبان یا هر اسم دیگری می‌دانم و آگاهانه به این جامعه و سرزمین عشق می‌ورزم، و با عناصر معماری، پوشش، زبان، موسیقی، آداب‌ها و آیین‌های آن ارتباط برقرار می‌کنم ، قطعا تمام اتفاقات این سرزمین برای من مهم خواهد بود. از کنار هیچ چیزی به آسانی عبور نمی‌کنم. حتی از کنار نخلستانی پیر و تنها نمی‌توانم بدون توجه عبور کنم.»

رسانه دیدار از یک دغدغه شروع شد؛ آشنایی با منبع بزرگی به نام استاد صلاحی

رزاقیان و دوستانش با ابزار رسانه قصد بازاندیشی سنت را دارند. او می‌گوید: «با همه‌ی دغدغه‌هایی که داشتیم. از حدود سه سال پیش، دیدار را تشکیل دادیم. با مهندس حبیب‌الله طالبی و  مجتبی شکوری این مسیر را شروع کردیم و از دوستان چون سعید باقریه هم در شروع کار کمک‌هایی گرفتیم. اما جز تعدادی معدودی کتاب در مورد منطقه، هیچ منبع تصویری، صوتی و حتی علمی برای برای شروع کار نداشتم که بتوانیم تولید محتو را شروع کنیم. تجهیزاتی هم نداشتیم. طولی نکشید که با بنیاد لارشناسی آشنا شدیم و آنجا از  منابع خوبی برخوردار شدیم که جناب حاج‌محمد زارع در اختیار ما قرار داد. علاوه بر حضور در این بنیاد، آقای زارع بستری را فراهم کرد که ما با آقای صلاحی و بنیاد کهن‌پارسیان جنوب آشنا شویم. هرگز روز اولی را که خدمت‌ ایشان رسیدم فراموش نمی‌کنم. بعد از جلسه‌ای که آقای زارع ترتیب داده بود، استاد صلاحی من را کنار کشید و با تواضع بسیاری گفت: محمد جعفر ! اینجا متعلق به شماست. متعلق به شما و تمام کسانی که علاقمند به فرهنگ و پژوهش هستند و  تاکید کرد با همه امکاناتی که اینجا هست بدون هیچ چشم‌داشتی در کنار شما هستم. این رفتار باعث شگفتی من شد و راستش اوایل فکر کردیم حالا  یک تعارفی زده‌اند. اما طولی نکشید که متوجه شدیم سلوک شخصی ایشان واقعا همین است. و این سلوک شخصی از آن هر کسی نیست. با وجود آقای صلاحی در واقع سرپناه امنی پیدا کردیم.»

او از دست و پنجه نرم کردن با یک مشکل جدید یاد می‌کند و می‌گوید: «اما اما با یک مشکل جدید روبه‌رو شدیم که کماکان گریبان‌گیر ما است. مشکلی که در شروع داشتیم این بود که منابع نداشتیم و حالا نمی‌دانستیم با این همه منبع فرهنگی و تاریخی چه کار کنیم و در مورد کدام یک به تولید محتوا بپردازیم. هر چند شخص استاد صلاحی منهای آرشیو بزرگی که دارند، یک گنجینه فرهنگی و علمی محسوب می‌شوند.»

او از دو بال رسانه دیدار یعنی منابع آرشیوی و تجهیزات تصویری و صوتی می گوید: «طولی نکشید که آقای فرزاد عباسیان، مدیر گروه آرمان‌مدیا  هم به ما پیوستند و با  تجهیزاتی تصویری که داشت در کنار دیدار قرار گرفت. بعد از حضور ایشان، افتخار آشنایی و همکاری با هنرمند شریف و محبوب لارستان، جناب آقای هادی ماندگاریان را پیدا کرده‌ایم. که مدیر استودیو آوامان و از صدابرداران مطرح منطقه هستند و در حال حاضر خیلی از کارهای دیدار با همت بی‌دریغ ایشان تهیه می‌شود. اسم «دیدار» هم به پیشنهاد مهندس طالبی بود که طرح مهمی برای آن نوشتند. در دیدار دو مفهوم مهم جای دارد، گفت‌و‌گو و دیگری…»

 

استاد صلاحی، چهارراه رسیدن یه مناطق مختلف جنوب

محمدجعفر رزاقیان از ویژگی‌های استاد صلاحی می‌گوید: «ایشان روابط زیادی در منطقه جنوب فارس دارند. اهل تعامل است. به دلیل همین ویژگی ما را به سمت شهرهای دیگر و شخصیت‌های مهم منطقه سوق دادند. طوری که امروز متوجه شده‌ام از شخص ایشان غافل شده‌ایم. هر بار که پیشنهاد مصاحبه با ایشان را مطرح می‌کنیم می‌گویند فعلا به سراغ افراد دیگری برویم که ممکن است سال‌های زیادی در میان ما نباشند. مهمترین چیزی که از استاد صلاحی یاد گرفته‌ایم تعامل با شخصیت‌ها و گروه‌های مختلف فرهنگی است. و اینکه با امکاناتی که داریم در کنار گروه‌هایی فرهنگی دیگر قرار بگیریم.»

برنامه‌ها و ساختار رسانه دیدار چیست؟

رزاقیان که مدیر رسانه‌ی دیدار محسوب می‌شود در خصوص اجزای تشکیل دهنده‌ این رسانه می‌گوید: «ساختار امروز رسانه دیدار متشکل از چند کارگروه است که به صورت تخصصی در پژوهش و تولید محتوای رسانه‌ای فعالیت می‌کنند. این کارگروه‌ها شامل  موسیقی، محله شناسی لار و گراش، داستان و روایت، ورزش‌های باستانی، اغذیه و شیرینی‌ها، زبان‌شناسی و شخصیت‌های تاریخی و فرهنگی هست. در بخش موسیقی در خدمت جناب آقای ماندگاریان هستیم. در قسمت معماری در خدمت مهندس حبیب‌الله طالبی و مهندس مجتبی شکوری هستیم. در قسمت محله‌شناسی لار که مصاحبه با شخصیت‌ها و جمع آوری اسناد و عکس بوده است بیشتر خودم در معیت استاد صلاحی بوده‌ام. در قسمت داستان و روایت افتخار آشنایی و همکاری با آقای مجتبی بنی‌اسدی را پیدا کرده‌ایم که امیدوار هستیم برنامه‌های خوبی را در زمینه داستان‌نویسی و روایت‌نویسی بومی پیش ببریم. در بخش ورزش‌های باستانی در خدمت آقای عیاران هستیم و برنامه‌های مهمی رو ضبط کرده‌ایم که علاوه بر ارزش پژوهشی، قسمت‌های از آن در مرحله تدوین قرار دارد. در قسمت تغذیه و شیرینی‌ها به تازگی مشغول به فعالیت شدیم و سرکار خانم تاجی مسولیت این قسمت را برعهده گرفته‌اند. و در بخش زبان‌شناسی و شخصت‌های تاریخی/ فرهنگی آقای فرناد فرنام فعالیت‌هایش را با دیدار شروع کرده‌اند. طراح و تدوینگر خوب رسانه دیدار هم از آغاز تا کنون آقای عبدالحسین راضی هستند البته در بخش گرافیک از آقای حسین طاهری کمک‌های بسیاری خوبی دریافت کرده‌ایم. فعالیت همه این کارگروه‌ها با حضور، راهنمایی و حمایت استاد صلاحی است. و ضمن اینکه بخش کوچکی از فعالیت‌های ما به تولید محتوای رسانه می‌رسد. اصل کار ما بر پژوهش و جمع‌آوری داده‌های فرهنگی است.»

رزاقیان یکی از برنامه‌های در حال اجرای این رسانه را توضیح می‌دهد: «یک برنامه مهم فرهنگی ما برنامه آسمانه است. این برنامه در یک فضای استودیویی به ضبط آثار هنرمندان منطقه می‌پردازد. و سری اول آن قبل از شروع محرم انتشار پیدا کرد که با استقبال خوبی مواجه شدیم. این برنامه به حمایت ویژه‌ای نیاز دارد چرا که تهیه منظم این برنامه به هزینه‌های مختلفی نیاز دارد. البته وظیفه خود می‌دانم که اینجا از دکترمسعود غفوری تشکر کنم. با همه‌ی مشغله‌ای که دارند، حتی یکبار نشده که با ایشان تماس بگیرم، کاری داشته باشم و ایشان بگوید نمی‌رسم یا مثلا بگویند سرم شلوغ است. همین‌طور مهندس حمید منشی که نسبت به دیدار لطف تمام دارند. همینطور که عرض کردم افتخار آشنایی با آقای بنی‌اسدی را پیدا کرده و از حضور ایشان در دیدار بهره‌مند هستیم. برنامه‌های مهمی در ارتباط با ایشان، انجمن داستان گراش و پایگاه خبری پندری در ذهن دارم که بی‌صبرانه منتظرم به آنها برسیم.»

او در ادامه می‌گوید: «نکته مهمی که باید به آن اشاره کنم این است که دو رسانه‌ی گراش، پندری و هفت‌برکه به مقوله‌ی مردم‌شناسی علاقه خاصی نشان می دهند و پردازش خوبی به این حوزه دارند.»

۸۰ درصد در منطقه اشتراکات داریم؛ برای اندک اختلاف‌ها گفت‌وگو کنیم

رزاقیان اهل لار است. اما او شهر برایش ملاک نیست. او فرهنگ جنوب مرکزی ایران را مدنظر خودش قرار داده. اما می‌گوید از اختلافات نمی‌شود با چشم بسته عبور کرد. می‌گوید: «ولی به نقل از استاد صلاحی ۷۰ تا ۸۰ در تمام عناصر فرهنگی میان لار و گراش اشتراک وجود دارد. اما با وجود این‌ همه اشتراک، شاهد اختلافات بدی هستیم که باید فکری برای آن کنیم. در حال حاضر  بستر مناسبی وجود دارد تا به اختلافات بپردازیم و التهاب آن را کم کنیم. امروز نماینده چهار شهرستان ویژگی‌های اخلاقی قابل توجهی دارد. اگر به دور از تعصب نگاه کنیم، متوجه اخلاق‌مداری ایشان می‌شویم.  البته که سیاست هم اقتضائات خاص خودش را دارد. در عین حال، اکثر اعضای شورای شهر لار، گراش، شهرستان‌ها و بخش‌های منطقه را جوانان تشکیل داده‌اند که امید بسیاری می‌توان به آنها داشت. امروز پتانسیل خوبی در نیروهای سیاسی و فرهنگی منطقه وجود دارد تا به مسائل و اختلاف‌ها بپردازیم.»

رزاقیان راه حل برون‌ رفت از مشکلاتی که ناشی از اختلاف‌ها است را گفت‌وگو می‌داند و می‌گوید: « رودبایستی‌ها را کنار بگذاریم. برسیم به جایی که اختلاف‌ها را رو در رو باز کنیم. به جای اینکه در رسانه‌ها توپخانه درست کنیم و مردم را درگیر این تنش‌ها کنیم، با هم گفت‌وگو داشته باشیم. البته عنوان کردن ایده گفت‌وگو به تنهایی کافی نیست. گفت‌وگو در ساحت‌های اجتماعی و فرهنگی بایستی عملیاتی شود. نه اینکه در حد یک شعار باقی بماند. ما ایده‌ی «شورای همگرایی منطقه» را در ذهن داریم. اگر کسی یا گروهی این مسئله را پیگیری کند، ما بازویِ رسانه‌ای آن‌ها خواهیم شد.»

او در خصوص ایده‌ی پیشنهادی شورای همگرایی منطقه می‌گوید: «خیلی از اختلافات سیاسی ما می‌تواند وارد یک شورا شود و نمایندگانی از مناطق مختلف عضو این شورای باشند. می‌بایست افرادی به نمایندگی از مردم خود در این شورا حضور یابند که مختصات قابل قبولی داشته باشند. نماینده مجلس هم در این شورا حضور داشته باشد. مباحث و اختلافات را آنجا به گفت‌وگو بگذاریم و نتایج جلسات را  برای عموم منتشر کنیم. ما درخواست داریم فعالین فرهنگی اجتماعی مناطق مختلف بیایند شورای همگرایی را شکل دهند. البته این ایده، برای تحقق به خیلی چیزها نیاز دارد و به این سادگی نیست اما باید از یکجا شروع شود.»

او در این بخشی از گفت‌وگو گفت: «باید اینجا به صراحت بگویم از  ادبیات دکتر کاظم رحیمی‌نژاد احساس شرمندگی می‌کنیم. ادبیات ایشان گاهی وقت‌ها کل منطقه را دچار تنش می‌کند. این ادبیات برای جنگ نظامی کاربرد دارد. از طرف دیگر انتظار نداریم که دوستان‌مان در گراش و سایر نقاط ایشان را تریبون کل مردم لار معرفی کنند. این کار خطرناک و اشتباهی است. قطعا ایشان از سمت خودشان و تشکلی که دارند صحبت می‌کنند نه مردم لار. من به شما این وعده را می‌دهم که به زودی صداهای متفاوتی را از لار می‌شنوید.»

رزاقیان تکمیل می‌کند: «و البته این را نیز باید بگویم که رویکرد کسانی مثل آقای غلامحسین محسنی هم به صلح و برادری میان ما منجر نخواهد شد. نه فقط در لار  در هر دو شهرستان رویکردهای اشتباهی وجود دارد.که نباید به آنها دامن زد. در اختلافات اخیر رویکرد هفت برکه را نسبت به سایر رسانه های لار و گراش آرام‌تر دیدم.»

او گله‌های خودش را قبلا هم به رسانه‌ها رسانده. می‌گوید: «من به رسانه‌های لار گفتم که آنقدر روی لارستانی بودن مردم جنوب تمرکز نکنید. شاید یک منطقه دوست نداشته باشد ذیل هویت لارستانی تعریف شود. ببنید اینجا مسأله مهمی را برای شما باز می‌کنم. هویت لارستانی یک واقعیت تاریخی است که ویژگی‌های منحصر به فرد و زیبایی دارد. در این هویت بزرگ، مناطق و مذاهب مخلتفی نقش داشتند. به تعبیر استاد صلاحی تکثر، تنوع و پذیرش در این هویت ویژگی بارز آن بوده. حتی حاکمان سیاسی لارستان در سال‌های طولانی از خود لار نبوده‌اند. به عنوان مثال خاندان دهباشی گراش نزدیک به دویست سال بر لارستان حکومت داشته‌اند و فتحعلی‌خان گراشی از این خاندان، یکی از موفق‌ترین حاکمان تاریخ لارستان بوده است. همینطور قبل از آن‌ها  خاندان نصیرخانی که اصالتا از حوالی اشکنان بوده‌اند، از دوران زندیه تا قسمتی از سلسله قاجاریه حاکمان لارستان بودند. این هویت گستردگی خود را تا این اواخر هم حفظ کرده بود. حتی کسانی مثل استاد احمد اقتداری و استاد فرامرزی خودشان را لارستانی معرفی می‌کنند. اما باید توجه داشته باشیم هویت امری سیال هست و ما نمی‌توانیم آن را به کسی تحمیل کنیم. اگر امروز بخشی از لارستان کهن مثل بستک می‌خواهد هویت مستقل از لارستان داشته باشد، و حتی در اسم بردن از شخصیت‌های تاریخی‌اش دوست ندارد آنها لارستانی خطاب شوند، چه اشکالی دارد ما به این انتخاب احترام بگذاریم؟ ما باید حق انتخاب به همدیگر بدهیم و از طرفی در همه زمینه‌ها با توجه به ظرفیت‌های مختلف هر منطقه در تکامل هم حرکت کنیم، نه در تقابل با هم. ما شاخ و برگ‌های یک درخت کهن و زیباییم.»

او به یک مصداق از این اختلاف‌ها اشاره می‌کند و می‌گوید: «ما در برنامه آسمانه یک اثر از استاد کارگر منتشر کردیم، یکی از فعالان فرهنگی لار، زیر این پست کامنت گذاشت که ممنون از آقای کارگر که به زبان لاری شعر می‌گوید و آن را پاس می‌دارد و بعد از آن هم طبق معمول کامنت‌های مخالف شروع شد. واقعاً خجالت کشیدم. سریعا کامنت‌ها را پاک کردم. گفتم از این به بعد زیر تمام پست‌ها هم از هشتگ زبان لاری استفاده می‌کنم، هم زبان لارستانی هم اچمی و دیگر عناوین این زبان.»

 

پیشنهاد دیدار: جشنواره‌های مشترک فرهنگی

رزاقیان پیشنهادهایی هم در خصوص کاهش این اختلاف‌ها دارد. او می‌گوید: «جشنواره‌های فرهنگی مختلف را در کل منطقه یا در لار و گراش به صورت مشترک برگزار کنیم. برگزاری مشترک چنین برنامه‌هایی سخت نیست و نتایج فوق‌العاده‌ای خواهد داشت. کاری کنیم تا به هم نزدیک‌تر شویم و زیبایی‌های همدیگر را با عینک تمیزتری ببینم. ما مردمی با ویژگی‌هایی منحصر به فرد هستیم. حیف است که  توانمندی‌ها را در جهت تعالی و پیشرفت قرار نداده و در تقابل با همدیگر سرمایه‌های اجتماعی، فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی و اقتصادی خود را هدر بدهیم. در رسانه دیدار در حد بضاعت خود چنین کاری را انجام داده‌ایم و به یاری خداوند این مسیر را ادامه خواهیم داد.»

Share on facebook
Share on twitter
Share on telegram
Share on whatsapp
Share on print

لینک کوتاه خبر:

https://pandari.ir/?p=4834

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

  • پربازدیدترین ها
  • داغ ترین ها

پربحث ترین ها

تصویر روز:

پیشنهادی: