شاعران منطقه در هفته وحدت هم‌سرایی کردند

هم‌سرایی شاعران اوز، گراش و لار به مناسبت میلاد رحمت محمد مصطفی(ص) و هفته وحدت به صورت مجازی به همت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان گراش و انجمن شعر چشمه گراش صورت گرفت.

اولین بداهه سرایی وحدت با سروده شدن یک قصیده‌ی ۷۶ بیتی در مدح حضرت رسول اکرم، به پایان رسید و این اثر فاخر که خود نشان دهنده وحدت و دوستی بین شیعه و اهل سنت در خطه جنوب استان فارس هست برای آیندگان به یادگار خواهد ماند.

 

این هم‌سرایی را بخوانید:

باغ با فیض نگاهش مهربان‌تر می‌شود
روشنایی معنی ماه پیمبر می‌شود (کارگر)

آسمان‌ها جلوه‌ای از دیده‌ی بینای اوست
موج دریا بی‌قرار حیّ داور می‌شود (کارگر)

حق‌پرستان جهان را می‌برد سمت بهشت
کاروان را در شب تاریک، رهبر می‌شود (کارگر)

ابرها هم مست از جام نگاهش می‌شوند
غرق در رخسار ماهش قلب مادر می‌شود (م.سیاح)

آدمی با جلوه‌ی اخلاق او در هر زمان
سربلند و باسعادت روز محشر می‌شود (فارغ)

می‌خروشد نام احمد از زمین و آسمان
کهکشان راه او بر دهر برتر می‌شود (ثابت)

یاد او کرده گل و خوشبوی دوران‌ها شده
خوش‌به حالش نام او همراه قمصر می‌شود (قاسمی‌زادگان)

او که نامش تا قیامت برترینِ نام‌هاست
کی دگر نامی به نام او برابر می‌شود؟ (مؤذنی)

چون ربیع‌الاول آید زادروز حضرتش
دفتر تاریخ دینداران معطر می‌شود (مؤذنی)

شأن او لو لاک نه، شأنش برای کوثر است
چون ابوالزهراست او بر خلق مهتر می‌شود (خسروانی)

در گلستان گل ز عشقش می‌زند بر سینه چاک
نام احمد تا رسد صد بار پرپر می‌شود (پاکروان)

هر که یارش گردد از اخلاص نیت ناگهان
گر چو مس بود از وجود او عاقبت زر می‌شود (مؤذنی)

«اشهدُ اَنَّ محمدْ» می‌وزد از هر کران
عالم از گلواژه‌ی نامش معطر می‌شود (ر.سیاح)

قبه‌ی خضرای او آرامش دل‌های ماست
دل میان بارگاهش چون کبوتر می‌شود (خسروانی)

محفلی کز یاد و نامش گفتگو شد در میان
منتشر ناگه سراسر مشک و عنبر می‌شود (مؤذنی)

سرو خم گردیده پای قامت احمد عجب!
تا قیامت نام او سالار و سرور می‌شود (احمدی)

نور او باریده از خورشید و از لطف خدا
با شعاع نام او هر روز و شب سر می‌شود (قاسمی‌زادگان)

هر که بر بابی دگر زد حلقه‌ای از روی جهل
لاجرم خجلت‌زده محتاج این در می‌شود (مؤذنی)

هیچ دست‌آویز در روز جزا مقبول نیست
نیک‌بختی در مسیر او میسر می‌شود (خسروانی)

تا توانی از محبان محمد(ص) باش و بس
هر که غیر از این شود بی‌یار و یاور می‌شود (احمدی)

احمد و محمود شد نامی ستوده در جهان
مهر تأییدش به نام حی داور می‌شود (مؤذنی)

لطف حق بین که چگونه قطره تا خورشید برد
بچه چوپانی که از دنیا فراتر می‌شود (نجاتی)

میدرخشد نام‌ احمد؛ بر لبان خسته‌ام
او پناه بی‌کسان؛ در روز محشر می‌شود (رحمانی)

بر بلندای نگاهش آسمان هم بوسه زد
نام احمد در دو گیتی سرو برتر می‌شود (بهمنی)

نقطه‌ی پرگاری و عالم به آل‌ات مستدام
دشمنت بی‌شبهه و تردید ابتر می‌شود (پاکروان)

در میان گلعزاران مسلمان جهان
شیعه با اهل کتاب او برادر می‌شود (ثابت)

دست ما بر دامن پرمهر ذره‌پرورش
از نگاه اوست که این خاک گوهر می‌شود (بهمنی)

صاحب خلق عظیم و رحمهٌ للعالمین
پرتویی از نور او زهرای اطهر می‌شود (خسروانی)

چون ببیند دفترم نام تو بر دیوان عشق
بیت بیت بند اشعارم سخنور می‌شود (نجاتی)

رحمتش گسترده بر عالم، نگاهش مهر ناب
از وجود او ببین برگی اگر تر می‌شود (قاسمی‌زادگان)

چشم مست ساقی و حور و قصور و باغبان
با جمال مصطفی پاک و منور می‌شود (فارغ)

هفت شهر عرش را او یک شبه پیموده‌است
در طریق عشق اول گاه آخر می‌شود (خسروانی)

رحمهٌ للعالمین باشد شفیع المذنبین
هر کسی او را ستاید نزد کوثر می‌شود (فارغ)

رحمهٌ للعالمینی اسوه‌ی کل بشر
از ولای نام تو دنیا منور می‌شود (احمدی)

غرق در جوش و خروش از سایه‌ی ختم رسل
بین زمین و آسمان در وی مسخر می‌شود (دهقانی)

خاک پای احمدم تازنده‌ام تازنده‌ام
عاشق آل محمد یار حیدر می‌شود (فارغ)

یا ابالقاسم! رسول الله! تاج عالمین!
جای پایت هر که پوید بی‌گمان سر می‌شود (پاکروان)

جمله رهپویان به نام‌ات مفتخر گردیده‌اند
روی‌زردم؛ از ولایت رویم احمر می‌شود (احمدی)

می‌شود روشن ز نور رحمهٌ للعالمین
خانه‌ی آن کس که با ذکرش معطر می‌شود (دهقانی)

نور احمد را نشانده تارک عرش عظیم
ذکر شوق جبرئیل، «الله اکبر» می‌شود (فریدونی)

کهکشان تا کهکشان آیینه‌بندان رسول
عرش و فرش از مقدمش پاک و منور می‌شود (دهقانی)

نور در نور آمده بعد از نبی از پی نبی
خاتم ما را ببین محبوب داور می‌شود (پاکروان)

آخرین عهد زمان و فوج‌ فوج مسلمین
با ظهور منجی‌اش قند مکرر می‌شود (پاکروان)

بیت‌ بیت هر غزل می‌آورد او را به یاد
خانه از انوار یاد او منور می‌شود (قاسمی‌زادگان)

دست را چون برد بالا آسمان بارید تا
باز هم ثابت کند او را که نوکر می‌شود (پاکروان)

از کران تا بی‌کران نامت طنین آسمان
هر کجا پا می‌نهی از عالمی سر می‌شود (م.سیاح)

خواست تا حُسنش شود تکرار؛ از نو آفرید
خُلقاً و خَلقاً شبیهش سهم اکبر می‌شود (قاسمی‌زادگان)

نیست بین نام‌ها چون نامِ نامیِ تو نام
نام نوشین تو بر لب‌ها چو شکّر می‌شود (خسروانی)

من یقین دارم اگر شبنم شوم بر خاک عجز
حضرت خورشید اعظم ذره‌پرور می‌شود (کارگر)

آب و خاک و باد و آتش در کفَش مانند موم
مست او چون خاک باشد سنگ مرمر می‌شود (پاکروان)

خواجه زیبا گفت با لطف خدا بی‌درس و مشق
دل تماشاخانه‌ی خلّاق داور می‌شود (کارگر)

میدهم بر احمد و بر آل پاک او درود
کام من از نام‌شان قند مکرر می‌شود (فریدونی)

دست تقدیرش ببین از زندگانی آن رسول
باقی از وی یادگار نسل دختر می‌شود (مؤذنی)

هر کسی را که خدا تطهیر کرد او طاهر است
بر در این پنج تن دل‌ها مطهر می‌شود (خسروانی)

فخر ما در دوستی با خاندان پاک اوست
مزد او در حب آل او مقدر می‌شود (خسروانی)

عرش را آذین به نام بی‌مثالش بسته‌اند
شادمانی با وجود او میسر می‌شود (کارگر)

چونکه نامت را به روی خط دفتر می‌کشم
خط به خطِ دفتر از نامت معطر می‌شود (نجاتی)

اوست آن پیغمبری کز جانب پروردگار
رنج و آزار یتیمیّ‌اش مقدر می‌شود (مؤذنی)

بر در رضوان معطل ماندم از جام گناه
از سر لطف محمد جام ساغر می شود (ثابت)

روز میلاد نبی وحدت دوچندان می‌شود
نقض وحدت کن رها دل‌ها مکدر می‌شود (فارغ)

آسمان در آسمان خیل ملائک با سرور
نام او در کام ما قند مکرر می‌شود (بهمنی)

با درودی بر محمد شهد گل‌ها شد عسل
با درود دیگری دنیا پر اختر می‌شود (ثابت)

می‌نوازد دست لطفش دشمنش را نیز هم
رحمهٌ للعالمین بودن، مصور می‌شود (ر.سیاح)

دشمن غدّار برهانی ندارد رو کند
دشمنی با حسن مطلق جور دیگر می‌شود (ثابت)

لطف حق با سایه‌ای از نور تابد بر جهان
با بساط نور احمد سایه معبر می‌شود (ثابت)

گر همه عالم؛ مسلمان نگاه او شوند
لاجرم از بوی او گیتی معطر می‌شود (بصیری)

ما گنه‌کاران چه غم داریم از روز جزا
ذره با خورشید از لطفش برابر می‌شود (بصیری)

در حرا ساکن شدی تا لطف حق نازل شود
کنج عزلت، سنگِ با‌ احساس، گوهر می‌شود (کارگر)

وحدتی باید که با حبل‌المتین آید پدید
آن که گمراه‌ست در این حلقه کیفر می‌شود (رایگان)

رونق بازار وحدت، نام پاک مصطفاست
زلفِ دور از شانه بی‌سامان و مضطر می‌شود (کارگر)

ای که بر ختم رُسل بی‌احترامی می‌کنی
وعده‌ی قرآنِ حق حتماً مقرر می‌شود (م.سیاح)

عزت اسلام با وحدت عجین است این زمان
دوستی با دوستان بر کفر خنجر می‌شود (ثابت)

رهبرم فرموده وحدت؛ ما همه فرمانبریم
شیعه با سنی به امر او برادر می‌شود (فریدونی)

با درود خود به خاتم روز و شب نجوا کنیم
هر خسی در لحظه‌ی میقات گوهر می‌شود (رایگان)

آخرین بیت بداهه نذر ختم‌الانبیا
شعر اگر قابل شود، یک روز از بر می‌شود (کارگر)

چون قصیده رو به پایان است بر خاتم درود
باغ شعر ما به ذکر آن معطر می‌شود (رایگان)

اللهم صل علی محمد و آل محمد

شاعران: مصطفی کارگر، محمدجواد سیاح، محمد کریمی‌نژاد فارغ، فوزیه ثابت، مریم قاسمی‌زادگان، یونس مؤذنی، محمدامین خسروانی، مریم پاک‌روان، راضیه سیاح، طیبه احمدی، فاطمه نجاتی، مریم رحمانی، معصومه بهمنی، فاطمه دهقانی، محسن فریدونی، سعید بصیری، لیلا رایگان

Share on facebook
Share on twitter
Share on telegram
Share on whatsapp
Share on print

لینک کوتاه خبر:

https://pandari.ir/?p=1683

۱ نظر

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

  • پربازدیدترین ها
  • داغ ترین ها

پربحث ترین ها

تصویر روز:

پیشنهادی: