هشتماه از شروع به کار دولت سیزدهم گذشته است. تاکنون به گفته معاون سیاسی استاندار فارس، فرمانداران ۲۲ شهرستان فارس، یعنی بیش از ۶۱ درصد فرمانداران، تغییر کردهاند. شهرستان گراش اما از قطار تغییرات جا مانده است. تغییر و تحول سایر ادارات نیز علیرغم رایزنیهای پشت پرده، مسکوت مانده است. موضوعی که با توجه به حضور نمایندهی گراشی در مجلس، باعث تعجب و حتی سرخوردگی فعالان سیاسی و اجتماعی شهرستان شده است.
محسن مهرابی، دانشجوی علوم سیاسی و فعال اجتماعی، در یادداشتی به وضعیت انتخاب فرماندار و رئیس اداره آموزش و پرورش انتقاد کرده است. او در بخش دیگر یادداشت با عنوان «اداراتی که داد مردم را درآوردهاند» به ناکارآمدی برخی ادارات خدماترسانِ گراش اشاره کرده و مشکلات مردم در حوزه اختیارات این ادارات را یادآور شده است.
یادداشت کامل محسن مهرابی را بخوانید:
چندی پیش اخباری از گوشه و کنار به گوش میرسید که طبق آن عدهای در تلاش برای به مسند نشاندن گزینه خود در فرمانداری گراش بودند. گزینهای که البته مخالفان جدی و سر سختی داشت و البته چندان هم بیسر و صدا نبود. چنانکه گفته میشد بیانیه اخیر شورای شهر را باید در همین چارچوب تحلیل کرد.
با گذشت چند هفته ظاهرا این تحرکات و تلاشها متوقف شده و یا به پشت صحنهای که مردم دسترسی به آن ندارند منتقل گردیدهاست. اما آنچه در میان مردم معطل مانده تصمیمات اساسی و جدی در خصوص تغییر مدیریت شهرستان گراش است، مطالبهای که دستکم طی دوسال اخیر با شکلهای مختلف مطرح شده اما همچنان بر زمین مانده است.
معمولا با تغییر دولتها تصمیمگیران هر دولت برای اجرای ایدهها و تصمیمات خود تغییراتی را در سطح مدیران خود ایجاد میکنند، خصوصا زمانی که دولتی با رویکرد متفاوت از دولت پیشین بر سر کار بیاید و سکان امور اجرایی را در دست بگیرد. البته در بسیاری موارد مدیران برای انتخاب نهادهای زیر مجموعه خود ضمن در نظر داشتن امکان تغییرات، عملکرد و رضایتمندی مردم را نیز در نظر میگیرند. لذا این پرسش در ذهن بسیاری از فعالان اجتماعی شهرستان ایجاد میشود که ملاک بقای برخی مسئولین در شهرستان چیست؟ در شهرستانی که مردم با اکثریت قاطعی رای به تغییر مدیریت کشور داده اند و در سالهای گذشته عملکرد شاخصی نیز از برخی مسئولین دیده نشده، برخی صندلیها بی هیچ تغییری به کار خود ادامه میدهند؟
از طرفی فرمانداری که تعدادی از افراد از نزدیکان خود تا افرادی خارج از شهرستان را در تکاپوی پست گرفتن و جانشینی میبیند و هر روز نامی را به عنوان جایگزین خود در افواه مردم و گاه رسانهها میشنود، میتواند انگیزهای برای پیگیری پروژهها و رتق و فتق امور شهرستان داشته باشد؟ چنین وضعیتی فرد در بهترین حالت میتواند تنها امور عادی مجموعه خود را به پیش ببرد و طبعا هیچ اقدام فوقالعادهای برای پیشرفت شهرستان نخواهد کرد. بگذارید کنار این امر که سالهای اولیه هر دولتی بهترین فرصت برای رشد و ترقی شهرستانهاست، فرصتی که با رکود مدیران در شهرستان ما، هر روز بیهیچ آورده ای از دست میرود.
اثرگذارها
پیش از انتخابات و با مشخص شدن ترکیب ستادهای متعدد سید ابراهیم رئیسی این پیش بینی دور از ذهن نبود که فردای انتخاب ایشان افراد زیادی سعی در سهم خواهی و قالب کردن گزینههای خود برای مناصب مختلف را دارند. خاصه اینکه در انتخابات ۱۴۰۰ عمده گرایشات سیاسی پیروزی قریب الوقوع رئیسی را پیشبینی کرده بودند.
چرخ انتخابات در شهر و شهرستان ما نیز بر همان محور چرخید، افرادی که خود را منتصب به ستاد رئیسی معرفی میکردند، در کنار مولفههای سنتی اثرگذار که تحت عناوینی مانند معتمدین، خییرین و نماینده خییرین خود را وکیل و سرپرست میدانند، مدت زیادی است که تلاش میکنند گزینههای خود را در پستهای مد نظرشان بکارند.
این فشارها در فرمانداری، علومپزشکی و آموزش و پرورش بیشتر احساس میشد که با ادامه کار دکتر عبداللهی به عنوان گزینه توانمند، مقبول و بومی در دانشکده علوم پزشکی به سرانجام رسید. اما این موضوع در دو نهاد دیگر همچنان به قوت خود باقی است، به ویژه در آموزش و پرورش که سالهاست تغییر اساسی رخ نداده است. تغییر در راس این مجموعه به عنوان یکی از نهادهای تخصصی و اثرگذار در آینده شهرستان بارها مطرح شده اما همچنان بالفعل نشده است.
واضح است برای تصمیمگیری در خصوص این امر نظر جامعه فرهنگیان، مخصوصاً فرهنگیان بومی بر هر فرد یا گروهی با هر سطح از شهرت و ثروت ارجحیت دارد. چرا که جامعه معلمین بیش از هر کسی از مسائل و مشکلات این حوزه مطلع هستند. برای مثال ممکن است در سالهای اخیر به واسطه مدرسه سازیهای غیرضروری که افرادی در اداره آموزش و پرورش به دنبال آن بودهاند به نظر برسد که عملکرد این اداره مثبت بوده اما به طور مشخص استفاده از نیت خیر نیک اندیشان با تنها موجب توسعه آجری به جای کیفیت بخشی به این مجموعه حیاتی شده است ساختمان ساخته شده، بدون استفاده آموزشی و تربیتی، حاصلی را به همراه ندارد.
نهضت ساخت مدرسههای غیر لازم میتواند این ویژگی را نیز با خود به همراه آورده باشد که مجموعهای مانند مجمع خیرین مدرسه ساز که افرادی زحمتکش و خوشنام هستند را به گروهی برای تصمیمگیری در خصوص آینده آموزش و پرورش بدل کرده باشد، حال آنکه مشکلات آموزشی و فرهنگی موجود چیزی فراتر از سطح اطلاع این افراد است. اما چنانکه گفته شد در تغییر مدیریت این اداره اصلح ترین افراد برای مشورت معلمین هستند.
اداراتی که داد مردم را در آوردهاند
وضعیت خدمترسانی در برخی ادارات حقیقتا جای نگرانی است، اداراتی همچون اداره آبفا و اداره مخابرات طی سالهای اخیر نتوانستهاند رضایت مردم را جلب کنند و کیفیت مطلوبی از خدمت رسانی را ارائه کنند، قطعیهای متعدد آب در شهرستان که لزوم احداث منبع آب جدیدی را مکرراً یادآوری میکند و همچنین اخباری که شنیده میشود از میزان تامین آب شرب از محل چاههای شهری و عدم برنامه مشخص این اداره برای حل این معضلات. حال نبود آب در توابع گراش مانند فداغ و خلیلی را هم میتوان به لیست ناکارامدیهای این اداره اضافه کرد. یا در اداره مخابرات که هرچند این هفته رئیس نیمبند این اداره با ارسال پیامی خداحافظی خود را اعلام کرد، اما معلوم نیست چه کسی و چه زمانی جایگزین وی خواهد شد. اتفاقی که در اداره گاز و ورزش و جوانان افتاد و چند ماه این دو اداره بدون رئیس به کار خود ادامه دادند. کیفیت خدمات آنتندهی و اینترنت همراه در شهر و شهرستان یکی از موارد اعتراضی همیشگی مردم بوده.
اینها تنها بخشی از ناکارآمدی موجود است، حال آنکه معلوم نشد در نهایت در دعوای شهرداری، فرمانداری، راه و شهرسازی و بنیاد مسکن مقصر کیست که پروژه مسکن ملی گراش هنوز پیشرفتی نداشته و در شهر لار اسکلت ساختمان ها تکمیل است!
باید این سوال را خیلی جدی و اساسی پرسید که موضوع چاههای آب غیرمجاز در گراش به کجا ختم شد؟
تکلیف سلطان آباد، محمدآباد، باغ موسی و شهرک آزادگان چه شد و کی قرار است این معضل که ساکنین عمدتاً مستضعف این محدوده را غرق در مشکلات کرده درمان بشود؟
امکان اینکه مشکلات مورد به مورد بیان شود نیست، اما حل آنها نیازمند خونی تازه در رگان شهرستان و مدیریت آن هست که لزوم تغییرات اساسی به نفع مردم را یادآوری میکند.
در نهایت این امیدواری وجود دارد که افراد موثر بر این تغییرات با درک لزوم تغییر در سطح کلان شهرستان، افرادی را مورد مشورت قرار دهند که به معنای واقعی کلمه دلسوز و از هرگونه تصمیمگیری بر مبنای منافع محلهای و جناحی دور باشند. به طور خاص شخص نماینده مجلس به عنوان وکیل مردم که بارها نیز اعلام کرده است در صورت خواست مردم برای انتصابات به موضوع ورود خواهد کرد، همچنین اعضای شورای شهر که میتوانند در تصمیمسازیها نقش مشورتی مثبتی ایفا کنند باید در این خصوص هوشیار باشند و اجازه تضییع حق مردم با انتصاب گزینههای ضعیف و وام دار گروههای خاص را ندهند.
۲ نظر
فعلا که چند نفر معلوم الحال به نام خیرین یا نماینده خیرین همه را به بازی گرفته اند و نماینده نیز جاده صاف کن و حامی (در واقع محتاج)آنهاست
اداره پست هم دست کمی از بقیه ندارد. واقعا مصداق ناکارآمدی در همه زمینه هاست و داد همه را در آورده است