انتشار خبر «الحاق ۴۰ هکتار اراضی ملی به شهر لار برای نهضت ملی مسکن» واکنشهای زیادی را در گراش به دنبال داشت. با این که به طور واضح مشخص نبود این اراضی در محدوده مورد مناقشه دو شهرستان قرار دارد یا نه، اما سطح واکنشها بالا بود. در این میان سوالی که شاید به وجود بیاید این بود که علت این واکنشها چه بود؟
آنها که اخبار منطقه و تنشهای بین دو شهرستان گراش را دنبال میکنند، شاید دلیل آنرا در اقدامات یکسال اخیر جستوجو کنند. سال گذشته شهریورماه زینل قنبری، رئیس پیشین شورای شهر لار در گفتوگو با آفتاب لارستان و دیماه حامد مقدم، عضور شورای شهر لار در گفتوگو با میلاد لارستان از پیشنهاد شورا و شهرداری برای اجرای نهضت ملی مسکن در زمینهای پشت پلیس راه ـ محدوده اختلافی بین دو شهرستان ـ گفته بودند. همچنین یک طرح گردشگری نیز قرار بود در حوالی پیر لاغر ـ و باز هم در محدوده مورد مناقشه ـ انجام شود که با واکنش فرماندار گراش مواجه شد.
اما همهی اینها هست و این نیست. واکنش مردم گراش به الحاق اراضی ۴۰ هکتاری به محدوده شهر لار ریشه در گذشتهای دور دارد. گذشتهای پر فراز و نشیب که نه مجال پرداختن به آن است و نه حوصلهی آن. اما برای پاسخ به سوال ابتدای گزارش، نیاز چندانی برای سفر به سالهای دور نیست. شاید بازخوانی چند یادداشت در دهه نود و یک نامهی منتشر نشده، بتواند پاسخ روشنی به این سوال باشد.
تابستان امسال در روزهایی که مسئولین گراش پیگیر کارهای کارشناسی و تصویب شهرک نوین گراش، معروف به شهرک ۸۰۰ هکتاری بودند، ناگاه نامهای عجیب شوکی به آنها وارد کرد. شهرک نوین گراش یک شهرک با مساحت ۸۰۰ هکتار در ضلع جنوبی جاده چکچک است و قرار است طی ۲۵ سال آینده جمعیتی حدود ۴۰ هزار نفر را در خود جای دهد. این نامه را سازمان مدیریت و برنامهریری استان فارس تحت مدیریت احمدعلی افکاری، رئیس لاری این سازمان، خطاب به مدیرکل راهوشهرسازی لارستان نوشته بود.
افکاری پیش از این با عدم موافقت تزریق بودجه به پروژه جاده چکچک، کارنامهی سیاهی نزد مردم و مسئولین گراش از خود به جای گذاشته تا جایی که حجتالاسلام بخشایشپور، امام جمعه گراش، چندینبار از تریبون نمازجمعه به کارشکنیهای سازمان برنامه و بودجه استان، در تزریق بودجه به جاده چکچک اعتراض کرده بود. (لینک خبر)
پس از ارسال این نامه، مسئولین گراش در آن روزها ترجیح دادند آنرا عمومی نکنند و پیگیریها بدون هرگونه جوسازی و تنش ادامه پیدا کند. اما به نظر میرسد امروز بازخوانی این نامه میتواند به سوال ما پاسخ دهد و گوشهای کوچک از تنشهای پشتپرده بین مسئولین دو شهرستان را نشان دهد.
این نامه مربوط به پیگیری شهرک نوین گراش است و ۸ آبان ۱۴۰۲ در پاسخ به نامه اداره کل راهوشهرسازی لارستان در خصوص «انطباق طرح شهرک مسکونی ۸۰۰ هکتاری گراش با طرح آمایش استان» نوشته شده. رضا موسوی محسنی، معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی سازمان برنامه و بودجه فارس نیز آن را امضا کرده و خلاصه اینکه این نامه در مخالفت با احداث شهرک نوین گراش نگارش شده است.
در ابتدای این نامه به جمعیت گراش در سالهای ۱۳۹۵ و ۱۴۰۲ پرداخته شده و آمده است: «جمعیت شهر گراش در سال ۱۳۹۵ معادل ۳۴۴۷۷ نفر بوده و با توجه به برآورد مرکز آمار ایران در سال ۱۴۰۲ جمعیت این شهر با کاهش ۷۷ نفر به ۳۴۴۰۰ نفر برآورد شده است.» و در ادامه نتیجه گرفته «نرخ رشد جمعیت گراش منفی است.» پس «نیاز به احداث شهرک مسکونی جدید ضروری به نظر نمیرسد.»
در این گزارش قصد ورود به دادههای آماری و مقایسه «سرشماری جمعیت» با «برآورد جمعیت» را نداریم. اما در یک بررسی سرانگشتی مشخص شد رشد جمعیت گراش در سرشماری سال ۱۳۹۵ به میزان ۲.۵ درصد بوده و در سال ۱۴۰۱ نیز همچنان رشد جمعیت مثبت و نرخ آن ۱.۷۵ عنوان شده است. طبق اعلام فرماندار گراش، این شهرستان رتبه دوم فرزندآوری استان را نیز در ۱۴۰۱ به خود اختصاص داده است.
همچنین نتایج پژوهشی توسط اداره کل ثبت احوال استان فارس برگرفته از طرح پژوهشی برنامهریزی راهبردی سیاستهای جمعیتی در استان فارس با همکاری دانشگاه شیراز خرداد سال گذشته در خبرگزاری تسنیم منتشر شد که بخشی از آن به گراش مربوط بود. در این گزارش به آمارهای جمعیتی و بحث مهاجرت پرداخت شده و آمده: «این پژوهش نشان داده است که استان فارس در مجموع استانی مهاجرفرست است و تمامی شهرستانهای آن به استثنای شیراز و گراش خالص مهاجرت منفی دارند».
این بدین معناست که گراش در کنار شیراز تنها شهرستانهای مهاجرپذیر فارس هستند و همین موضوع ضرورت برنامهریزی برای سکونت شهروندان را نشان میدهد. چرا که همین امروز نیز حاشیهنشینی گریبان شهر گراش را گرفته و مردم را با مشکل مواجه کرده است.
اما نکتهی اصلی نامه، خط پایانی آن است؛ جایی که به صراحت گفته میشود «پیشنهاد میگردد در صورت نیاز به گسترش شهر، با اولویت توسعه به سمت شهر لار اقدام گردد». یعنی هرچند ابتدا گفته شده «احداث شهرک مسکونی جدید ضروری به نظر نمیرسد»، اما در ادامه پیشنهاد داده بهتر است شهر گراش از سمت لار گسترش یابد.
جدای موارد ذکر شده در این نامه، باید به پسزمینه و ایدهای که منجر به پیشنهاد افکاری برای الحاق اراضی به شهر گراش از سمت لار شد، توجه کرد.
سالها پیش حامد مقدم، عضو فعلی شورای اسلامی شهر لار، در مجموعه یادداشتهایی با عناوین «راهبردی که لار و گراش را مرکز استان خواهد کرد»، «ادغام لار و گراش؛ رویکردی در راستای بازآفرینی شهری» و «ادغام لار و گراش؛ از خیال تا واقعیت» یکی ایدهی مهم را طرح کرده بود. این یاددشتها سال ۹۴ در میلاد لارستان منتشر شده و ایدهی او ادغام دو شهر لار و گراش بود تا بخشی از شرایط لازم برای ارتقا به استان محقق شود.
مقدم در جایی از یاددشت خود مینویسد: «این ایده مربوط به حال حاضر نیست و پیشتر نیز در محافل مختلف و در حضور نمایندگان ادوار مجلس و فرمانداران بیان گردید». او در جای دیگری مینویسد: «در واقع “ادغام لار و گراش و تشکیل مرکز استان جدید” یک آرمان است و در جایگاه چشمانداز قرار میگیرد. لذا برای تحقق آن نیاز به نگارش اهداف و راهبردها و… در حوزههای مختلف است که شامل اجتماعی و سیاسی، اقتصادی، کالبدی، اداری، تشکیلاتی، فرهنگی و هویتی و… میباشد و این ساختارها بایستی در هر حوزه، تا سطح راهکار اجرائی پیش برود».
این ایده چندی پیش به قلم حامد توانا، نامزدِ لاری دور قبل انتخابات مجلس، در سایت آفتاب لارستان دوباره رخ نمود. او در این یادداشت که هنوز در کانال آفتال لارستان در دسترس است، به صراحت از «ایده ابرشهر لار-گراش» میگوید.
او در یادداشتاش با ذکر این نکته که دو شهر لار و گراش «به دلیل رشد شهری به هم نزدیک شدهاند»، گفته «اکنون تصویر یک ابرشهر از هردوی آنها غیرممکن نیست». نکته مهم اینکه او میگوید «طبق طرح برخی اهل فن این تصویر پشتوانه تخصصی دارد». یعنی این طرح را نهتنها ایدهی خام ذهن او، که باید خروجی محافل سیاسی این شهر دانست. همان موضوعی که حامد مقدم ۸ سال پیش نیز آنرا بیان کرده بود. توانا در پایان یادداشت خود گفته این طرح «هرچند اکنون یک ایده خام است اما توجه اندیشمندانه و آیندهنگرانه میتواند مسیرهای رسیدن به آن را باورپذیرتر سازد».
حال قبل از اینکه به سوال ابتدای گزارش برگردیم، یک سوال دیگر قابل طرح است: آیا اکنون کسانی همچون افکاری به عنوان رئیس سازمان مدیریت و برنامهریری استان فارس در حال تلاش برای رسیدن به ایده ادغام لار و گراش هستند؟ پاسخ به این سوال آسان نیست؛ اما جواب سوال ابتدای گزارش در پاسخ به همین سوال نهفته است. روشن است واکنش مردم گراش به هراقدام در محدوده بین دو شهرستان و اصرارشان بر حل مشکل محدوده و مشخص شدن مرز دو شهرستان ریشه در اقدامات شهرستان همسایه دارد. ایدهی ادغام شهرهای لار و گراش برای ارتقا به استان معنایش جز محو شدن گراش زیر نام لار نیست.