به گفت‌وگوی درون‌منطقه‌ای نیازمندیم

ما می‌توانیم نگرش انتقادی داشته باشیم به گذشته‌ای که داشته‌ایم و ما را به شرایطی رسانده است که اشکال مختلف از سوءتفاهم در منطقه بروز پیدا کرده است. ما به گفت‌وگوی فرهنگی درون منطقه‌ای نیازمندیم.

روز گذشته یادداشتی از دکتر امیرحمزه مهرابی، با عنوان «تفسیر جانبدارانه از بیانات رهبری در سفر به منطقه» در پندری منتشر شد.(اینجا بخوانید) حالا عارف رفیعی، نویسنده و تحلیل‌گر اجتماعی اهل خور در یادداشتی، صحبت‌های مهرابی را نقد کرده. او در پایان نوشته: «ما می‌توانیم نگرش انتقادی داشته باشیم به گذشته‌ای که داشته‌ایم و ما را به شرایطی رسانده است که اشکال مختلف از سوءتفاهم در منطقه بروز پیدا کرده است. ما به گفت‌وگوی فرهنگی درون منطقه‌ای نیازمندیم.»


یادداشت عارف رفیعی:

وقتی فرماندار لارستان به مناسبت روزی که به‌عنوان «لارستان بزرگ» نامگذاری شده از شمول چند شهرستان دیگر ذیل مفهوم لارستانِ بزرگ صحبت کرده بود پیش‌بینی می‌کردم واکنش‌هایی در بخش‌هایی از منطقه جنوب فارس پدید آید.
همچنان‌که همان روز اول دیدم که در یک گروه مجازی فعالان فرهنگی منطقه لامرد و مهر؛ چندین متن اعتراضی دیده شد‌ و در پاسخ نیز برخی از لزوم توجه به همدلی و کار فرهنگی بیشتر اهالی این خطه (به قول یکی از دوستان لامردی لارستانی‌های قدیم) گفتند. شاید این که چنین حرفی از سوی یک شخصیت سیاسی یعنی فرماندار لارستان مطرح شد هم در این زمینه بی‌تاثیر نبود.
از این رو وقتی مطلب آقای «امیرحمزه مهرابی» را در نقد این سخن دیدم برایم تعجب‌آور نبود اما شگفتی‌آور سطح تحلیل و استدلال نویسنده بود که در ادامه بدان خواهم پرداخت.
به نظرم اگر بخواهیم واقع‌بینانه نگاه کنیم افراد زیادی در منطقه ما هستند که با وجود درج نام لارستان در شناسنامه خود، خود را لارستانی نمی‌دانند و هویت خود را جدا از هویت لارستانی تعریف می‌کنند. این مسأله ریشه‌های مختلفی دارد و خود می‌تواند موضوع بررسی‌های عمیق و علمی باشد. در این زمینه حتی می‌توان به کاستی‌ها و کم‌کاری‌هایی از جانب اهالی سیاست و فعالان اجتماعی لاری اشاره کرد یا دلایل تاریخی متعدد که مثلا در مورد رابطه لار و گراش شاید این مساله موضوعیت داشته باشد.
پس در ذات خود عجیب نیست شخصیتی مانند آقای مهرابی نیز با این بحث مشکل اساسی داشته باشد. اما مشکل اینجاست که بالاخره نامی به‌عنوان خطه لارستان یا منطقه لارستانِ بزرگ به اشکال مختلف برای کلیت منطقه‌ای که زمانی از لحاظ سیاسی و تقسیمات کشوری زیرمجموعه شهرستان لارستان بوده است استفاده می‌شود. فارغ از این که مرزهای مورد نظر همین عنوان هم واضح نیست ولی به هر حال این عنوان لارستان بزرگ در چنین مفهومی مورد استفاده قرار می‌گیرد که می‌تواند مورد نقد و نفی برخی (چه بسا بسیاری) باشد؛ اما برای شخصیتی مثل آقای مهرابی استفاده از همین عنوان توسط شخصِ رهبری گویا گران تمام شده است! و اینجا است که استدلال‌های ضعیف و البته متناقض از سوی ایشان مطرح می‌شود.
به نظرم اگر به تمایز بین یک پهنه فرهنگی و مرزهای سیاسی و تقسیمات کشوری توجه شود بخش مهمی از سو تفاهم‌های احتمالی در مورد نام خطه لارستان یا لارستان بزرگ کم رنگ می‌شود. جدا از این که مرزهای خطه لارستان را چگونه تعریف کنیم؛ خطه لارستان در واقع بیانگر یک پهنه فرهنگی است که مردمانی در آن زندگی می‌کنند با ویژگی‌های فرهنگی و عمدتا زبانِ مشترک. چه از منظر بیرونی و چه از منظر درونی عمدتا این نگرش وجود دارد که مردم این خطه علیرغم این که از لحاظ تقسیمات کشوری در چند شهرستان مختلف زندگی می‌کنند؛ از لحاظ فرهنگی بسیار به هم نزدیک هستند. در این صورت طبق این دید به هر حال خطه‌ای وجود دارد با مردمانی هم‌فرهنگ و هم‌زبان (فارغ از این که نام این زبان چه باشد) حال نام این خطه چیست؟
چه آقای مهرابی بپذیرند یا نپذیرند نام این خطه از دید برخی لارستان یا لارستانِ بزرگ است. در واقع عبارتِ «لارستان بزرگ» به‌نوعی برای تمایز بین لارستان امروزی (در معنای تقسیمات کشوری) و این خطه مورد بحث ما کاربرد دارد.
سخنان جناب رهبری هم گویا ناظر به همین معنا است؛ وقتی که «ویژگی‌های فرهنگی مردم لار و منطقه لارستان بزرگ» مطرح می‌شود منطقی‌ترین برداشت به نظر می‌آید که همین تمایز بین لار و خطه لارستان باشد. اما گویا فردِ ولایت‌مداری چون دکتر مهرابی نمی‌تواند این را بپذیرد!
در مورد سطحِ پایینِ استدلالِ نویسنده بد نیست اشاره کنیم که چگونه کلمه «بزرگ» که توصیفی برای منطقه لارستان است و همچنان که گفته شد منطقا برای تمایز بین لار و کلیت خطه لارستان است را به ویژگی‌های فرهنگی مردم منطقه ربط می‌دهد. از این منظر این سوال مطرح می‌شود که اگر منظور این بود آیا راحت‌تر نبود مثلا گفته می‌شد: «مردم بزرگ منطقه لارستان»؟!
از طرفی نویسنده مدعایی خودساخته از مفهوم بزرگ ساخته است یعنی آن را معادل پهناور بودن گرفته است سپس به این مدعای خودساخته حمله کرده است!
از طرفی در بند ۶ نوشته آمده است که عنوان لارستانِ بزرگ برای کل منطقه بوده است. اما هم‌زمان به بحث شمول شهرستان‌هایی غیر از شهرستان لارستان امروزی در ذیل عنوان لارستان بزرگ اعتراض شده است!
به نظر من، ما در این خطه و پهنه فرهنگی برای گسترش همدلی بین خود خیلی کارها داریم که انجام دهیم و خیلی موانع هست که باید از سر راه برداریم و نقش سیاسیون و فعالان اجتماعی و فرهنگی شهر لار در این زمینه می‌تواند بسیار حیاتی باشد.

ما می‌توانیم نگرش انتقادی داشته باشیم به گذشته‌ای که داشته‌ایم و ما را به شرایطی رسانده است که اشکال مختلف از سوءتفاهم در منطقه بروز پیدا کرده است. ما به گفت‌وگوی فرهنگی درون منطقه‌ای نیازمندیم. با این بخش از سخنان آقای مهرابی موافق هستم که همه از موضع برابر باید در زمینه همدلی و اتحاد منطقه‌ای کوشا باشند. اما این نوع نگرش متبلور در نوشته ایشان هم کمکی به این هدف بزرگ نمی‌کند. در شرایطی که نام لارستان در شناسنامه بسیاری از ما درج شده است این که بر سر نام این خطه و پهنه فرهنگی این‌گونه استدلال کنیم بیانگر چیزی جز بازتولید مشکلات قبلی و بعضا تاریخی نیست.
به‌یاد بیاوریم که زمانی حاکم سیاسی این پهنه فرهنگی گراشی بوده است و مجتهد تراز اولش جویمی. می‌توان بسیار از هم انتقاد کرد اما در هم‌فرهنگ و هم‌سرنوشت بودن مردم این خطه خدشه‌ای وارد نیست.
خطه لارستان برای بازیابی شکوه گذشته خود نیازمند همه فرزندان خود است از جمله فرزندانش از لار و گراش.

Share on facebook
Share on twitter
Share on telegram
Share on whatsapp
Share on print

لینک کوتاه خبر:

https://pandari.ir/?p=8205

۱ نظر

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

  • پربازدیدترین ها
  • داغ ترین ها

پربحث ترین ها

تصویر روز:

پیشنهادی: