«خال‌ابرام»؛ اولین اثر کارگردان نوجوان گراش

سعید قربانی، نوجوان گراشی، اولین اثر مستند خود با عنوان «خال‌ابرام؛ زندگی شهید ابراهیم برزگران» را روی پرده‌ی سینما فرهنگ خواهد برد. او ۱۴ ساله و دانش‌آموز مدرسه عالیان گراش است.

به گزارش پندری مستند «خال‌ابرام» فردا، سه‌شنبه، ۲ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۳۰ در سینما فرهنگ اکران خواهد شد. شورای شهر گراش حامی اصلی قربانی برای ساخت این مستند بوده است.

سعید قربانی، کارگردان نوجوان گراشی برای رسیدن به مرحله‌ی پایانی اولین مستندش، فراز و فرودهای زیادی را پشت سر گذاشته است. او این روند را اینگونه توضیح می‌دهد:

به پیشنهاد اکبر خیل‌تاش و شیخ محمد عالی‌پور رفتم قم و در یک هنرکده فیلمسازی شبانه‌روزی ثبت‌نام کردم. آن زمان فکر می‌کردم دیگه می‌شوم بازیگر مطرح کشوری و مشهور می‌شوم. تو حال و هوای خودم بودم که اعلام کردند کلاس بازیگری به خاطر نداشتن متقاضی برگزار نمی‌شود.

به این فکر افتادم که چمدان را ببندم برگردم گراش ولی گفتم حداقل چند روزی اینجا بمونم و در کلاس فیلمسازی شرکت کنم و ببینم چطور هستند. به زور چند روز می‌رفتم سر کلاس ولی وقتی عادت کردم و کم‌کم داشتم به کارگردانی و فیلمسازی علاقه‌مند می‌شدم.

اواخر دوره هنرکده بود که هم دوره‌ای‌هایم شروع کرده بودند به ساخت مستند برای پایان‌نامه. ولی من هنوز داشتم امتحان نوبت دوم کلاس هشتم رو می‌دادم. ولی خب در کنارش داشتم تحقیق و پژوهش مستندی که کنگره ملی شهدایی قم به من داده بود رو انجام می‌دادم. خلاصه امتحاناتم که تموم شد سفت و سخت چسبیدم به مستندم که از مابقی بچه‌ها عقب نمونم. ساخت یک مستند بلند درباره یک شهید آن هم توی یه شهر بزرگ و غریب. ولی عشقم شده بود کارگردانی کردن. با پدرم تماس گرفتم که بگویم امتحاناتم تموم شده و یه پروژه گرفتم و دارم مستند می‌سازم که یه شماره شبا بفرسته تا مبلغ پول قرارداد رو که ۳۵ میلیون تومان بود بزنم به حسابش. تا قضیه رو شنید عصبانی شد و گفت اگر راست میگی بیا برای شهدای گراش مستند بساز. گوشی رو قطع کرد.

داشتم دیوانه می‌شدم. تا گوشی رو قطع کرد چشمام پر از اشک شد دیگه نمی‌دونستم چیکار کنم. برگشتم گراش تا دو روز با پدرم صبحت نمی کردم، چند روز بعد با کاروان پایگاه صاحب‌الزمان رفتیم مشهد. اصلا به روی خودم نمی‌آوردم که اینجور اتفاقی افتاده، تو راه برگشت استادم باهام تماس گرفت گفت سعید پدرت راضی شد. با بغض گفتم نه! گفت یه کارگردان انتخاب شده برای این شهید اگر می‌تونی حداقل مطالبی رو که درباره شهید جمع‌آوری کردی رو در اختیارش بگذار. گفتم باشه استاد. اکبر خیلتاش تا بغضم رو دید فهمید قضیه چیه گفت حتما حکمتی است. گفت بشین فکرش کن درباره چه شهیدی توی گراش می‌تونی مستند بسازی. عزمم رو جذب کردم و گفتم خدایا شکرت هر شهیدی که به دلم افتاد میرم برای ساخت مستندش. رفقامو صدا زدم کسایی که توی تمام شرایط همرام بودند. تا صبح تو اتوبوس داشتیم مشورت می‌کردیم که درباره چه شهیدی تو گراش مستند بسازیم. ناگهان یکی از بچه‌ها اسم خال ابرام رو آورد. همه توجه‌ها رفت به سمت خال ابرام و تصمیم بر این شد مستند خال ابرام(ابراهیم برزگران)  رو بسازیم.

با خانواده خال ابرام تماس گرفتیم وقتی دیدن همه نوجوان هستیم و می‌خواهیم این چنین کاری رو انجام بدیم مخصوصا پسر خال‌ابرام، اقای مسلم برزگران خیلی با ما همکاری می‌کردند.

حاج‌علی سپهر هم که سال‌های پیش داشته درباره خال‌ابرام می‌نوشته تمام اطلاعات و عکس‌های خال ابرام رو در اختیار ما گذاشت.
اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هم از کار ما حمایت کرد و خیلی زود برامون مجوز ساخت صادر کرد.

همه چیز داشت خوب پیش می‌رفت. رفتم برای عوامل فیلم نیرو جمع کنم ولی هیچکس حاضر نمی‌شد مجانی بیاید. دوباره من موندم و اون سه رفیق امیر حسین و فاضل و سید محمدرضا. وقتی در جریان قرار گفتند که تمام اداراتی که باید کمک کنند و همکاری کنند همکاری نمی‌کنند مثل یک کوه پشتم ایستادن و گفتند ما چیزی بلد نیستیم ولی خب کار تو را راه می‌ندازیم. محمد عالیپور هم رایگان تمام تجهیزات فیلمبرداری رو در اختیارمون گذاشت. منم که خیلی حرفه نبودم. محمدامین نورانی کار کردن با تجهیزات رو بهم یاد داد. منم یاد رفقام دادم. یه مبلغی پدرم بهم داد برای شروع کارم. یه مبلغی هم حاج کریم جعفری. ما شروع کردیم به ساخت مستند. با رفقام زود زود می‌رفتیم مصاحبه با خانواده شهید همرزمان و رفقایی شهید که به خال‌ابرام نزدیک‌تر بودند و می‌توانستند چیزی‌های جالب‌تری درباره خال‌ابرام بگویند. مصاحبه که تموم شد بچه‌ها شبانه روز داشتند شات لیست می‌کردند. تمام حرف‌های مصاحبه‌ها رو به روی برگه می‌آوردند. ولی خداییش با جون دل کار می‌کردند. چند باری فیلمنامه رو تغییر دادیم ولی باز مستند کلیشه‌ای می‌شد.

با مشاور فیلمنامه هم صبحت کردم و قرار شد کل داستان رو از اول بچینیم وخب خیلی خوب شد فیلمنامه همه چیز آماده بود. ولی دیگه بازسازی نیاز به پول‌های بیشتری داشتند و ماهم آس و پاس بودیم. بعضی از همرزمان و رفقای خال ابرام مبالغی زیاد رو به ما دادند که توانستیم تجهیزات صدابرداری وتجهیزات نورپردازی رو خریداری کنیم ولی بازم حساب‌مون خالی بود.

یه روز رفتم شورای شهر شاید فرجی شد که مبلغی رو بهمون بدن. با آقای دانشور که صبحت کردم گفت: برو ان‌شاءالله که خیره. یه هفته بعد برگشتم گفت ما مستند رو از شما به اون مبلغی که توافق کردیم می‌خریم. باورش خیلی سخت بود که آخر یه مسؤل پیدا شد ما رو حمایت کنه. ولی خب ناگفته نماند فرماندار، امام جمعه، ریس اداره فرهنگ و ارشاد کمک‌های زیادی به ما کردند.

دیگه دلم قرص شده بود که همه چیز اوکی شده. برنامه‌ریزی کردیم برای بازسازی‌ها. اکبر خیلتاش درنقش خال‌ابرام بازی می‌کرد و درتمام شرایط نه نمی‌گفت. مخصوصا عزیز افتادگان. بچه‌های پایگاه صاحب‌الزمان خیلی پای کار بودند.
دیگه غصه‌ای نداشتم. با مصطفی آینه‌افروز هم برای تدوینش هماهنگ کردم و یه جلسه گذاشتیم و قرار شد نهایت همکاری رو با ما داشته باشند که خب جایی خوشحالی بود.

مستندخال ابرام روایتی متفاوت از زندگی شهید ابراهیم برزگران است که به فعالیت‌های ایشون و ویژگی‌های این شهید بزرگوار می‌پردازد.
مدت زمان مستند ۳۰ است. در مستند از آرشیوهای که کمتر دیده شده از این شهید و نریشن، بازسازی، مصاحبه استفاده شده است.
عوامل سازنده این مستند همه نوجوان هستند. مستند به زبان اچمی(گراشی) است به همراه زیرنویس.

بنده خیلی سختی کشیدم برای ساخت این مستند ولی بازم ناامیدی نشدم واگر ناامید شده بودم به روی خودم نیاوردم تا عوامل دلسرد نشوند.

اوایل که شروع به ساخت مستند کردم به خاطر حمایت نکردند تصمیم گرفتم اگر روزی به جایگاه رسیدم دیگر برای گراش حتی یه کارم نسازم. ولی خب الحمدالله که این اتفاق نیفتاد و همه چیز به نحو احسن پیش رفت.

والان مشتاقانه در حال پیگری برای ساختن کار دوم خودم درگراش هستم.

از مسئولین مربوطه در این زمینه تقاضای حمایت دارم از من و کسانی که در این راه فعالیت می‌کنند.

ان شاءالله که بتوانیم با زبان هنر شهدا گراش را به منطقه و کشور بشناسانیم.

خیلی هم خوشحال هستم که من انتخاب شدم به عنوان کارگردان این مستند.
ان شاءالله که دین شهید را اهدا کنیم.
و تشکر میکنم از خیرین عزیز که خالصانه به ما کمک کردند.
خیلی‌ها به بنده گفتند شما درحدی نیستید که درباره یک شهید مستند بسازی و نمی‌توانی و این مستند یک جواب محکمی است به این عزیزان. خواستن توانستن است.

Share on facebook
Share on twitter
Share on telegram
Share on whatsapp
Share on print

لینک کوتاه خبر:

https://pandari.ir/?p=11838

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

  • پربازدیدترین ها
  • داغ ترین ها

پربحث ترین ها

تصویر روز:

پیشنهادی: